قهرمانی پرسپولیس؛ سنگ‌بنای برانکو و نقش کم‌رنگ مدیران

پرسپولیس چهارمین قهرمانی پی‌درپی را در لیگ برتر ایران ثبت کرد و هوادارانش آن را پوکر نام گذاشتند. چنین موفقیتی در لیگ ایران بی‌سابقه است و پرسپولیس را به نماد ثبات در موفقیت تبدیل کرد. اما پرسپولیس چگونه در اوج آشفتگی‌های مدیریت باشگاه، جام‌ها را به کلکسیون افتخاراتش اضافه می‌کند و چرا درباره موفقیت‌های سال‌های اخیرش با انتقادات و شائبه‌هایی مواجه می‌شود؟

مالکیت مشترک پرسپولیس و استقلال، یک تخلف تاریخی در فوتبال ایران است. وزارت ورزش و جوانان مالکیت دو باشگاه در لیگ برتر را بر عهده گرفته است، اما فیفا به دلایلی واضح همچون خدشه به معنای رقابت ورزشی و احتمال تبانی، مالکیت همزمان دو باشگاه در یک لیگ را تخلف می‌داند. پرسپولیس و استقلال اگرچه سنتی‌ترین رقابت فوتبال ایران را برگزار می‌کنند، اما مالکیت مشترک تمام اصول حرف‌های را زیر سوال می‌برد.

آنچه در دوره های مختلف مورد اعتراض هواداران هر یک از این تیم‌ها بوده است، رفتار تبعیض آمیز مالک مشترک است. در هر دوران، تماشاگران یکی از دو تیم رفتار مالک را در تقابل با خود می‌دانند و حریف را متهم می‌کنند که بیشتر تحت حمایت است.

این اتهام در سالیان اخیر که پرسپولیس پی‌درپی به جام رسید، از سوی هواداران استقلال به شدت مطرح شد. تماشاگران استقلال، پرسپولیس را تیم حکومتی نام گذاشته‌اند و مسعود سلطانی‌فر و فرزندش را متهم به حمایت یک‌جانبه از پرسپولیس و آسیب رساندن به استقلال کرده اند؛ اتهامی که در شبکه‌های اجتماعی و فضاهای هواداری بسیار رایج است. گرایش چند بازیکن پرسپولیس مثل مهدی ترابی و محمد انصاری به طرح شعارهای سیاسی در حمایت از سیاست‌های حکومت، و در نقطه مقابل، انتقادات وریا غفوری، کاپیتان تیم استقلال، از شرایط سخت اقتصادی مردم، به این بحث‌ها دامن زده است. اما آنچه سازنده این شائبه‌هاست، مالکیت غیرقانونی وزارت ورزش و جوانان بر دو تیم است که در پی موفقیت هر تیم، هواداران رقیب را دچار قضاوتی می‌کند که طبق ذات هواداری فوتبال، می‌تواند اغراق‌آمیز باشد.

پرسپولیس برای قهرمانی چهارم در لیگ برتر، متکی به تیمی بود که برانکو ایوانکوویچ در طول بیش از ۳ فصل ساخت. ساخته های برانکو با مربی‌گری گابریل کالدرون ویران نشد و کالدرون توانست روند موفقیت‌آمیز پرسپولیس را حفظ کند، اما در واکنش به متعهد نبودن باشگاه پرسپولیس در پرداخت دستمزد، قرارداد خود را فسخ کرد و پرسپولیس در اقدامی بحث‌برانگیز، یحیی گل‌محمدی را از شهرخودرو مشهد بیرون کشید و روی نیمکت خود نشاند. مالک و مدیرعامل شهرخودرو این اقدام باشگاه پرسپولیس را تحمیل با اتکا به قدرت وزیر ورزش و جوانان اعلام کرد، و گفت که برای صدور رضایت‌نامه گل‌محمدی تحت فشار قرار گرفته است.

گل‌محمدی در پرسپولیس نشان داد که می‌تواند بهترین جانشین برای مربیان خارجی پرسپولیس باشد. پس از جدایی ایوانکوویچ و کالدرون، باشگاه پرسپولیس به این نتیجه رسیده بود که از توان اقتصادی همکاری با مربیان خارجی برخوردار نیست و گل‌محمدی توانست این اعتماد را بسازد که بهترین گزینه برای این دوران است.

پرسپولیس برای رسیدن به چهارمین قهرمانی پی‌درپی رقیبان سرسختی نداشت و توانست فاصله امتیاز خود را افزایش دهد و به قهرمانی زودهنگام در این فصل برسد.

استقلال که با آندره‌آ استراماچونی فصلی رویایی را سپری می‌کرد و موقتا به صدر جدول رسیده بود، مربی ایتالیایی خود را با رفتارهای مدیرانش از دست داد و جدایی استراماچونی از استقلال، پایان رویاهای استقلالی‌ها در این فصل بود. فرهاد مجیدی اگرچه بازیکنی محبوب در استقلال بود، اما به عنوان جانشین استراماچونی از سوی هواداران استقلال پذیرفته نشد و درباره سرمربی‌گری او در استقلال انتقادات بسیاری مطرح شد. مجیدی نتوانست موفقیت‌های دوره استراماچونی را ادامه دهد. برای مجیدی دشوار بود که در اولین تجربه سرمربی‌گری، بتواند در فضایی ملتهب به موفقیت برسد.

سپاهان، دیگر مدعی جام، روزی که از بازی مقابل پرسپولیس در اصفهان انصراف داد و به دلیل شیوع کرونا و راه نیافتن تماشاگرانش به ورزشگاه حاضر به برگزاری بازی نشد، خود را دچار حاشیه‌هایی کرد و سپس ۳ امتیاز آن بازی با رای کمیته انضباطی به پرسپولیس رسید و سپاهان آخرین فرصت خود را برای بقا در کورس قهرمانی از دست داد. تراکتور، تیم متمول تبریزی که همواره با تصمیمات شتاب‌زده و سرگشته مالکش درگیر است، در همین فصل راه را برای قهرمانی پرسپولیس هموار کرد. تراکتور به‌رغم خریدهای گران‌قیمت، نتوانست تیم موفقی را بسازد.

پرسپولیس قهرمانی‌اش را مدیون خودش است، اما شاید قهرمانی زودهنگام خود را مدیون رقیبانی باشد که برای آسیب رساندن به خود دریغ نکردند! پرسپولیس در طول فصل بارها دچار تغییر مدیریت باشگاه شد، اما آن تغییرات و آسیب‌هایش نتوانست پرسپولیس را از جام دور کند.

فصل ۹۹-۹۸ با مدیرعاملی ایرج عرب شروع شد، سپس محمدحسن انصاری‌فرد به مدیرعاملی رسید و پس از او مهدی رسول‌پناه آن عنوان را به دست آورد. در تمام فصل، اعضای هیات‌مدیره باشگاه درگیر اختلافات درونی بودند و در انتخاب حامیان مالی و قراردادهای تجاری سهم‌خواهی کردند. پرسپولیس اما در میان این آشفتگی‌های مدیریت، به چهارمین قهرمانی رسید.

در فوتبال ایران نقش مدیران در موفقیت‌ها هر روز ناچیزتر می‌شود و هواداران نیز سهمی برای مدیران باشگاه ها در موفقیت‌ها قایل نیستند و این بی‌اعتمادی به مدیریت باشگاه، همیشه افزایش می یابد. در دوران مربی‌گری برانکو ایوانکوویج نیز پرسپولیس بارها با تغییرات مدیرعامل و هیات‌مدیره باشگاه مواجه می‌شد، اما برانکو ایوانکوویچ هر بار می‌کوشید نظم تیمش را فارغ از بحران‌های مدیریت حفظ کند و در آن کار موفق بود.

در موفقیت چهار سال اخیر پرسپولیس، مدیران پرشماری به هیات‌مدیره پرسپولیس آمدند و رفتند و باشگاه هرگز ثباتی در مدیریت نداشت که برنامه‌ای بلندمدت برای موفقیت بنویسد. اما پرسپولیس با برانکو ایوانکوویچ سنگ‌بنای خوبی برای موفقیت داشت و همچنان از توان تکرار قهرمانی برخوردار است. اگر هواداران حساب تیم خود را از مدیران جدا کنند، چندان بی‌راه نرفته‌اند.

منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۰