آتشسوزی در جنگلهای «زاگرس» را شاید بتوان یکی از عمدهترین بحرانهای زیست محیطی کشور از ابتدای امسال تاکنون دانست؛ بحرانی که دستکم سه استان کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و کردستان را گرفتار خود کرده و از ابتدای خرداد تا اواخر تیر۱۳۹۹ ادامه یافته است.
این رشته آتشسوزیها پنج کشته بر جا گذاشته و آن طور که برخی مقامات محلی گفتهاند، تنها در ۱۰ روز ابتدای وقوع آن، دست کم ۵۰ هزار میلیارد تومان خسارت به دنبال داشته است.
دولت از عمدی بودن بخش عمده آتشسوزیها گفته است و حتی چند نفر هم در این ارتباط بازداشت شدهاند. سالانه بنا بر برخی آمارها، حدود ۱.۱درصد جنگلهای زاگرس دچار حریق میشوند.
به گفته فعالان محیط زیست، دلیل اصلی طولانی شدن آتشسوزی جنگلهای زاگرس، بیتوجهی دولت به این رخداد بوده است. «عیسی کلانتری»، رییس سازمان حفاظتمحیط زیست در اوج بحران، آتش سوزی جنگلهای زاگرس را کم اهمیت جلوه داد: «اگر بخواهیم کشور را بسیج کنیم تا با هر آتشسوزی مقابله کنیم، باید حداقل سالانه یک میلیارد دلار برای آتشنشانی هزینه کنیم. در آتشسوزیهایی که در طبیعت اتفاق میافتند، دسترسی مهمترین چیز است. معتقدم سرمایهگذاری در این زمینه توجیه اقتصادی ندارد. البته ما باید چهار تا شش پایگاه هوایی آتش نشانی داشته باشیم اما نداریم و البته بیش از این نباید باشد.»
عیسی کلانتری در این اظهارات که با انتقاد تند فعالان محیط زیست هم روبهرو شد، در رابطه با کمبود بالگرد آبپاش برای خاموش کردن آتش رشته کوههای زاگرس، با تاکید بر این كه نبودن امكانات غير از بالگرد برای اطفای حريق را نبايد بزرگ كرد، گفت: «بالگردها اگر هم وجود داشته باشند، كمك زيادی به خاموش كردن آتش نمیکنند، چون در هر روز نهايتا بتوانند چهاربار پرواز كرده و آب بياورند كه در هر پرواز، دو مترمكعب آب منتقل میكنند. مجموعا هشت مترمكعب، يعنی نصف يك تانكر میشود. بنابراين كارایی چندانی ندارند.»
مشکل کمبود امکاناتی مثل بالگرد آبپاش، دستگاه دمنده، کولهپشتی پاششی، آتشکوب و لباسهای اطفای حریق، کفش و کلاه به روزها ناکامی در خاموش کردن آتش و سرایت آن از مناطق آزاد به مناطق حفاظت شده منجر شد.
سازمان برنامه و بودجه ۵۰ میلیارد تومان بودجه برای مقابله با آتشسوزی جنگلها اختصاص داد. مبلغ اختصاص داده شده بیشتر از آن که راهگشا باشد، بحث برانگیز شد. اين بودجه، بخشی از بدهی تلنبار شده سازمان جنگلها و مراتع به وزارت دفاع بود. بدهی بابت هزينه سوخت هلیكوپترها که تا آن روز پرداخت نشده بود و علت تاخير امدادرسانی و تعلل در فرستادن هلیكوپتر نيز همين بدهی سنگين اعلام شد. این بودجه هم تنها به کار صاف کردن بدهی قبلی آمد و به فعالیت هلیکوپترها برای خاموش کردن آتش زاگرس کمک نکرد.
در نبود امکانات حرفهای خاموش کردن آتش، به ناچار مردم بومی و نیروهای داوطلب با پارچه، لباس، چوب و بطری آب به مقابله با آتشی رفتند که هکتارها «جنگل خاییز» را در خودش میبلعید.
این نیروهای داوطلب، از انجمن های کوهنوردی همسایه زاگرس گرفته تا نهادهای مدنی محیط زیستی را شامل میشدند. شماری از نیروهای مردمی نیز علاوه بر کمک در خاموش کردن آتش، به آموزش ساخت دستگاه آتشکوب پرداختند.
«انجمن حامیان محیطزیست مسجد سلیمان» در استان خوزستان جلساتی را برای آموزش ساخت آتشکوب به جوانان این شهرستان برپا کرد.
«انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست استان خوزستان»، دیگر تشکل مردمنهادی بود که در تلاش برای خاموش کردن آتش جنگلهای زاگرس، نقش مهمی داشت.
«محمد داسمه»، دبیر کمیته حقوقی این انجمن در روزهای اوج آتشسوزی، در شبکههای اجتماعی مدام از دولت درخواست افزایش تجهیزات کرد و نیروهای مردمی را به کارزار اطفای حریق فراخواند.
برخی دیگر از انجمنهای زیست محیطی با انتشار بیانیهها و مطالب انتقادی در رسانهها، توجه افکار عمومی را به آتش سوزیهای گسترده در جنگلهای زاگرس جلب کرده و خواهان مشارکت هرچه بیشتر نیروهای داوطلب در خاموش کردن آتش شدند.
این دست حرکات مردمی و بدون حمایت سازمانهای دولتی البته بدون آسیب هم نبود. بسیاری از فعالان محیط زیست، نبود آموزش مناسب و امکانات کافی را دلیل اصلی مرگ پنج حامی محیط زیستی میدانند که در راه خاموش کردن آتش زاگرس جان خود را از دست دادند.
نخستین قربانی عملیات داوطلبانه خاموش کردن آتش زاگرس، «البرز زارعی»، از اعضای انجمن زیست محیطی «سبزگامان گچساران» در کهگیلویه و بویراحمد بود. «بلال امینی»، «یاسین کریمی»، «محمدجواد مختاری» و «مختار خندانی»، چهار نفر دیگر از پنج نیرویی که جان خود را از دست دادند، از اعضای انجمن محیط زیستی «ژیوای پاوه» بودند.
منبع: سایت ایران وایر، ۳۰ ژوئیه ۲۰۲۰