مقداد عسکريان
در خبرها آمده است که چند کشتی تجاری در بندر فجیره مورد حملهء افراد ناشناس قرار گرفته اند. عربستان سعودی هم اعلام کرده که در اين حمله دو کشتی نفت کش آن کشور آسیب جدی دیدهاند. آيا اين حوادث کار ماجراجويان حکومت اسلامی است و در آن صورت بايد نگران حدوث کدام واقعه بود؟
از يکسو می توان ديد که اين خبرگزاری حکومت اسلامی است که قبل از گزارشات تفصيلی رسانه های عربی، با عجله و سراسیمگی حريان این حادثه را بصورتی خنثی و بی طرف گزارش کرده و، در پی آن، محمد جواد ظریف، وزیر دغل کار حکومت اسلامی، در طی سفر خود به هند گفته است که او، بر اساس اقدامات گروه «بی» این اتفاقات را پیش بینی کرده است! همچنين حکومت اسلامی هم از این حوادث فاصله گرفته و خواستار تحقیق در مورد آنها شده است.
از سوی ديگر، به نظر می رسد که سپاه، در پی سالها رجز خوانی در برابر امریکا، اکنون که تهدیدها هر لحظه جدی تر می شوند، تصمیم به نشان دادن عکس العمل گرفته و با حملاتی کور و ناشيانه سعی به خودی نشان دادن در برابر افکار عمومی داخل ایران دارد. بخصوص که بخشی از جامعه وفادارتر به حکومت، علیرغم اقدامات سرکوبگرانه سپاه نسبت به مردم، اعتقاد دارند که سپاه باید مقتدرانه جلوی امریکا بایستد و از نظر نظامی مجهز باشد. لذا حمله به کشتی ها و خطوط نفت عربستان می تواند، علاوه بر پیام دادن به امریکا، در راستای خشنود کردن اين بخش از جامعه هم باشد؛ بخشی که، به فرمان مقام ولايت عظما، همیشه در حال جنگ بوده و، چفیه بر گردن، آماده جانفشانی است.
به عبارت ديگر، با توجه به بحرانی بودن اوضاع منطقهء خلیج فارس، برکناری غیر منتظرهء فرمانده سپاه، و وقوع حوادث اخیر می توان نتیجه گرفت که سپاه و متحدان اش دست از ماجراجویی بر نداشته است و، اگرچه بخش دیپلماسی حکومت اسلامی سعی در مظلوم نمایی دارد، نیروهای ماجراجو و دل سپرده به ولایت به بحرانی کردن هرچه بیشتر اوضاع مشغولند.
در واقع، سیاست حکومت اسلامی در قبال تهدیدهای امریکا در منطقه يادآور ضرب المثل یک بام و دو هوا است. ماشین دیپلماسی حکومت، با کمک لبخندها و خنده های کراهت بار ظریف، سعی در صلح جو نشان دادن خود در رابطه با همسایه ها و دیگر ملل دنیا دارد و، از طرفی دیگر، نیروهای سپاه قدس با عملیات های خرابکارانه در دیگر کشورها به آنها گوشزد میکنند که اگر ظریف در پای میز مذاکره لبخند می زند نیروی سپاه و قدس در خط مقدم جبهه حضور دارد و اين کشورها نمی توانند چندان به لبخندهای ظریف دلخوش باشند.
این وضعيت نشان از سردرگمی حکومت در قبال اوضاع حساس منطقه دارد و این گونه حملات – با توجه به نوع و گستردگی شان – می تواند ابتدا به تحریم های بیشتر و تنگ تر کردن حلقه فشار بر گردن حکومت ختم بشود و آنگاه، اگر رژيم لگام نداد راه حل های خطرناک تری بر روی ميز اتخاذ تصميم قرار گيرد.
تاکنون نیروهای امریکایی در برابر اينگونه اقدامات از خود خویشتنداری نشان داده اند و تعيين واکنش نسبت به چنین اقداماتی را به واشنگتن سپرده اند. اما تنها آينده نشان خواهد داد که این خویشتنداری تا به کی ادامه خواهد داشت و اقدامات ابلهانه نظاميان حکومت اسلامی پايان کار را چگونه رقم خواهد زد.
در اين ميان، به نظر می رسد که تنها عاملی که می تواند همهء اين احتمالات را بهم زده و کشور و ملت ايران را از کام خطری اين چنين مهلک برهاند پيدايش و عامليت يافتن سريع يک آلترناتيو معتبر سکولار دموکرات است که توان جانشينی حکومت اوباش مذهب زده را از خود نشان دهد.
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ – ۱۴ می ۲۰۱۹