پنجاه یک ساله شدن یک نهاد مستقل روشنفکری در کشوری همواره استبداد زده اتفاقی تاریخی است. مقدمات تشکیل کانون با اراده ی جمعی نویسندگان مستقل و مخالف سانسور در تحریم کنگره ی حکومتی «نویسندگان و شعرا و مترجمان» فراهم شد. اراده ای جمعی که از یک طرف حکومت را وادار به لغو کنگره کرد و از طرف دیگر نویسندگان ایران را به سرعت به سمت ایجاد نهادی از آن خود پیش برد. همین اراده بود که در سال ۱٣۵۶ پس از سرکوبها و در سال ۱٣۷۷ پس از قتلهای سیاسی زنجیرهای فعالیت کانون را احیا کرد و در دورههای فترت بنا به ضرورتهای گوناگون نویسندگان را گرد هم آورد. اکنون که پنجاه و یک سال از تأسیس کانون و سی سال از دورهی سوم فعالیت آن می گذرد اراده ی جمعی و کار گروهی همچنان نجاتبخش است.
در اردیبهشت ۱٣۴۷ کانون نویسندگان ایران فعالیت خود را بر پایه ی دو اصل دفاع از آزادی بیان و دفاع از منافع صنفی اهل قلم آغاز کرد. آنچه در مرامنامه ی کانون در توصیف رفتار مقامات حکومتی ایران با نویسندگان و صاحبان اندیشه و هنر آمده بود همچنان پا بر جاست و در گذر زمان اشکال پیچیده تر و خطرناکتری به خود گرفته است. همچنان و پیوسته حکومت در کار «پروردن و به کار گرفتن اندیشههای رام و دستآموز» از یک سو و از سوی دیگر «ترس و بدگمانی و کینهتوزی نسبت به اندیشههای پوینده ی راه گشا» است. کانون نویسندگان ایران پنجاه و یک سال چون مانعی سخت، حرکت حکومتها را در این دو مسیر عمده دشوار کرده است. و در طول حیات خود همواره بهای ایستادن و پافشاری بر یک ضرورت را پرداخته است: ضرورت آزادی بیان و اندیشه که «ضرورت رشد آینده ی فرد و اجتماع ما» است. در حاشیه ی این ایستادگی کارنامهی حکومتها شامل سانسور، منزوی کردن نویسندگان مستقل و ایجاد محرومیتهای گوناگون برای آنان، تخریب چهره ی نویسندگان و نهادهای روشنفکری، بازجوییهای پیدرپی و بازداشت ها و به زندان افکندن ها، و قتل نویسندگان و دگراندیشان است.
در پنجاه و یک سالگی کانون نویسندگان ایران سه تن از اعضای کانون، رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین و کیوان باژن، در مجموع با قرار وثیقه ی سه میلیارد تومانی در انتظار دادگاه به سر میبرند. وثیقهای سنگین که به امید تأمین نشدن برای این سه نویسنده تعیین شده بود. از جمله مصادیق دو اتهام عمده ی این سه نویسنده (تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی) تألیف کتاب چهار جلدی «پنجاه سال کانون نویسندگان ایران» است. کتابی که در پنجاه سالگی کانون در چند دوره ی معدود منتشر شد و پیش از رسیدن به دست اعضای کانون تمام دوره های آن توسط نهاد امنیتی توقیف شد. گزارش توصیفی و دقیق این کتاب از تاریخ پنجاه سالهی کانون نویسندگان ایران به شکلی اجتناب ناپذیر دربرگیرنده ی کارنامه ی حکومتها در سرکوب اهالی اندیشه و قلم نیز هست. منبعی منسجم و دقیق برای تمام کسانی که میخواهند میان تحریف ها و تبلیغات حکومت و اظهارنظرهای شخصی راهی به بخش مهمی از تاریخ روشنفکری ایران بیابند. اقدام دولت در توقیف کتابها و جرم انگاری تألیف آنها بار دیگر به ما یادآوری میکند که حاکمان تا چه حد از به میان آمدن نام این نهاد مستقل و چهرهی شفاف آن در هراسند.
مسیری که حاکمیت با تخریب علنی چهرههای مستقل و معترض آغاز کرده بود در سالهای اخیر به شکلی نظاممند و با وضوحی کمتر در فضای مجازی و حقیقی پی گرفته شده است. اکنون در پنجاه و یک سالگی کانون نویسندگان ایران حضور اعضای جوان در سایهی تجربیات بیبدیل اعضای قدیمی خبر از گشوده شدن بابهای تازه ای در فعالیت های کانون می دهد. یافتن راهکارهایی برای ارائه ی چهره ای شفاف از کانون و اهداف آن، به طیف وسیعتری از مردم، در این روزها امری ضروری به نظر میرسد که به غیر از کار جمعی، همت تک تک اعضا را نیز میطلبد. انتخاب و پذیرش مسئولیتی فردی که هر کدام از ما را، در کنار تولید آثار ادبی و انتقادی، ملزم به تولید آثاری کند که نوری دوباره بر اهداف و آرمانهای کانون بیفکنند و باب گفتگو را باز نگه دارند. اهداف و آرمانهایی که میتوانند در روزگار آشفتهی کنونی که مرز میان نویسندهی مستقل و غیرمستقل مغشوش شده است همچون معیاری روشن و نقطهای قابل اتکا عمل کنند. باشد که نویسندگان مستقل دیگر نیز ضرورت کار گروهی در مقابل سرکوب و سانسور را دریابند. که کانون نویسندگان ایران نهادی از آن همه¬ی نویسندگان مستقل مخالف سانسور و سرکوب است.
کمیسیون فرهنگی کانون نویسندگان ایران
۲۷ فروردین ۱٣۹٨