فوتبال همیشه شفافیت بیشتری در تصویرگری واقعیتها دارد و اینبار نیز آشفتگیهای مواجهه با کووید ۱۹ در ایران را بیسانسور نشان داد.
آنچه در دو هفته اخیر فوتبال ایران پس از بازگشایی لیگ برتر دیدیم، نه فقط تصویری هولناک از مقابله بیبرنامه و لاابالی با کرونا در فوتبال، بلکه روایتی شفاف از چگونگی رعایت پروتکل بهداشتی مشاغل در ایران است. فوتبال که قرار بود مامور عادی جلوه دادن وضعیت ایران در روزهای درگیری با کرونا باشد، کارکرد مورد نظر را ذاتا نپذیرفت و بیمبالاتی در برگزاری لیگ نشان داد که در ماجرای رعایت پروتکل بهداشتی چه میگذرد.
محسن فرهادی، معاون فنی مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت و مسئول تدوین پروتکل ستاد مقابله با کرونا، در توجیه درگیری بازیکنان و مربیان با کرونا میگوید: «اتفاقاً تمامی این تمهیدات برای این است که محدودیت دوباره اعمال نشود. اصلاً سعی وزارت بهداشت این نیست که ما به دنبال محدودیتهای جدید برویم. تا جایی که مجبور نشویم، هیچ محدودیت جدیدی را اعمال نمیکنیم. اتفاقاً قصد ما این است که مردم با رعایت پروتکلها به فعالیتهای خود ادامه دهند. سعی ما این است که نظارت را بر اجرای پروتکل تشدید کنیم. چون برقراری محدودیتها راه سادهای است. شما میگویید تعطیل و این راه سادهای است، اما این که این تعطیلی را تا چه زمانی بتوانید ادامه دهید، مهم است.» او بیتوجه به افزایش چشمگیر آمار ابتلا به کرونا، حتی از قوانین بینالمللی ورزش حرف میزند که هیچ منبع مشخصی ندارد: «ایران به خاطر ضوابط فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا مجبور شده است یک سری بازگشاییها را انجام دهد. اما نکته اساسی این است که اولاً تمامی مسابقات مثل سایر کشورهای دیگر، بدون تماشاچی خواهد بود و با پروتکل سختگیرانه.» این ادعا در حالی مطرح میشود که فیفا و ایافسی هرگز فدراسیونها را مجبور به برگزاری لیگ نکردهاند و به تصمیمات محلی بر اساس وضعیت محلی احترام میگذارند. فیفا در پروتکل خود بارها به این موضوع پافشاری کرده است که نمیتواند با یک تصمیم جهانی به بازگشایی فوتبال فکر کند.
پس از ابتلای ۱۲ یا ۱۳ عضو تیم استقلال و ۱۶ نفر در تیم فولاد به کرونا، استقلال به جم نرفت تا با پارس بازی کند و فولاد از قائمشهر به اهواز برگشت و از بازی با نساجی سرباز زد، اما اصرار به ادامه لیگ همچنان شدت دارد و همچنان فوتبال ابزار عادیسازی است. سازمان لیگ تلاش کرد تا با راستیآزمایی آزمایشها، شاید به این نتیجه برسد که ۲۵ درصد از اعضای این تیمها هنوز به کرونا مبتلا نشدهاند و بازیهاشان باید ادامه یابد. استقلال و فولاد اگر نمیتوانستند ثابت کنند که ۲۵ درصد از اعضای تیمشان به کرونا مبتلا شدهاند، احتمالا با حکم کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال مواجه میشدند و شاید به دلیل شرکت نکردن در بازی، نتیجه ۳ – صفر برای آنها به ثبت میرسید. در این میان، موضوعی که انگار اهمیت ندارد، جان بازیکنان و مربیان است و انگار در موقعیت کمتر از ۲۵ درصد ابتلا، کرونا خطرناک نیست. اما راستیآزمایی آزمایشها نشان داد که ادعای باشگاهها بیراه نیست و بازیکنان استقلال و فولاد به کرونا مبتلا هستند.
فرهاد مجیدی، سرمربی استقلال، با توجه به وجوه انسانی ماجرا در مصاحبهاش گفته است: «من حتی مسئول سلامتی بازیکن حریف هم هستم. این را در کلاسهای مربیگری تدریس میکنند و اگر نمیدانند، دلیلش این است که تا به حال زوایای انسانی مربیگری را نفهمیدهاند. متاسفانه فضای فوتبال ایران از بس به دروغ و فریبکاری آلوده شده است که رفتار صادقانه را از هیچ طرفی باور نمیکنند. کار مربی دروغگویی نیست، بلکه کاری مهمتر از فوتبال دارد؛ آموزش راستگویی و صداقت حرفهای. اگر بخواهم دروغ بگویم که دیگر نباید خودم را مربی بدانم.»
با تماشای تصاویری که از سفر هفته گذشته استقلال به اهواز منتشر شده بود و بازیکنان در هواپیما قادر به رعایت فاصله اجتماعی و محافظت از خود نبودند، قابل پیشبینی بود که استقلال با همهگیری کرونا در اردوی خود مواجه خواهد شد. سعید رمضانی، مدیر تیم استقلال، در توصیف وضعیت تیم با شیوع کرونا از عبارتی استفاده کرده است که حال و روز را تشریح میکند: «استقلال به معنای واقعی بیچاره شده است.»
سازمان لیگ اما چرا به ادامه لیگ اصرار دارد و چرا از وجوه انسانی ماجرا غافل است؟ فوتبال ماموریت عادیسازی شرایط کشور را برعهده داشت، اما این پروژه شکست خورد و بحران به جای عادیسازی جلوه کرد، اما فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ همچنان دلایل خود را برای اصرار به برگزاری بازیها دارند. عزیزمحمدی، رئیس سابق سازمان لیگ، در مخالفتهایش با مدیران امروز سازمان لیگ، این دلایل را فاش کرده است: «قرارداد تبلیغات محیطی به اضافه تولید محتوا برای لیگ نوزدهم مبلغ ۱۰۰ میلیارد تومان بود. با توجه به این که صدا و سیما حق پخش و حق تولید محتوای اینترنتی را به فوتبال نداد، میتوان گفت درآمد سازمان لیگ از تبلیغات محیطی چیزی حدود ۸۰ میلیارد تومان است. از این مبلغ، سازمان لیگ حدود ۳۳ میلیارد تومان را گرفته است. در حالی که با توجه به برگزاری دو سوم از مسابقات لیگ، باید ۵۳ میلیارد تومان دریافت میکرد. وقتی لیگ تعطیل شد، سازمان لیگ ۲۰ میلیارد تومان از این شرکت طلبکار بود. بازیها را برگزار کردند که بتوانند مابقی مبلغ توافق شده برای تبلیغات محیطی را بگیرند.»
باشگاههای ایرانی اما بارها اعلام کردهاند که از درآمد تبلیغات محیطی سهم ندارند و سازمان لیگ به بهانههای مختلف مبلغی را نمیپردازد، یا مبلغ پرداختیها بسیار ناچیز است. باشگاهها از این درآمدها سهم ندارند، اما مجبور به برگزاری دوباره بازیهایی که برای باشگاهها با توجه به رعایت پروتکلها، حتی همین رعایت حداقلی، هزینههای گزافی دارد، ولی درآمدهای آن نصیب سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال میشود.
در آخرین پرده از ماجراهای لیگ برتر، دوباره بسیاری از باشگاهها از سازمان لیگ خواستهاند تا بازیها را به تعویق بیندازد. احتمال تعطیلی مسابقات هست، اما سازمان لیگ همچنان بیتوجه به شیوع کرونا در اردوی فوتبال، به برگزاری بازیها پای میفشارد.
بازیکنان و مربیان به ابزارهای پروژه اقتصادی سازمان لیگ تبدیل شدهاند، اما به رغم تمام کوششها برای سپردن نقشهای دروغین به فوتبال، این ماموریت پذیرفته نشد و بحران به جای ایفای نقش عادیسازی کرونا در جامعه، تصویری بود که فوتبال منتشر کرد. بله، چه بسا به همین دلیل فوتبال را دوست دارید؛ فوتبال با شماست.
منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۰