پس از شیوع پرشتاب ویروس کرونا، سرانجام سازمان بهداشت جهانی، شیوع این ویروس مرگبار را به عنوان یک بیماری همهگیر جهانی معرفی کرد. اکنون کرونا از هر جهت بر قارههای پنجگانه دنیا یورش برده و در حال پیشروی است؛ نه مرزی میشناسد، نه نژادی و نه دیانتی، بلکه به گونه عادلانه ترس و نگرانی را در همه جا میپراکند. خیابان های پر رفت و آمد و شلوغ، رستوران ها، سینماها، میدانها و پارکهای تفریحی، فرودگاهها، همه در حال تخلیه شدن است و مردم جهان در فکر و ذکر این بلا بسر میبرند؛ گویا دنیا به آخر رسیده و قیامت برپا شده است.
همزمان با شیوع ویروس کرونا، مراکز علمی و آزمایشگاهی جهان، با همه توان در جستجوی یافتن کشتی نجات اند تا اگر بتوانند کره زمین را از این توفان نوح نجات دهند.
در گیر و دار این صحنه های تکان دهنده از ترس، وحشت، نگرانی و قرنطینه که از رسانههای جهانی لحظه به لحظه پخش میشود، مایان که بر اساس فرهنگ عربی و شمال آفریقایی، بزرگ شده و از داستانهای مربوط به نشانههای قیامت تغذیه شده ایم، در انتظار این هستیم که خورشید از غرب طلوع کند، یا قاطری در چین یا هند یا تونس و یا هم حضرموت زاییده شود و یا تلویزیونها ظهور یأجوج و مأجوج را در قدس، منامه و یا در وهران، به جهانیان گزارش دهند.
حافظه ما از کودکی با داستانهای مربوط به نشانههای قیامت و ترس و و حشت ناشی از آن، انباشته شده است؛ داستانهایی که در میراث فرهنگی مردمان ما رواج دارد و ما آنها را از مادر بزرگهای مان و یا از قصهگویان کوچهها و بازارها شنیده ایم، یا در کتاب ها خوانده ایم، این داستانها تا حدود زیادی شبیه به داستان طاعون کرونا است که امروز دنیا را به خود مشغول کرده و وحشت و نگرانی آفریده است.
بر اساس این داستانها، مرگ ناشی از نشانه های قیامت، با مرگ طبیعی و مرگ ناشی از جنگها، قحطیها و فاجعههای طبیعی، متفاوت است؛ این مرگ شبیه مرگ کرونا است.
در حالی که اروپا و آمریکا، بر اساس یافتهها و قوانین علمی و استراتژیهای برنامه ریزی شده و دقیق، به مصاف ویروس کرونا رفته و در صدد نجات بشریت از این خطر اند، جهان عرب و اسلام، از دریچه خرافات و یا قضا و قدر به این پدیده نگرسته و آن را خشم و عذاب الهی میدانند که به سبب گناه و انحراف بندگانش فرود آورده است.
برداشت عربها و مسلمانان از کرونا، شبیه به همان برداشتی است که از نشانههای قیامت در ذهن دارند. برخی از آنها برای شفا از بیماری ناشی از کرونا به دعا و تعویذ توصیه میکند و برخی دیگر، با کمال حماقت و وقاحت در تلویزیونها ظاهر شده ادعا میکند که دارو و یا واکسن کرونا توسط دانشمندانی در الجزایر یا عراق ساخته شده است.
این در حالی است که آزمایشگاههای طبی در سراسر جهان، برای یافتن دارو و یا واکسن کرونا، شبانه روزی کار میکنند، اما تا کنون هیچکدام از آنها جرئت به چنین اظهاراتی نکرده است.
حال در غرب، به هر اندازهای که ویروس کرونا گسترش مییابد، جدیت مسئولان در مبارزه، جلوگیری و قرنطینه کردن، بیشتر میشود و تلاش و هماهنگی دانشمندان در جستجوی یافتن دارو و یا واکسن، قویتر میگردد، اما در مقابل، در جهان اسلام و عرب، به همان میزان مردم به خرافات و سطحینگری، روی میآورند.
باورتان اگر نمیشود، نظری به شبکههای اجتماعی بیاندازید، پر است از انواع و اقسام دعاها، حتی بعضیها نوشته اند که ویروس کرونا به مؤمنان آسیبی نمیرساند، بلکه یک عذاب الهی است برای چینیان که مسلمانان را شکنجه کرده اند.
اما به این واقعیت باید اذعان کرد که طاعون کرونا، دین را در جایگاه حقیقی و درستش نشانده است؛ حالا دین به حرف علم، گوش فرا داده و به نقش روحی و معنوی خود، اکتفا کرده است. ترتیبات شجاعانهای که برای بسته کردن دروازه های حرم مکه و تعلیق ادای عمره و جلوگیری از نماز جمعه در کشورهای اسلامی و محدود کردن اجتماعات در کلیساها توسط پاپ، به اجرا گذاشته شده است، این زمینه را برای مؤمنان راستین که اسلام سیاسی عقلشان را تخریب نکرده، فراهم ساخته است تا به دین خود قلبا تمسک جسته و در انتظار خبرهای آزمایشگاهها و دانشمندان بنشینند.
با تأسف باید بگویم که برخی از حوادث ناگوار، گاهی مفید واقع میشود، ویروس کرونا و ترتیبات پیشگیرانه و فراخور زمان که در برخی از کشورهای اسلامی، روی دست گرفته شد، این فایده را داشت که دین از دست دزدانی که آن را ابزاری برای اهداف سیاسی و فریبکارانه خود ساخته اند، رها گردد.
شیوع ویروس کرونا، آگاهی دینی و سیاسی و تمدنی را در جوامع اسلامی و عربی تحریک کرد و این فرصت را به وجود آورد که مسلمانها و عربها، لحظهای در باره زندگی، محیط، دین و آینده خود بیندیشند. اما آیا ویروس کرونا خواهد توانست مؤمنان را از خرافات، تنبلی و سهل انگاری نیز رها سازد؟
منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۱۳ مارس ۲۰۲۰