هرسال، مسئولان دولتی و وزارتی سیستم آموزش کشور، به مناسبت هفته معلم و متکی بر یک سری دادههای کمی بارنگ و لعابهای عمدتاً ایدئولوژیک و رانتی… تعدادی از فرهنگیان را به عنوان معلم نمونه معرفی مینمایند. در این راستا، به دلیل سیستم متمرکز و دیدگاههای رانتگرایانه حاکم بر وزارت آموزشوپرورش، نهتنها هیچ نشانی از معلمان خلاق، پویندگان روشهای آموزش نوین، کیفی، عادلانه و نیز فعالان صنفی دیده نمیشود؛ شاهدیم که این قشر از معلمان با بیاعتنایی و بیمهری به روشهای مختلفِ قهرآمیز و انحصارِ سیستماتیک کنار گذاشته میشوند. بسیاری از معلمان و فعالان خلاق که به آموزش با کیفیت و فراگیر باور دارند، یا فرصت مطرحشدن پیدا نمیکنند یا به دلیل شخصیت سازیهای توخالی آمران امر، عطای این گزینش نمایشی را به لقایش میبخشند و از تکمیل فرم معلمِ نمونه خودداری میکنند تا به سیستم بفهمانند که این شو و نمایش را قبول ندارند.
از سوی دیگر، در روزهای آغازین اردیبهشت امسال، آموزشوپرورش ایران، در یک اقدام ضد معلمی و ضد آموزشی، معلم زندانی محمدحبیبی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران را بازخرید و از کار اخراج نمود. پیش ازاین نیز متأسفانه معلمان و فعالان صنفی بسیاری توسط قوه قضاییه به صورت ظالمانه حکم میگیرند و زندانی میشوند و متعاقب آن آموزشوپرورشِ مطیع، بیقاعده و قانون آنها را اخراج و یا تبعید نموده است. اخراج محمد حبیبی بهعنوان یک معلم که سالهای نه چندان دور در مناطق کمتر توسعهیافتهی خوزستان و شهریار تهران تدریس میکرد، خیانت و توهینی به جامعهی معلمان و فرهنگیان است. او شاهد فقر و نداری اولیای دانش آموزان، ترک تحصیلهای اجباری (محصول آموزش طبقاتی و تجاری) و سرخوردگی دانشآموزانی که بیاعتماد به آیندهاند، بود، با نوجوانان و جوانانی که از کار تا مدرسه، از کارگری تا بیهدفی، راه میرفت و فکر میکرد و مینوشت، با پیشکسوتان آموزشی درباره معیشتشان همدردی و همدلی میکرد و از وضعیت نابهنجار مدارس تراژدی غم میسرایید و شجاعانه کوتاهیهای فرادستان آموزشی را نقد میکرد، در نظر منسوبان قدرت اخراج میشود. محمد حبیبی به گواه روزنامهنگاران صادق و فعالان صنفی مستقل و دردمند، یک معلم صنفی است با قلم توانا، دیدی مستقل و نکتهبین و پیشنهاددهندهای آگاه به شرایط اجتماعی روز. او قبل از آنکه برای سیستم و فرادستان بنویسد فریاد بیصدایانی بوده است که در طبقات آموزش این روزهای سیستم آموزشی کشور هرروز نحیفتر و رنجورتر و البته مطرودتر میشوند. اخراج محمد حبیبی از شغلی که به آن عشق میورزد، در آستانه هفته معلم برای فعالان و تشکلهای صنفی بهمثابهی دهن کجی آشکار نهاد آموزشوپرورش به فرهنگیان ایران است. ازاینرو شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان صنفی، محمد حبیبی را بهعنوان معلم نمونهی سال تحصیلی ٩٩-۹۸ به جامعه معرفی میکند.
این انتخاب برای کسانی که از عدالت و تغییر فراری هستند، برای نیل به ارزشهای آرمانیِ علمآموزی، می تواند چراغ راهی باشد.
متاسفانه هستند معلمانی که در راهروهای پرونده سازی اطلاعاتی، حیران و سرگردانند و منتظرند روزی سیستمقضایی برای آنها حکم دهد و وزارت آموزش و پرورش اخراج و تبعید کند. طرحی که در نظر جامعه فرهنگیان و فعالان صنفی مطرود است.
این انتخاب در نزد افکار عمومی و معلمان و دانش آموزان جایگاه ویژهای دارد و بدون شک معلمان آگاهی و حقطلبِ بسیاری را می توان نام برد که در کمال نمونه و الگو بودن مورد بیمهری و ظلم و زندان و اخراج سیستم حاکم قرار گرفتهاند ما به همهی این عزیزان احترام می گذاریم. انتخاب محمد حبیبی بهعنوان معلم نمونه سمبل و واکنشی طبیعی به ظلم مضاعفی است که در دو دهه فعالیت صنفی ، بر همه فعالان صنفی رفته است و بی گمان نهادهای سرکوبگر روزی تن به خواستههای بحق فرهنگیان و فعالان صنفی خواهند داد. ما نیز در این مسیر همچنان بر عهد خود خواهیم ایستاد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ۲۲ اردیبهشت۱۳۹۹