تالاب گُمیشان که در شهرستانی به همین نام در استان گلستان واقع شده، در آستانه نابودی کامل است. این تالاب بینالمللی حدود ۱۷هزار و ۷۰۰ هکتار وسعت دارد و میانگین عمق آن ۱/۵ متر است؛ با وجود این، بخش بزرگی از این تالاب، اکنون خشک شده است.
این تالاب دارای محیط زیستی منحصر به فرد است و گونههایی کمنظیر از پرندگان، زمستان هر سال را در این منطقه سپری میکنند. از آبان تا اواخر اسفند، فصل مهاجرت پرندگان به این تالاب است. در این دوره، گونههای بسیار نادر و در حال انقراض از سمت مناطق سردسیر روسیه به تالاب گمیشان پناه میآورند؛ اما تالاب گمیشان این روزها احوال خوبی ندارد و به کانون گرد و غبار تبدیل شده است.
از آغاز دهه ۹۰ خورشیدی و با کاهش حجم آب دریای خزر، تالاب گمیشان منبع اصلی ورودی آب خود را از دست داد. علاوه بر این، ایجاد کانالهای انتقال آب به مجتمعهای میگو، کاهش سطح آب و خشک شدن دوسوم تالاب گمیشان را تسریع کرد. عواملی که این تالاب کمنظیر را در معرض خشک شدن کامل قرار داده است.
سعید معین، فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا، چندی پیش در توییتر خود با اشاره به اجرایی شدن ۲۳ پروژه در استان گلستان گفته بود که قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در خصوص توسعه پرورش ميگو گميشان در فاز شش هزار هكتاری، آمادگی کامل دارد.
تالاب گمیشان در طول سالهای گذشته آماج پروژههای اقتصادی سپاه و بنیاد مستضعفان بوده است. فاز اول پرورش میگو در گمیشان زیر نظر بنیاد مستضعفان و جهاد نصر اجرا شد و فاز دوم آن را قرارگاه خاتمالانبیا کلید زد. فاز اول پروژه پرورش میگو در حالی شروع به کار کرد که بنیاد مستضعفان در کنار پرورش میگو، پرورش ماهیان خاویاری را نیز در این مجموعه گسترش داد.
کارشناسان، حال نامساعد امروز تالاب گمیشان را ناشی از احداث مجتمع پرورش میگوی گمیشان میدانند که مجوز آن را سازمان محیطزیست صادر کرده است.
اعظم بهرامی، پژوهشگر حوزه محیطزیست در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی میگوید: «در این پروژه مسئله بودجهها خیلی غیرشفاف است و اینکه به هر حال اگر هدف قرارگاه خاتم، آنطور که اعلام شده، توسعه و جبران عقبماندگی زیرساختی است، پس نقش سایر سازمانها، وزارتخانهها و نهادهای دولتی که موظفاند در حوزه خود کار کنند، چیست؟ بودجههایی که برای این کار مصوب میشوند چطور؟ ما میبینیم لیست پروژههایی که قرارگاه خاتم برای استان گلستان نوشته است از فاضلاب و بیمارستان تا زهکشی و همین فاز دوم پرورش میگو در حاشیه تالاب گمیشان را در برمیگیرد که بهطورکلی همگی زیر سؤال هستند؛ چه کسی اینها را ارزشگذاری میکند و چه کسی نظارت و کنترل میکند؟ ما مثالهای فراوانی از پروژههایی که قرارگاه خاتم در سایر نقاط ایران اجرا کرده است، داریم؛ برای مثال در راهآهن زاهدان-چابهار که هیچوقت به این سؤالات پاسخ ندادند یا مثلا در پروژه تالاب هورالعظیم که خسارتهای جبرانناپذیری به این تالاب وارد کرد. از طرفی، علیرغم ادعای قرارگاه خاتم مبنی بر به کارگیری نیروهای محلی و اشتغالزایی، بومیان ترکمن و اهل سنت این منطقه که در حوزه پرورش آبزیان فارغالتحصیل شدهاند، هرگز به کار گرفته نشدند.»
خانم بهرامی در ادامه میافزاید: «به طور کل این پروژه را میتوان با برخی از برنامههای اجرایی فائو در تاجیکستان و ازبکستان، مقایسه کرد. کل هدف آنها مشخصا، یک جامعه کوچک محلی بود نه در حد و اندازهای که به یک منطقه وسیع به وسعت ۴۰ هزار هکتار به این شکل آسیب برساند. آنها به شکل خانوادگی اداره میشدند نه این که سازمانهای نظامی بخواهند در آنها سرمایهگذاری کنند. شرکتهای تعاونی روستایی در آنها فعال بودند و بعد، منابع آب آن هم تامین شد. درواقع ماهیها میتوانستند با آب سرد ارتفاعاتی که روستاها در آن واقع بودند، سازگار و مناسب باشند. سپس کمکم آن مکان را به سلولهای خورشیدی تجهیز کردند و عملا، برنامه پرورش آبزی پایدار، متناسب با چرخه طبیعت بود که اصلا با فعالیتهای قرارگاه خاتم قابل مقایسه نیست.»
تالاب گمیشان به دلیل گونههای مختلف گیاهی و جانوری خود، یک ذخیرهگاه مهم ژنتیکی محسوب میشود. این تالاب برای اهالی منطقه از نظر اقتصادی بسیار باارزش است. صید ماهی، شکار پرندگان، چرای دامها و همچنین کشت محصولاتی چون گندم و پنبه، از فعالیتهای اقتصادی ساکنان این منطقه است؛ اما حالا دیگر صدای پرندگان مهاجر در این تالاب، کمتر به گوش میرسد. ماهیان این تالاب نیز زیر گلولای جان دادهاند و روند خشک شدن این تالاب به حدی پیش رفته که حتی میشود با خودرو از جاهایی که قبلا ماهیگیری میشد، عبور کرد. از آنجا که تالابهای کشور هرروز کوچکتر میشوند، کارشناسان نگرانند تا شاهد سرنوشت ارومیهای دیگر برای تالاب بینالمللی گُمیشان باشند.
بخش بزرگی از آب تالاب گمیشان از دریای خزر و دو رود اترک و گرگان تامین میشود؛ از این رو پسرویهای آب دریای خزر در سالهای گذشته و احداث سدهای غیرمهندسی در مسیر رودهای گرگان و اترک، نیز روند خشک شدن این تالاب را سرعت داده است.
پایین رفتن سطح آب سفرههای زیرزمینی، فرونشست زمین و خشک شدن تالابها و رودخانهها، زنگ خطر بسیار جدی را برای مردم این منطقه به صدا در آورده است.
تالاب بینالمللی گمیشان نیازمند تصویب بودجه فوری و ورود نهادهای دولتی برای جلوگیری از خشک شدن کامل است. در غیر این صورت، در آینده نزدیک این تالاب تبدیل به منبع طوفانهای گرد و غبار، عامل تغییر اکوسیستم و نابودی این منطقه زیبا خواهد شد.
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت به زبان فارسی، ۶ فوریه۲۰۲۱