خودکشی پسری ۱۱ ساله به خاطر نداشتن موبایل و محرومیت از درس

پسری ۱۱ ساله در بوشهر به خاطر نداشتن موبایل و دسترسی به «شبکه شاد» خودکشی کرد. مادرش از ناتوانی مالی خانواده و عدم همکاری مدرسه می‌گوید. مدرسه این را تکذیب می‌کند. تناقضی که از رنج میلیون ها نظیر محمد چیزی نمی کاهد.

تنها شش هفته از بازگشایی مدارس در ایران خودکشی یک دانش آموز ۱۱ ساله خبرساز شد؛ محمد موسوی زاده از شهرستان دیر در استان بوشهر به خاطر نداشتن موبایل و و عدم امکان حضور در کلاس های آنلاین خودکشی کرد.

در سایت خبری “رکنا” صدای مادر محمد را می شنوید که می گوید: «ما در خانه فقط یک گوشی خراب داشتیم که نه فیلمبرداری می کرد و نه می شد با آن وُیس فرستاد. همین باعث غم و غصه پسرم شده بود».

خلاصه ماجرا از زبان مادر محمد این است که «مدیر مدرسه چندبار گفته بوده که می خواهد به سه دانش آموز گوشی بدهد اما هیچ گوشی ای در کار نبود و تنها دلیل غصه پسرم که باعث شد این بلا را سر خودش بیاورد، نداشتن گوشی بود».

روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان دیر خبر منتشر شده درباره علت خودکشی محمد یعنی نداشتن تلفن همراه را تکذیب کرده و در اطلاعیه ای گفته است که تحقیق و بررسی های میدانی و تمامی اطلاعات جمع آوری شده نشان می دهد که «نامبرده از روز بازگشایی مدارس در ۱۵ شهریور تا روز حادثه بنا به درخواست ولی دانش آموز با توجه به شرایط متأثر از کرونا در مدرسه حضور نداشته و کارآموزشی خود را از طریق شبکه شاد با تلفن همراهی که توسط شخص مدیر مدرسه در فروردین ۹۹ به ایشان اهداشده بود، تا آخرین ساعات روز حادثه در سامانه شاد به صورت فعال و در کلاس های درس مجازی آنلاین انجام می داده که تمامی مستندات، اعم از فایل های صوتی، تصویری و تکالیف و تمرین های درسی دانش آموز در گروه درسی موجود است.»

این که کدام طرف واقعیت را می گوید چیزی در این حقیقت تغییر نمی دهد که دامنه خودکشی در ایران به خاطر فقر مدت هاست که از بزرگ سالان و حتی جوانان فراتر رفته و به کودکان رسیده است.

خبر خودکشی محمد موسوی زاده روز ۲۱ مهر (۱۲ اکتبر) منتشر شد. همین تاریخ سایت هرانا از خودکشی یک دختر ۱۱ در تهران و یک پسر ۱۰ ساله در یکی از روستاهای نزدیک ایلام خبر داد که هر دو مانند محمد خود را حلق آویز کرده بودند. هرانا به نقل از دهیار روستای شهرستان ایلام نوشته دلیل خودکشی این کودک را فقر و مشکلات معیشتی خانواده اش بوده است.

اینها مشت نمونه خروارند. آمار پزشکی قانونی حکومت ایران نشان می دهد سهم نوجوانان در خودکشی های سالانه بیش از ۷ درصد است. آمار خودکشی در ایران رو به افزایش است. حسین اسدبیگی، رئیس گروه دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی ایران ۲۰ شهریورماه امسال در گفتگو با ایسنا، ضمن ارائه گزارشی از وضعیت خودکشی در ایران می‌گوید یکی از دلایل اصلی نرخ افزایش خودکشی “افزایش جمعیت” است. یعنی درست همان عاملی که رهبر رژیم اسلامی مشوق آن است.

به گفته او مشکلات زیستی، روانی و اجتماعی همگی می‌توانند همگی در افزایش آمار خودکشی در ایران نقش بازی کنند اما مهمترین عامل «بی‌ثباتی مسائل اقتصادی و اجتماعی است، زیرا افراد با مشاهده افزایش قیمت های خودرو، زمین، ملک و سایر اجناس ممکن است دچار ناامیدی شوند که با گذشت زمان، امید افراد نسبت به بهبود معیشت‌شان کاهش می یابد.»

مردم با افزایش نرخ ارز و هزینه سنگین معیشت روزانه روبرو هستند و با شروع مدارس «شبکه شاد» هم به این معضلات اضافه شده است.

عواملی که تنها مادر و پدر خانواده را به فکر خودکشی نمی‌اندازد، بلکه بر ذهن کودکان نیز سنگینی می‌کنند.

سیستم مدارس در دوران ۴۰ سال حکومت اسلامی بیش از پیش طبقاتی شده است. بدون پول دسترسی بخش بزرگی از کودکان به مدارس حتی در سطح کاملا متوسط هم شدنی نیست. اما شیوع کرونا فشار بر خانواده‌های تنگدست را به مراتب افزایش داده است. محدودیت‌های ناشی از کرونا عملا امکان آموزش را برای بخش وسیعی از دانش‌آموزان خانواده‌های کم در آمد از بین برده است و ایجاد “شبکه شاد” نیز معضل را برای آنها حل نکرده است.

مسئولان راه‌اندازی این برنامه می گویند سه میلیون و ۵۰۰ هزار دانش‌آموز به آن دسترسی ندارند. به عبارت دیگر حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد کل دانش‌آموزان در دوران کرونا از امکانات آموزشی محروم‌اند. اما معاون برنامه‌ریزی آموزشی و توانبخشی «سازمان آموزش و پرورش استثنایی» در ایران می‌گوید این رقم بالاتر است و بیش از ۴۰ درصد دانش‌آموزان به سیستم هوشمند و شبکه آموزش اینترنتی دسترسی ندارند.

بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی حکومت اسلامی ایران، دولت موظف است امکانات تحصیل رایگان را برای همه شهروندان تا پایان دوره تحصیلات متوسطه فراهم کند. این اصل اما سال‌هاست به فراموشی سپرده شده است.

طرح «هوشمند سازی» سیستم آموزشی ایران مدت‌ها قبل از شیوع کرونا در دستور کار آموزش و پرورش این کشور قرار گرفته بود و قرار بود تا پایان برنامه پنجم توسعه تمام مدارس ایران “هوشمند” شوند. ورود رایانه و نرم‌افزارهای آموزشی به کلاس‌های درس، خداحافظی با گچ و تخته‌سیاه و استفاده از امکانات آموزشی برخط (آنلاین) از جمله ره‌آوردهای این طرح برشمرده می‌شوند.

حمیدرضا حاجی‌بابایی، وزیر آموزش و پرورش وقت حکومت اسلامی، دی‌ماه ۱۳۹۱ از “هوشمندسازی موفقیت‌آمیز ۳۰ هزار مدرسه” خبر داده بود. خبری که در رسانه‌های ایران از آن به عنوان یک “شوخی” نام برده شد. آن زمان محمدرضا نیک‌نژاد، عضو انجمن صنفی معلمان، این طرح را “کاریکاتور گونه، طنز و یک شوخی” دانست و گفت «هیچ یک از مولفه‌های واقعی هوشمندشدن در مدارس هوشمند وجود ندارد». او به ایلنا گفت: «از ۱۹ کلاس تنها در یکی از آنها ویدیو-پروژکتور با یک کامپیوتر قدیمی گذاشته‌اند و با این امکانات می‌گویند که نه یک کلاس بلکه یک مدرسه هوشمند شده است.»

در ایران مدارس زیادی وجود دارند که از کمترین امکانات سرمایشی و گرمایشی نیز محروم هستند، چه رسد به سیستم «هوشمند». مجهز کردن سیستم آموزشی ایران به نرم‌افزارهای آموزشی، زیرساخت اتصال مدارس به مجتمع‌های آموزشی، آموزش معلمان، استخدام کادر فنی و … هزینه‌بر است. هزینه‌ای که حکومت اسلامی قادر به پرداخت آن بوده و هست، اگر آموزش و رفاه مردم در دستور کار آن قرار می‌داشت. اما فعلا مردم با افزایش نرخ ارز و هزینه سنگین معیشت روزانه روبرو هستند و با شروع مدارس “شبکه شاد” هم به این معضلات اضافه شده است.

خودکشی محمد موسوی زاده نیز برای چند روز در رسانه‌ها مطرح خواهد شد اما مانند بسیاری حوادث فاجعه‌بار دیگر که سرنخ آن در بدبختی روزافزون مردم است، به فراموشی سپرده می‌شود

منبع: برگرفته ای سایت صدای آلمان (دویچه وله) به زبان فارسی، ۱۳ اکتبر ۲۰۲۰