۲۵ سال پیش در چنین روزی احمد میرعلائی نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران را مزدوران تباهی جان و جهان ربودند. احمد میرعلائی از نخستین کسانی بود که در جریان قتلهای سیاسی زنجیرهای کشته شد.
وی در فروردین ۱۳۲۱ در اصفهان زاده شد و بالید و پس از اتمام تحصیلاتش در رشتهی ادبیات انگلیسی دانشگاه اصفهان برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی عازم دانشگاه لیدز انگلستان شد. او سرانجام تحصیل در مقطع دکتری ادبیات انگلیسی دانشگاه سوربن را نیمهکاره رها کرد و به ایران بازگشت.
میرعلائی از سال ۱۳۴۸ در دانشگاههای اصفهان، هنرهای دراماتیک، صنعتی اصفهان، هنر، آزاد و کراچی به تدریس پرداخت. او همچنین بهمدت ۴ سال به عنوان ویراستار آثار ادبی در مؤسسه انتشارات فرانکلین مشغول به کار بود که این همکاری تا سال ۱۳۵۱ ادامه یافت. میرعلائی در فاصلهی سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۵ سردبیری مجلههای کتاب امروز، فرهنگ و زندگی، آیندگان ادبی و جنگ اصفهان را بهعهده داشت و در میانهی سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۹ سرپرست و مسئول خانه فرهنگ ایران در دهلی و کراچی بود. او پس از انقلاب و بازگشت از هند و پاکستان به زادگاهش اصفهان رفت و کتابفروشی و مرکز نشر آفتاب را در سال ۱۳۶۸ تاسیس کرد که بعدها به زندهرود تغییر نام داد.
احمد میرعلائی مترجمی پرکار، نویسندهای متعهد، روزنامهنگار و ناشر و مدرس دانشگاه بود و برای نخستینبار آثار بورخس، میلان کوندرا، اکتاویو پاز، گراهام گرین و ویلیام گولدینگ و گاوین بنتاک را به فارسی برگرداند. ترجمهی کتابهای سنگ آفتاب سرودهی اوکتاویو پاز و ایکور سرودهی گاوین بنتاک را میتوان از بهترین آثار او در زمینه ترجمهی شعر بهشمار آورد. علاوه بر آن، میتوان به انتشار بسیاری از اشعار او در نشریات ادبی و فرهنگیِ روز اشاره کرد.
برخی از دیگر آثار میرعلائی اما هرگز اجازه چاپ نیافتند و زیر تیغ سانسور ماندند. از جمله دو جلد از رمان لارنس دارل به نام «چهارباغهای اسکندریه» که بلافاصله پس از چاپ، خمیر شدند.
لازم به ذکر است وی یکی از امضاکنندگان نامهی ۱۳۴ امضاء موسوم به “ما نویسندهایم” بود که از باورمندی و وفاداری وی به آرمان آزادی اندیشه و بیان بیهیچ حصر و استثناء برای همگان خبر میدهد.
در سال ۱۳۷۴ چند ماهی پیش از قتل میرعلائی، وی.اس.نایپُل نویسندهی هندیتبار ِ ترینیدادی-بریتانیایی و برندهی جایزهی نوبل سال ۲۰۰۱ سفری به ایران داشت. در جریان سفر او به اصفهان، احمد میرعلائی بهعنوان مترجم یکی از آثارش (هند؛ تمدن مجروح) نایپُل را همراهی کرد. وی بعدها گزارشی از سفر به ایران و گفتگو با احمدمیرعلائی منتشر کرد که انتشار این گزارش زیر ِ عنوان ِ «نایپُل در اصفهان» بهوسیلهی میرعلائی؛ موجب توقیف فصلنامهی «زندهرود» شد.
فرج سرکوهی در کتاب «یاس و داس» اشاره میکند که در سفر وی.اس.نایپُل به ایران، دولتیها اجازه نمیدادند نویسندگان ِ مستقل با او دیدار کنند ولی او از فرصت استفاده کرد و برای دیدار با مترجم کتابش؛ «هند تمدن مجروح» به اصفهان رفت. میرعلائی در این نشست و برخاست چند روزه تصویری واقعی و متفاوت با گفتار دولتیان به نایپُل ارائه داد که در ذهنیت نایپُل و گزارشش از سفر ایران تأثیر تعیینکنندهای گذاشت.
احمد میرعلائی ساعت ۸ صبح روز سهشنبه ۲ آبان ۱۳۷۴ بهقصد رفتن به کتابفروشی از خانه خارج شد اما هرگز به کتابفروشی نرسید و برخلاف عادت مألوف، تغییر برنامهاش را هم به خانوادهاش اطلاع نداده بود. او را حوالی ساعت ۱۰ شب در یکی از پسکوچههای اصفهان، در حالی یافتند که به دیوار تکیه داده بود و آخرین دم را در حالت ِنشسته برآورده بود. قاتلین، وی را با تزریق ِ بیش از حد انسولین که سکتهی قلبیاش را سببساز شده بود، بهقتل آورده بودند.
از آثار اوست ترجمهی کتابهایی چون شیاطین (ِوایتینگ جان)، ویرانههای مدور (خورخه لوییس بورخس)، الف و داستانهای دیگر (خورخه لوییس بورخس)، هزارتوها (خورخه لوییس بورخس)، چیتی چیتی بنگ بنگ (یان فلمینگ)، سنگ آفتاب (اوکتاویو پاز)، ای.ام. فاستر (ای.تی.مور)، عرفان مولوی (عبدالحکیم خلیفه؛ ا همکاری دکتر احمد محمدی)، اسب عالی (مریل جین)، دربارهی ادبیات (اکتاویو پاز)، خدای عقرب (ویلیام گلدینگ)، ژان پل سارتر (هانری پیر؛ با همکاری ابوالحسن نجفی)، کنسول افتخاری (گراهام گرین)، طوق طلا (برنارد مالامود و دیگران)، کودکان آب و گل (اکتاویو پاز)، هند، تمدن مجروح (وی.اس.نایپُل)، کلاه کلمنتیس (میلان کوندرا)، از چشم غربی (جوزف کنراد)، عامل انسانی (گراهام گرین)، مرگ و پرگار (ا همکاری دکتر احمد محمدی)، باغ گذرگاههای پیچاپیچ (خورخه لوییس بورخس)، بیلی باد، ملوان (هرمان ملویل)، درخت و خاطره (ادوارد مورگان فورستر)، و نیز مقالات، داستانها، و اشعار بسیار به چاپ رسیده در مجلاتی چون جنگ اصفهان، سخن، کتاب جمعه، آدینه، گردون، رودکی، کلک، الفبا، مفید، نگین، فرهنگ و زندگی، آیندگان ادبی، دنیای سخن، لیترَری ریویو و ….
یادش زنده و نامش زمزمهگر باد!
کانون نویسندگان ایران
برگفته از سایت ایران امروز ، ۲۶ اکتبر ۲۰۲۰