اواخر سال ۵۷، يعنی بعد از روز شوم و سیاه ایران ۲۲ بهمن آن سال، احزاب کرد کومله، اتحاد میهنی کردستان و دموکرات کردستان به صورت علنی با حکومت اسلامی مخالفت کرده و، به گفتهء حکومت، «غائله کردستان» را به وجود آوردند. خمینی، که در آن زمان هنوز درگیر جريانات مدرسهء علوی و خون ریزی ها بود، در اوایل سال ۵۸ دستور تشکیل سپاه پاسداران را زیر نظر دولت برای صیانت از انقلاب به شورای انقلاب صادر کرد. در اواخر همان سال محسن رضایی، محسن رفیق دوست و دوزدوزانی به قم رفتند و طی مذاکراتی با خمینی خواستار مستقل شدن سپاه از دولت شدند، امری که با موافقت خمینی همراه شد. از این جا به بعد، هر زمان که صحبت از سپاه میشود، باید آن را یک نهاد مستقل و، به قول آقا!، «آتش به اختیار» دانست.
درگیرهای کردستان، و بعدها جنگ ۸ سالهء ایران و عراق، قدرت و نفوذ سپاه را هر روز بیشتر و بیشتر کرد، تا جایی که پول در اختيار آن از بودجهء اولیهء ۱۲۰ ملیونی در سال ۵۸ به ۲۵ هزار میلیارد در سال ۹۸ رسید.
هدف افرادی که در زمان تشکیل سپاه به عضویت سپاه در می آمدند حفظ انقلاب شان بود. آنها، بدون آموزش های لازم نظامی، عضو نهادی نظامی می شدند که در زمان جنگ عملیات بسیاری را طراحی و اجرا می کرد که حاصل اکثريت شان شکست مطلق بود و البته تعدادی از آنها نيز با پیروزی قرين بودند.
در سالهای اولیهء تشکیل سپاه، آن هم در کنار ارتش ضعیف شدهء ایران، نقش سپاه را نمی توان کتمان کرد اما، در سالهای بعد از ۱۳۶۸ – که آغاز دوران بعد از جنگ و مرگ خمینی است – نقش سپاه از «صیانت انقلاب» به «ضیافت انقلاب» تغییر کرد و فرماندهانی که از جنگ و تصفيه های درونی سپاه زنده مانده بودند خواهان «سهم انقلابی» خود شدند. در اين راستا رهبری خامنه ای و ریاست جمهوری رفسنجانی این فرصت را به سپاه و فرماندهان وقت آن داد که وارد اقتصاد از هم پاشیدهء کشور بشوند که تاسیس قرارگاه خاتم الانبیا نشان بارز سازمان يافتگی فعاليت های اقتصادی سپاه شد. از آن پس سپاه، با استفاده از قدرت و نفوذش در دستگاه های دولتی، شروع به فربه شدنی شد که تا امروز متوقف نشده است.
سپاه انقلاب اسلامی، بیش از آنچه که سران فاسدش می گویند، متعهد به مفهوم «امت اسلامی» متعلق خمینی در مقابله با مفهوم «ملت ايران» است. شايد تا زمان فتح خرمشهر و شکست حصر آبادان، ایران – به معنی کشور ایران و مردم اش – برای سپاه اهمیت داشت اما، بخصوص با تأسیس سازمان اطلاعات سپاه، يکی از کارهای این نیرو سرکوب هرچه بیشتر معترضان داخلی نيز هست.
خودسری های سپاه در داخل کشور به این جا ختم نمیشود. ساختن صدها بند و سد و پل، و صدها کیلومتر راه و راه آهن، که همه بطور غیر اصولی و بدون مطالعهء علمی، و صرفاً با استفاده از قدرت و رانت سپاه ساخته شده اند، سپاه را در همهء زمینه های اقتصادی، فرهنگی، نظامی، سیاست خارجی و… یکه تاز کشور کرده است. سپاه در ونزوئلا ، سوریه ، عراق ،لبنان ، یمن و کشورهای آفریقایی سرمایه گذاری کرده و شبکه قاچاق خود را هر روز گسترده تر میکند.
در عين حال، سپاه پاسداران که خود را پیروز جنگ می دانست، با استفاده از رهنمودهای دو «امام!»، در صادر کردن انقلاب هم نقش اساسی پيدا کرد و، مثلاً، شعبهء برآمده از آن، سپاه قدس، با فرماندهی قاسم سلیمانی که اخیراً بالاترین نشان شجاعت را از ولی امر خود دریافت کرده، بازوی خارجی عملیات سپاه در خارج از کشور شد. سپاه قدس عملیات متعددی در خارج از ایران انجام داده که انفجار در پایگاه خبر عربستان و سفارت امریکا در لبنان از بزرگترین آنها میباشد. این عملیات مصداق کامل فعاليت هائی تروریستی هستند که مدت های دراز زمامداران وقت امریکا چشم خود را بر روی آنها بسته بودند. حتی در حادثه انفجار هواپیمای پان امریکا در لاکربی اسکاتلند نيز انگشت اتهام علنا متوجه سپاه نشد. اما با انتخاب ترامپ با ریاست جمهوری سرانجام داستان سپاه در حال تغییر کردن است . بعد از گزارش هیات تحقیق ۱۱ سپتامبر که در آن قید شده بود خلبانان هواپیما ها در ایران دوره دیده بودند، دیگر فعالیت های تروریستی سپاه غیر قابل انکار بود .
بر اساس اين شواهد، دولتهای رؤسای قبلی امریکا، از کلینتون گرفته تا جورج بوش پدر و پسر، همه می توانستند سپاه را سازمان تروریستی اعلام کنند ولی همکاری سپاه در عراق و افغانستان و برخی ملاحظات سیاسی در زمان خاتمی مانع از این شده بود که سپاه را تروریست اعلام کنند اما، با آغاز ریاست جمهوری ترامپ و طراحی سیاست های ضد حکومت اسلامی، می شد انتطار داشت که مسئلهء اعلام سپاه بعنوان يک سازمان تروريستی بعنوان اولین اقدام مهم برای قطع کردن دست های آلودهء این سازمان در دستور کار قرار گيرد، امری که اکنون انجام گرفته است.
بد نيست توجه کنيم که ديروز در خبر ها دیدم که اهالی مجلس شورای اسلامی، که اغلب خود سپاهی سابق هستند، در نمایشی مضحک و برای همدردی با سپاهیان لاحق لباس سپاه پوشیده اند که خود نشان درک درست آنان از موقعيت رژيم اسلامی شان است و سیاست های ترامپ در قبال حکومت اسلامی نيز این نوید را به ایرانیان می دهد که آنها تنها نیستند و در دنيا کسانی هم پيدا می شوند که، حداقل، مسئولان قتل فرزندان آنها را تروریست بنامند.
مقداد عسکریان
۲۱ فروردین ۱۳۹۸ – ۱۰ آوريل ۲۰۱۹ – ایالت کنزاس – امریکا