رابرت گرینر رئیس دفتر سیآی ای در پاکستان در زمان رویداد تروریستی یازدهم سپتامبر و نویسنده کتاب «۸۸ روز تا قندهار» که به روایت آغاز جنگ آمریکا علیه طالبان پرداخته است، در کتابش نوشته که پس از حملات یازدهم سپتامبر علیرغم واکنشهای اولیه دولت آمریکا، آنان به معنی واقعی نمیدانستند که چه کسی واقعاً پشت حملات تروریستی یازدهم سپتامبر قرار داشته است.
تا اینکه در ۱۹ سپتامبر، یعنی هشت روز بعد از آن حوادث، یکی از جاسوسان زبده سیآیای گزارشی از جلسه سری اسامه بنلادن رهبر القاعده میفرستد که وی بهصراحت تمامی مسئولیت این حملات را بر عهده میگیرد. پس از آن بود که دولت آمریکا برای انتقام از القاعده و محو تروریزم در این منطقه آماده می شود.
صبح روز یازدهم سپتامبر، ۱۹ تروریست که اکثریت آنان را عربها تشکیل میداد، چهار هواپیمای خطوط امریکن ایرلاینز و یونایتد ایرلاینز را در مسیر پروازشان ربودند. از این چهار هواپیما، دو هواپیما به ساختمانهای دوقلوی برجهای تجارت جهانی در نیویورک برخورد کردند. یک هواپیما به مقر پنتاگون در واشنگتن برخورد کرد و چهارمی قبل از آنکه به مقصد برسد در پنسیلوانیا سقوط کرد.
این حادثه بزرگترین حمله تروریستی در تاریخ جهان بود. در اثر این حملات تروریستی حدود سه هزار نفر کشته شدند. دولت آمریکا به سرعت جنگ علیه تروریزم را به عنوان مهمترین اولویت خود در نظر گرفت و فقط چند روز پس از حوادث یازدهم سپتامبر مشخص شد که سازمان القاعده پشت سر این حوادث بوده است.
دولت آمریکا به گروه طالبان که سازمان القاعده در زیر چتر این گروه در افغانستان پایگاههای تروریستی فعالی داشت، هشدار داد تا سریعاً بنلادن را به آنان تسلیم کند. همچنین باید تمام پایگاههای آموزشی القاعده از بین رفته و اعضای عرب القاعده به آمریکا تحویل داده شوند.
ملاعمر، رهبر طالبان این درخواست دولت آمریکا را قبول نکرد. به این ترتیب حملات هوایی نیروهای آمریکایی بهصورت گسترده علیه مواضع طالبان در سراسر افغانستان آغاز شد. همزمان با آن نیروهای مجاهدین که حالا به نام ائتلاف شمال شناخته می شدند و پس از کشته شدن احمدشاه مسعود در یاس و ناامیدی به سر میبردند، دوباره انرژی گرفته و حملاتشان را علیه طالبان گسترش دادند.
طالبان در مدتی کوتاه شکست خوردند و اکثریتشان از افغانستان فرار کردند. کنفرانس بن با حضور طرف های اثرگذار در افغانستان بهجز طالبان، هسته یک نظام جدید را در افغانستان ایجاد کرد و حامد کرزی بهعنوان نخستین رئیس دولت پس از طالبان بر اریکه قدرت تکیه زد.
مأموریت مبارزه با تروریزم بهصورت گسترده باعث شد تا دهها هزار نیروی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) وارد افغانستان شوند. که البته اکثریت آنان را نیروهای آمریکایی تشکیل میدادند.
با این حال نبود یک استراتژی درازمدت برای مبارزه با تروریزم، نبود ظرفیت در افغانستان برای حکومتداری پس از جنگ و ایجاد یک دولت ائتلافی با اشتراک چهره های کاملاً ناآگاه از وضعیت افغانستان، و در کنار آن سرازیر شدن میلیاردها دلار پول بیحساب باعث شد تا شیرازه دولت در افغانستان پیش از بسته شدن از هم بپاشد.
پاکستان و تعدادی از کشورهای منطقه که بهشدت از حضور آمریکا در افغانستان در واهمه و هراس به سر می بردند، شروع به تخریب وضعیت در افغانستان کردند.
گروه طالبان که تقریباً مضمحل شده بودند دوباره جان گرفتند و جنگ ختم شده در افغانستان دوباره شعلهور شد. با گذشت نزدیک به ۲۰ سال از حوادث یازدهم سپتامبر، آمریکا بهعنوان پیشقراول مبارزه با تروریسم به بنبست جنگ در افغانستان معتقد شده است. به همین دلیل پس از ۱۹ سال با گروهی صلح کرده است که در سال ۲۰۰۱ برای بیرون راندن آنان از افغانستان هزاران سرباز خود را بسیج کرده بود.
آمریکا حالا در سال روز حادثه یازدهم سپتامبر، درحالیکه هنوز القاعده زنده و فعال است و همچنان در کنار طالبان در افغانستان قرار دارد و درحالی که داعش تبدیل به کابوس جدید برای مردم شده است، میخواهد تا افغانستان را ترک کند. به این امید واهی که طالبان دیگر با تروریزم همپیمان نخواهند شد. درحالی که درنهایت طالبان با هزار دلیل با همه گروههای جهادی که القاعده و داعش نمونه های آناند، احساس همسنخی و همنوایی میکنند.
منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۰