ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، در بیانیهای به مناسبت عید فطر که از محل نامعلومی منتشر شده است، میکوشد چند پیام را با یک هدف مشخص به چند زبان مختلف ارائه دهد.
نخست، این که طالبان با آمریکا به «کامیابی بزرگ» رسیده است و «اشغال» به زودی پایان مییابد، و آمریکا باید به توافقی که از نظر طالبان «شرعی است»، پایبند باشد.
دوم، این که این توافق تعهدی است از سوی «همه مجاهدین» افغانستان و تمام نیروهای طالبان به آن پایبندند. او میگوید: «هیچ مسئول و فرد امارت اسلامی و در مجموع هیچ فرد کشور نباید این توافقات را نقض کند و در این مورد خود را مکلف بدانند.»
سوم، این که طالبان میتواند موضوعات پیچیده را از راه گفتگو حل کند و برای دستیابی به «یک راهحل معقول و عادلانه» آماده است.
چهارم، این که طالبان به «روابط مثبت دوجانبه با تمام جهان به ویژه کشورهای منطقه، و به همجواری نیک با همسایگان متعهد است.»
اما ورای این عبارتهای مثبت که طبعا در راستای رفع نگرانی مردم افغانستان و جامعه جهانی پشت سرهم چیده شده است، جان کلام رهبر طالبان این است که گروه طالبان بعد از نوزده سال جنگ مسلحانه، در آستانه تصاحب قدرت در کابل قرار دارد. او به صراحت میگوید:«مجاهدین امارت اسلامی صفوف خود را بیشتر منظم، فعال و قوی بسازند تا به هدف بزرگ خود که قیام نظام اسلامی و سعادت مردم خویش بعد از خاتمه اشغال است برسند و در آینده برای جلوگیری از هر گونه رویدادهای بد و برای مقابله با هر نوع خطرات احتمالی در راستای حفاظت نظام اسلامی، صلح سرتاسری، استحکام امنیت و خدمت مردم، آماده باشند.»
این بیانیه زنگ خطری جدی را به صدا درمیآورد، چراکه افغانستان هنگام ورود پیروزمندانه مجاهدین ضدشوروی در اوایل دهه ۹۰، یک بار تجربه سقوط نظام را پشت سر گذراند که به جنگ داخلی، کشتار و خونریزی، آوارگی و بدبختی انجامید که از دل آن گروه طالبان قد علم کرد.
بیانیه ملاهبتالله هم برخلاف لحن نرم آن، به صراحت نشان میدهد که طالبان شاید حاضر به گفتگو و مذاکره با دولت و ملت افغانستان شود، اما دشوار است که به توافقی تن در دهد که سرانجام به ادغام آنها در جامعه مدنی افغانستان بیانجامد. به نظر میرسد که شورشیان طالبان که به گفته ملاهبتالله در صدد «قوی» کردن صفوف خود هستند، برای تصرف مسلحانه کابل آماده میشوند.
از این رو است که این ترفند در کابل هم کشف شده است. چند روز پیش برای نخستین بار اشرف غنی، رئیس جمهوری أفغانستان، میزبان تمام رهبران و نخبههای سیاسی دور سفره افطار در ارگ ریاست جمهوری بود. در آن جلسه از عبدالله عبدالله، رقیب پیشین او، گرفته تا حامد کرزی و از باتور دوستم تا محمد محقق، شرکت داشتند. رهبران سیاسی نماز جماعت ادا کردند و با صرف مشترک إفطار، درباره آینده کشور رایزنی کردند. ظاهرا آقای غنی سرانجام توانست در مقابل تهدید طالبان سرمست از توافق با آمریکا، اجماع ملی مورد نظرش را شکل بدهد. بازتاب این وحدت ملی در میان مردم خسته از جنگ و هراسان از بازگشت طالبان که روزهای خونینی را پشت سر میگذرانند، بسیار مثبت بوده است و کاربران رسانههای اجتماعی، اتحاد و همبستگی ملی را تنها راه دفع توطئههای بزرگی خواندهاند که میتواند در انتظار کشور باشد.
برای نمونه، سمیعالله جمال در صفحه توییترش نوشته است:«خيلي خرسندم …! وقتی كه اين تصاوير را ميبينم تخم اميد در دلم كاشته ميشود. خوشحالم از اين كه همه بزرگان كشور ما از اقوام و تبارهای مختلف زير يك چتر با اتحاد، اخوت و همدلي گرد آمدهاند تا يك افغانستان متحد و همه شمول داشته باشيم. اتحاد و همبستگي رهبران سياسی و ساير هموطنان مستدام باد.»
رهبران طالبان و حامیان بینالملی شان در دوران ملاعمر، ملااختر محمد منصور، و اکنون ملاهبتالله، همواره کوشیدهاند نشان دهند که با توافق با آمریکا و خروج نظامیان آمریکایی، دولت افغانستان توانایی حفظ شیرازه نظام را نخواهد داشت. اما دولت اشرف غنی در این سه ماه که از توافق آمریکا با طالبان میگذرد، نشان داده است که تصمیمها در کابل گرفته میشود. مدیریت رهایی زندانیان، تعیین هیات مذاکره کننده، حل اختلافات سیاسی پس از انتخابات، و اکنون هم اجماع ملی، گامهایی است که بسیاری را به مدیریت اوضاع پس از خروج آمریکا دلگرم کرده است.
سیاست دولت أفغانستان، هرچند مبتنی بر دوستی و اتحاد با آمریکا، بر این مبنا استوار است که با عجله آمریکایی و بیصبری طالبانی، صلح به افغانستان نخواهد آمد و اگر هم آمدنی باشد، به زودی رفتنی خواهد بود. طرح صلح اشرف غنی پنج ساله است. او که حاضر است با طالبان بدون قید و شرط گفتگو کند، اعلام کرده است که صد طرح صلح بینالمللی را بررسی کرده است و معتقد است که طالبان میتوانند ظرف پنج سال آینده، مانند حزب اسلامی گلبدین حکمتیار وارد کابل شوند؛ البته چنانچه مانند حکمتیار به کاهش خشونت و خلعسلاح افرادشان تن دهند. سیاستمداران أفغانستان میدانند که شتاب زلمی خلیلزاد برای عملی کردن طرحش فقط تا ماه نوامبر سال جاری میلادی طول خواهد کشید که در آمریکا انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود و دونالد ترامپ با تمسک به توافق صلح أفغانستان، در صدد پیروزی دوباره است و پس از آن، در هر صورت افغانستان از اولویت خواهد افتاد.
برای سیاستمداران افغان هم چه انتخابات امریکا برگزار شود یا به خاطر کرونا به تعویق بیفتد، و چه دونالد ترامپ پیروز شود چه جو بایدن، افغانستان همواره در اولولیت قرار خواهد داشت و نباید تجارب تلخ گذشته تکرار شود.
از این رو است که صدیق صدیقی، سخنگوی ریاست جمهوری، مینویسد:: «عجب است! از یک سو، هر روز مردم ما را با انتحار و انفجار تکهپاره میکنند و به خشونتهاشان ادامه میدهند، از سویی هم راجع به موافقتنامه صلح حرف میزنند!؟ این پیام ارزش ندارد، مگر آن که ثابت کنند که با مردم آشتی میکنند»
منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۲۳ ماه مه ۲۰۲۰