۲۳ تشکل زنان ایرانی در کشورهای مختلف حرکتی مشترک را سازمان دادند تا از مبارزات زنان ایران حمایت کنند. دوران کرونا همراه با سیاستهای زنستیز در ایران عرصه را بر زنان تنگ تر کرد. مقاومتها و اعتراضها چه نمودی داشته است؟
زنان در تمامی ۳۶۵ روز سال و در هر کشوری، با انواع نابرابری در سطوح و اشکال متفاوت روبرو هستند. روز هشتم مارس اگرچه تنها یکی از این روزهاست، اما فرصت خوبی است است برای زنان در توجه دادن بیشتر افکار عمومی به آسیبهایی که از آن رنج میبرند و طرح خواستهایی از خانواده، جامعه و نهادهای قانونگذار.
امسال تشکلهای زنان ایرانی، هرکدام با تاکید بر هویت مستقل خود، در آمریکا، کانادا، ایتالیا، فرانسه و در چند شهر آلمان (برلین، کلن، فرانکفورت، هانوفر) دست به یک حرکت اعتراضی مشترک زدند. دویچه وله با میلا مسافر، فعال سیاسی و از “زنان کنشگر ایرانی در تبعید- برلین” در مورد چند و چون این اقدام سراسری گفتوگو کرده است.
“زنان کنشگر ایرانی در تبعید- برلین” یکی از٢۳ نهاد برگزارکننده اقدام مشترک روز جهانی زن در سال جاری است.
برگزار کنندگان اقدام مشترک تشکلهای مستقل زنان چه چه نهادهایی هستندو چه هدفی را دنبال میکنند؟
این تشکلها (۲۳ تشکل) در اروپا و آمریکا بیش از چهار دهه سابقه مبارزه مستمر علیه تبعیضات جنسی وجنسیتی دارند. از جمله تجربه برگزاری سمینارهای منطقهای، جهانی و بینالمللی در مبارزه علیه رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی ایران.
آنها با حفظ هویت مستقل گروهی خود امسال سمیناری بمناسبت روز جهانی زن در هشت مارس در فضای مجازی و برای نشان دادن همبستگی خویش با مبارزات زنان ایران و جهان برگزار کردند. در این ویدیوها به چالشهایی پرداخته شده که زنان در حوزههای مختلف با آن روبرو هستند، از خشونتهای جنسیتی در حوزه کار، خانه، زندان. همچنین با تاثیرات مبارزات جهانی زنان بر یکدیگر آشنا میشویم.
ناگفته نماند که اولین اقدام مشترک ما درروز ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰ در فضای مجازی انجام گرفت که اقدامی خلاقانه بود. این تجربه مشوق ما شد تا با توجه به پاندمی کووید ۱٩ یک اقدام مشترک دیگر در فضای مجازی انجام دهیم. حرکت این تشکلها گویای عزم راسخ زنان برای رفع همه اشکال خشونت های جنسی – جنسیتی است که ریشه در مناسبات نابرابراقتصادی، مناسبات قدرت پدر/ مردسالاری و قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی ایران دارد.
آیا شما با فعالان زن در ایران ارتباطی دارید و تلاشی کردید که این حرکت را با دستکم بخشی از آنها هماهنگ کنید؟
با توجه به شرایط سرکوب در ایران باید بگویم که ما امکان همکاری مشترک با زنان داخل ایران را نداریم.
ویژگیهای هشت مارس امسال چیست و به نظر شما چه تفاوتهایی با سالهای گذشته دارد؟
پاندمی کرونا از سال گذشته خشونتهای جنسی ـ جنسیتی را بر زندگی زنان در فضای خصوصی و عمومی تشدید کرده است. در سالی که گذشت و در بسیاری کشورها شاهد افزایش قتلهای ناموسی بودیم.
فقرو خشونت خانگی ابعاد گستردهتری در زندگی زنان ایران و جهان پیدا کرد. یکی از ویژگیهای این دوران بیکار سازی زنان و نداشتن بیمه بیکاری و درمانی در کشورهایی نظیر ایران است که زنان نه تنها در درون و بیرون خانه در معرض خشونتهای بیشتر قرار میگیرند، که در بازار کار نیز نیروی ذخیره به شمار میروند و با بروز کوچکترین بحران به حاشیه رانده میشوند.
زندگی و سلامت زنانی که توانستهاند شغلشان را نگهدارند نیز با تحمیل کار خانگی، مراقبت و آموزش کودکان در کنار کار روزانه بخطر افتاده و فاکتورخشونت خانگی در شرایط دورکاری و بیکاری موقعیت زنان را از پیش دشوارتر ساخته است.
نابرابری سیستم آموزشی ایران هر روزه افزایش مییابد. ما شاهد افزایش دانشآموزانی هستیم که تنها بدلیل نداشتن تبلت و موبایل مجبور به ترک تحصیل ترک شدهاند.
این روند اثرات منفی خود را در مسیر زندگی دختربچهها در دوران پسا کرونا هم خواهد داشت. کودک همسری و کودک مادری بر اثر فقر خانوادهها افزایش یافته و دولت با بالابردن وام ازدواج به ۱۰۰ میلیون تومانی عملا مشوق این امر است. در سال گذشته شاهد بالارفتن آمار ازدواج کودکان دختر در جهان و بویژه در ایران هستیم.
در جوامع غربی، از جمله همینجا در آلمان نیز شاهد افزایش خشونت بیشتری بر زندگی زنان، بویژه زنان مهاجر در حوزه خصوصی و عمومی بعلت وجود مناسبات روابط سکسیستی و نژادپرستانه علاوه بر مناسبات نابرابر اقتصادی هستیم.
خشونت علیه زنان علت ومعلول نابرابری های جنسیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و تا این موانع از سرراهمان برداشته نشوند، اشکال مختلف خشونت های جنسی – جنسیتی در تمامی جوامع در زندگی ما زنان بازتولید خواهند شد.
با وجود کرونا و همه پیامدهایی که برشمردید،به نظر شما مبارزات زنان در ایراندر سالهای اخیرو بخصوص در سال گذشته دستاوردهایی هم داشته است؟
بعد از خیزش دیماه شاهد گسترش مبارزه زنان علیه حجاب اجباری گسترش یافت. زنان ایران در راس تمامی جنبش های اجتماعی ایران حضور پررنگ دارند. ما شاهد شرکت زنانی هستیم که بطور فعال در ارتقای این جنبشها از جنبش کارگری، دانشجویی، بازنشستگان، معلمین، محیط زیست تلاش میکنند و در راس آن در حوزه زنان فعالند.
در دوران کووید ۱۹ شاهدیم که زنان تمامی فضاهای مجازی و خیابان را به عرصه مبارزه خویش بدل کردهاند و به طرحهای امنیتی مبارزه با “بدحجابی” که به مثابه “رواج فحشا” جرم انگاری شده اعتنائی نمیکنند. مقاومت زنان در مقابل تمامی ممنوعیتها از جمله دوچرخه سواری را نمیتوان نادیده گرفت.
مبارزات زنان علیه زنکشی و قتلهای ناموسی، بویژه پس از قتل رومینا توسط پدرش که در طرحی نانوشته توسط دولت، دین و پدرسالاری انجام شد، به اعتراضات بزرگی توسط زنان ایران دامن زد که در مجامع عمومی جهان نیز بازتاب پیدا کرد. در این رابطه دیدیم که مردان برابری طلب هم هر چند اندک با براه انداختن کمپین و شبکهای “علیه خشونت ناموسی” در کنار مبارزات زنان قرار گرفتند.
البته با اوج گیری مبارزات زنان سرکوب هم علیه آنها افزایش بیسابقهای یافته است. اما زنان، زندان را نیز به عرصه مبارزه علیه ستم جنسیتی تبدیل کردهاند.
در نامه سرگشاده پریسا رفیعی فعال جنبش دانشجوئی فرازهائی از این آزار و ستم جنسیتی را در بندهای امنیتی سپاه در زندان اوین میخوانیم. او از تهدید توسط بازجو به تجاوز، در حالیکه چشمبند داشته و نه خانواده و نه وکیلی از محل او مطلع است، پرده برمیدارد. بازهم در نامه زینب جلالیان می خوانیم که برای گرفتن اعترف اجباری تهدید به تجاوز شده و تحت شکنجه قرار گرفته است. یا در روایتهای سپیده قلیان از زندان سپیدار اهواز به نام “تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد”، با خشونت جنسیتی علیه زنان عرب آشنا میشویم که تنها بخاطر اتهاماتی که به شوهرانشان زده شده در زنداناند.
برگرفته ای از سایت صدای آلمان (دویچه وله) به زبان فارسی، ۹ مارس ۲۰۲۱