۱۷ آذر ۱۳۷۸؛ ۲۱ سال پيش در چنين روزی حسين مكی در تهران درگذشت: “تاريخ آينه سراپانمای حقيقت است”.
حسين مكی در سال ۱۲۹۰ در ميبد يزد زاده شد. پدرش بازرگان بود. دبستان و دبيرستان را در زادگاهش گذراند، سپس به يزد رفت و دو سال آموزگار رياضيات پايه ششم شد اما چون شيفته ادبيات بود به تهران رفت و نزد آموزگاران خصوصی ادبيات عربی و فارسی خواند و چندين نسخه خطی مانند ديوانهای عاشق و مشتاق اصفهانی را تصحيح كرد. سپس به خدمت دولت درآمد و در اداره راهآهن، نيروی هوايی، شهرداری تهران و وزارتخانههای كار، كشاورزی و راه كار كرد.
۳۰ ساله بود كه با رسانههايی مانند كيهان، اطلاعات و مهر ايران همكاری و دو سال پس از آن در گشايش “حزب ايران” مشاركت داشت. در همان زمان اثر ماندگارش “تاريخ بيست ساله ايران” كه برآمدن و فرمانروايی رضاشاه را در بر میگیرد نوشت:
“تاريخ ۲۵ ساله اخير ايران زاييده كودتا است. حمله نيمه شب قزاقها به تهران تاريخ ايران را ناگهان تغيير داد. مورخين آينده ناچارند فلسفه و تاريخ معاصر و آينده را در آن حمله جستجو كنند”.
او افزون بر كتاب يادشده زندگينامه امیرکبیر و احمدشاه قاجار را نوشت كه با استقبال تاريخنگاران روبرو شد. در مجلس ۱۵ نماينده مردم اراك و در دور بعدی نماينده مردم تهران بود.
سخنرانیهای مردمپسند در مجلس و نوشتارهای بیباكانه در رسانهها او را به “سرباز فداكار وطن” مشهور كرده بود.۳۸ ساله بود كه دبير جبهه ملی به سرپرستی محمد مصدق شد و در مبارزات ملی كردن نفت نقش موثری ایفا نمود.
۴۱ ساله بود كه نماينده اول مردم تهران شد و دکتر مصدق مشاوره او را میخواست اما نپذيرفت و رفته رفته از او فاصله گرفت تا به دشمنی رسید؛ با وجود این پس از كودتای ۱۳۳۲ از دادرسی نظامی عليه مصدق انتقاد كرد و خواستار تشكيل دادگاه علنی غيرنظامی ويژه وزيران برای او شد.
پس از انقلاب ۵۷ پنج جلد به “تاريخ بيست ساله ايران” افزود كه بيشتر رويدادنگاری است تا تحليل مگر در جاهايی كه كودتا را كار انگليسها و رضاشاه را ويرانگر معرفی كرده است:
“رضا شاه لباس فرنگی را به زور سرنيزه بر ملتی تحميل كرد كه نه استطاعت مالی آن را داشتند و نه آب و هوا و زندگی و طرز نشست و برخاست و معاشرت و خانه و دكان آنها با چنين لباسی مناسب بود”.
حسين مكی در ۸۸ سالگی در تهران درگذشت.
برگرفته ای از سایت صدای آلمان (دویچه وله) به زبان فارسی، ۸ دسامبر ۲۰۲۰