روشنک آسترکی
در روزهای گذشته دو دانشجوی ایرانی هنگام ورود به ایالات متحده آمریکا دیپورت شدند. محمدشهاب دهقانی حسینآبادی دانشجوی ایرانی دانشگاه «نورث ایسترن» بوستون و علیرضا یزدانی اسفیدواجانی دانشجوی دوره دکتری دانشگاه ایالتی میشیگان؛ نام این دو دانشجو و دیپورت آنها با هیاهوی بسیار از سوی هواداران و مدافعان جمهوری اسلامی برجسته شد.
دیپورت این دو دانشجو در حالی به شکل سازماندهیشده خبرساز شد که سالهاست بسیاری از ایرانیان در سفر به دیگر کشورها دچار شرایطی مشابه میشوند، اما کسانی که نگران سرنوشت این دو دانشجو بودهاند، بقیه برایشان اهمیتی نداشته و تا کنون اعتراضی از سوی این افراد «دلسوز» درباره دیگر مسافران ایرانی سرگردان در مرزهای هوایی و زمینی شکل نگرفته است.
ابهامات درباره روابط و فعالیتهای دانشجویان دیپورت شده
محمدشهاب دهقانی حسینآبادی یکى از ۱۳ هزار دانشجوی ایرانی که در ایالات متحده آمریکا تحصیل میکنند در حالی چند ساعت در فرودگاه «لوگان» بوستون بازداشت و سپس دیپورت شد که دو وکیل و تعداد زیادی از هواداران و لابیگران جمهوری اسلامی برای جلوگیری از اخراج او ساعتها تلاش کرده و از این موضوع برای تحریک احساسات عمومی ایرانیان نیز بهرهبرداری تبلیغاتی کردند.
همه کسانی که از آغاز روند نگه داشتن محمدشهاب دهقانی حسینآبادی در فرودگاه برای ایجاد موج خبری به نفع او و نظام تلاش میکردند و حتی ساعتها در فرودگاه حضور داشتند و اقدامات نمایشی انجام میدادند، فقط موضوع «دیپورت یک دانشجوی ایرانی» را برجسته کردند بدون آنکه علت آن را بگویند!
اما یکی از مقامات آمریکایی به نیویورک تایمز گفته که خانواده محمدشهاب دهقانی حسینآبادی وابسته به شرکتی هستند که به اتهام ارسال سلاح برای حزبالله لبنان تحت تحریم آمریکا قرار دارد! همچنین این «دانشجوی ایرانی» ادارهکننده یک کانال یوتیوب به اسم «اسلام پلاس» بوده که خواستار انتقام جمهوری اسلامی از آمریکا بابت کشتن قاسم سلیمانی شده است! خبرهای غیررسمی درباره اینکه محمد شهاب دهقانی حسینآبادی فرزند کمال دهقانی فیروزآبادی عضو کمیته امنیت ملی مجلس شورای اسلامی و نماینده اصلاحطلب تفت و میبد در مجلس شورای اسلامی است نیز منتشر شده است.
همچنین کیهان لندن در گزارشی نوشته است، افرادی که نگران اخراج محمدشهاب دهقانی حسینآبادی از آمریکا بودند و بلافاصله پس از متوقف کردن وی در فرودگاه در آنجا جمع شده و در شبکههای اجتماعی هیاهو به پا کردند، فرزندان مسئولان نظام و نزدیکان نایاک (یکی از لابیهای جمهوری اسلامی در آمریکا) بودهاند که خود بیانگر سازمانیافتگی گروهی از آقازادهها و حامیان حکومت ایران در ایالات متحده است.
علیرضا یزدانی اسفیدواجانی نیز در حالی چند روز بعد از محمد شهاب دهقانی حسینآبادی، در «دیترویت» پس از شش ساعت توقف در فرودگاه این شهر دیپورت شد که خبرهایی در شبکههای اجتماعی درباره همکاری او در پروژههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر شده است.
همچنین یکی از معدود عکسهای پروفایل فیسبوک این «دانشجوی ایرانی» تصویر کارتونی اوست که کولهای از قلم و اسلحه را با صورتی شاد و خندان حمل میکند!
سفرهایی که «خودی» و «غیرخودی» دارد
در سالهای گذشته بسیاری از کشورهای دیگر نیز برخوردهایی مشابه با ایرانیان متقاضیان تحصیل و گردشگر داشتهاند اما به نظر میرسد این برخوردها تنها زمانی «برجسته» و «قابل توجه» میشود که افراد مربوطه دارای رانت حکومتی باشند!
برای نمونه میتوان به گزارشهای متعددی اشاره کرد که درباره برخورد مرزبانی گرجستان با دارندگان پاسپورت ایرانی رخ میدهد. در حالی که اتباع ایرانی برای ورود به گرجستان از ویزای فرودگاهی استفاده میکنند اما در طی یکی دو سال گذشته هزاران ایرانی هنگام ورود به این کشور در مرز هوایی یا زمینی دیپورت شدهاند. قابل توجه آنکه پلیس مرزبانی گرجستان به صورت سلیقهای با اتباع ایرانی برخورد کرده و مقامات جمهوری اسلامی که مدام «لاف اقتدار» میزنند در این زمینه هیچ اقدامی انجام نداده و تحقیر ایرانیان در مرزهای گرجستان را نظاره میکنند.
نمونه دیگر این برخوردها را میتوان هنگام ورود ایرانیان به کشور دبی مشاهده کرد؛ دارندگان پاسپورت ایرانی در مرزبانی دبی با کنترلهای مضاعف روبرو میشوند و در بسیاری موارد از برخورد بد و ناشایست مأموران مرزبانی شکایت دارند.
حکومت ایران به عنوان یک نظام اسلامی حتی نتوانسته در رابطه با سفرهای زیارتی این وضعیت را مدیریت کند و بارها دربارهی برخوردهای زننده پلیس مرزبانی عربستان سعودی با زائران ایرانی گزارش شده است.
اینهمه تحقیر در مرزها و کشورهای مختلف اما هیچگاه مورد انتقاد و خشم هواداران و مدافعان نظام قرار نگرفته و کسانی که مانند دو نمونه اخیر خبرساز شدهاند خیلی زود مشخص شد که در ارتباط با جمهوری اسلامی و مقامات آن داشتهاند.
محسن دهنوی نمونه دیگری از «خودی»های نظام است که جلوگیری از ورود او به ایالات متحده و دیپورتش خبرساز شد و این روزهای خبرهای جالب توجهی از او به گوش میرسد. محسن دهنوی در تابستان سال ۱۳۹۵ توسط ماموران اداره مرزبانی و گمرک آمریکا شناسایی شد و از ورودش به این کشور ممانعت به عمل آمد. هرچند برخی از افرادی که در روزهای گذشته برای دو دانشجوی ایرانی دیپورت شده موج خبری راه انداختند سه سال پیش نیز تلاش کردند محسن دهنوی را «محقق سرطان» و «دانشمند برجسته» معرفی کنند اما او از چماقداران لباسشخصی و رئیس سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف) بوده است!
این بسیجیِ محقق این روزها در لیست انتخاباتی مجلس شورای اسلامی و در کنار محمدباقر قالیباف، محمود نبویان، الیاس نادران، مرتضی آقاتهرانی، مصطفی میرسلیم و تعدادی دیگر از چهرههای معروف و امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفته است!
پاسپورت ایرانی ما چه شد؟
بیش از ۴۰ سال پیش پاسپورت ایرانى از جمله معتبرترین پاسپورتها بود و ایرانیان با سرافرازى و احترام به کشورهای دیگر سفر میکردند. این روند اما به سرعت پس از انقلاب سال ۵۷ تغییر کرد و سفر ایرانیان به دیگر کشورها با محدودیتهای مختلفی روبرو شد. از دست رفتن اعتبار پاسپورت ایرانی طی چند سال آنقدر برجسته شد که برخی مقامات جمهوری اسلامی نیز به آن اعتراف کردهاند. اکبر هاشمى رفسنجانى در آخرین سالهای عمرش در خردادماه ۹۲ گفته بود: «ایران کشوری عزیز بود. من خودم با ماشین همه کشورهای اروپایی را گشتم و رانندگی کردم. از این کشور به آن کشور میخواستم بروم، فقط پاسپورت را نشان میدادم. حالا به جایی رسیدیم که مردم امروز میترسند زن خودشان را با خود به سفر خارجی ببرند چون اهانت میشود.»
اما واقعیت انکارنشدنی این است، نظامی که خود هاشمی رفسنجانی یکی از بنیانگذارانش بود، پاسپورت ایرانی را بیارزش و اعتبار کرده است. طی سالهای گذشته نیز مشخص شد حتی اتفاقاتی چون برجام نیز نتوانسته و نمیتواند اعتبار را به پاسپورت ایرانی که زیر نام جمهوری اسلامی قرار گرفته بازگرداند.
حسن روحانی در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ وعده داده بود که «احترام» را به پاسپورت ایرانی باز خواهد گرداند. با اینهمه در سالهای گذشته و با وجود برجام که گفته میشد قرار است ایران را از انزوای بینالمللی خارج کند، وضعیت ایرانیان و پاسپورتشان بدتر از قبل شد. برای نمونه بسیاری از اتباع ایرانی که در سالهای اخیر به قبرس شمالی، منطقهی زیر نظر ترکیه، سفر میکنند، چه توریست و چه دانشجو، در معرض دیپورت قرار میگیرند.
از سوی دیگر صدور ویزای شینگن برای کسانی که اعضای خانواده آنها در یکی از کشورهای اروپایی ساکن هستند نیز بسیار دشوارتر از پیش شده است. به دلیل همین محدودیتها گاهی اعضای یک خانواده سالها در حسرت دیدار یکدیگر بسر میبرند و مجبور میشوند با تحمل هزینههای اضافی در یک کشور سوم همدیگر را ملاقات کنند.
این وضعیت البته برای خودیهای نظام کاملا متفاوت است: فرزندان و فامیل مقامات جمهوری اسلامی با پول یا رانت خانوادگی به راحتی ویزای کشورهای مختلف را دریافت میکنند و حتی هنرمندان و صاحبان مشاغلی که ارتباطاتی با وزارتخانههای مختلف دولتی برقرار کردهاند، برای سفرهای خود به اروپا، آمریکا و کانادا، هیچکدام از دغدغههای شهروندان معمولی ایران را ندارند.
هرچند برخی علت این سختگیریها برای دریافت ویزای کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا و استرالیا را افزایش شمار پناهجویان عنوان میکنند اما ریشهیابی روند پناهندگی ایرانیان نیز نشان میدهد عملکرد نادرست جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که ایرانیان را از خانه و کاشانه خود فراری میدهد!
به این ترتیب، در شرایطی که «نظام جمهورى اسلامى» علت بیاعتباری و بیارزش شدن پاسپورت ایرانی و تحمیل محدودیتها و تحقیرهای گوناگون است، اما عوامل و خودیهای رژیم با استفاده از رانت اقتصادی و سیاسی در سراسر جهان حضور دارند و وقتی به دلایل امنیتی با مشکل ورود به کشورهای غربی به ویژه آمریکا روبرو میشوند، جنجال راه میاندازند!
برگرفته از سایت فارسی کیهان لندن
۱۳ بهمن ۱۳۹۸ – ۲ فوریه ۲۰۲۰