در میان اخبار رسیده از ایران اعتراضات و اعتصابات در ابعاد مختلف و بین اصناف گوناگون پررنگ دیده می شوند. از جمله صنف معلمان، که همچنان برای بالا بردن دستمزدشان و شرایط بهتر کار در آموزش و پرورش دست به اعتراضات وسیعی زدهاند. هم زمان به نظر می رسد که اعتراضات کارگران هفت تپه و فولاد اهواز با گرفتن (بخشی) از دستمزد عقب افتادشان (موقتا) به اعتراضات وسیع پایان دادهاند. با این وصف اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و عدهای دیگر که در رابطه با اعتراضات مجتمع صنعتی – کشاورزی هفت تپه دستگیر شدهاند همچنان در زندان هستند. در واقع خواست آزادی این زندانیان، که احتمالا همه کارگران شرکت کننده در اعتراضات خواهان آن هستند، آن چنان “مبرم” نبوده است که کارگران تا آزادی زندانیان شان به مبارزه ادامه دهند. شاید بشود نتیجه گرفت که با توان کنونیِ کارگران صنعتی، رژیم اسلامی اگر نتواند خواست های صنفی آن ها را در نطفه سرکوب کرده و بی پاسخ بگذارد، اما “رهبری و تیم رهبری مبارزه” آنها را تحمل نمیکند.
مبارزات صنفی کارگران مراکز بزرگ صنعتی و تشکلهای آنها در سندیکا یا اتحادیه های غیر وابسته به انجمنهای اسلامی بسیار نوپا است. اما در همین حد نیز توانسته است خود را از دار و دسته های حزب الهی، اطلاعاتی و انجمن های اسلامی تا حد زیادی دور کند. حکومت اسلامی در مقیاس کلان قادر به رفع مشکلات اقتصادی کشور از جمله بالا بردندستمزد پائین مزدبگیران نسبت به گرانی روز افزون نیست. تدابیر رژیم در پرداخت حقوق عقب افتاده همراه با سرکوب مبارزات مزدبگیران “موردی” است. “اینجا” را که موقتا حل کند فردا از “جای دیگری” فوران خواهد کرد. در عین حال حنای حکومت اسلامی در نیرنگ هائی مانند “راه کربلا”، “راه قدس”، “حرم حضرت رقیه” و “صدور اسلام” دیگر رنگی در میان مزد بگیران ندارد. حکومت اسلامی از مذهب و برقراری رژیم تبهکار اسلامی در جهان میگوید اما در دستور کار و زندگی روزمره کارگران مزد و گرانی و مسکن و بهداشت … قرار گرفته است.
منوچهر یزدیان