خاموشیهای گسترده در ایران طی روزهای گذشته در حالی است که دولت مدعی اخلال استخراجکنندههای رمزارز در تامین برق کشور است. رسانهها و برخی نمایندههای مجلس نزدیک به سپاه فرسودگی شبکه برق را عامل خاموشیها معرفی میکنند.
محمد حسن متولیزاده مدیرعامل شرکت توانیر میگوید در جریان تلاش ماموران شرکت برای جمعآوری مراکز استخراج رمزارز، به آنها “تیراندازی شده” است.
همزمان در جلسه هیات دولت، برای مقابله با استخراج رمزارزها از وزارت اطلاعات و پلیس امنیت اقتصادی استمداد شده است.
هفته گذشته موسسه تحلیل بلاکچین الیپتیک گزارشی منتشر کرد که تخمین میزند سالانه ۶۰۰ مگاوات برق در ایران برای استخراج یک میلیارد دلار بیت کوین استفاده میشود.
چنین حجم عظیمی از درآمد که معادل چهار ماه بودجه دولت ارمنستان یا دو ماه بودجه دولت افغانستان است، نمیتواند کار افراد عادی باشد. قبلا نیز گزارش شده بود سپاه با همدستی ماینرهای چینی در رفسنجان و دیگر مناطق کشور مزارع بزرگ استخراج رمزارز راهاندازی کرده و از برق ارزان در کشور استفاده میکنند.
سخنان متولیزاده درباره “تیراندازی به سمت ماموران شرکت توانیر” و استمداد وزارت نیرو از وزارت اطلاعات نیز نشان میدهد طرف مقابل آنها سپاه پاسداران است.
اما آنچه که در سخنان او مایه شگفتی است، رقمی است که برای مصرف برق مزارع استخراج رمزارز عنوان شده است.
وی میگوید ۲۰۰۰ مگاوات برای استخراج بیتکوین در کشور مصرف میشود. این رقم بیش از سه برابر ارزیابی موسسه الیپتیک است.
اگر دولت ایران این میزان برق را صادر میکرد، بیش از ۲.۲ میلیارد دلار درآمد داشت و اگر چنین رقمی درست باشد، درآمد سالانه ماینرهای ایرانی از استخراج بیتکوین در واقع بیش از ۳ میلیارد دلار است.
متولیزاده میگوید ماینرهایی که مجوز دارند، حدود ۳۰۰ مگاوات برق مصرف میکنند و بقیه برق مصرفی برای استخراج رمزارزها بدون مجوز است.
چنین میزانی از مصرف برق، معادل ۳.۵ درصد کل مصرف برق کشور و بیش از ۱۰ درصد مصرف خانگی برق ۳۰ میلیون مشترک خانگی است.
بر اساس ارزیابی آژانس بینالمللی انرژی، ایران در سال ۲۰۱۹ حدود ۵۲ میلیارد دلار یارانه پنهان در بخش برق داشت.
یعنی اگر ایران بجای مصرف داخلی، کل برق تولیدی خود را به بازارهای خارجی صادر میکرد، ۵۲ میلیارد دلار درآمد بیشتری داشت. برق ارزان باعث شده هزینه استخراج بیتکوین در کشور بسیار نازل باشد و حتی ماینرهای خارجی مانند شرکتهای چینی نیز برای استخراج رمزارز به ایران بیایند.
آنچه دولت نمیگوید
مقامات دولتی و وزارت نیرو طی سالهای گذشته همواره از “ظرفیت تولید ۸۵ هزار مگاواتی” برق در کشور سخن گفته و به این موضوع بالیدهاند. اما جزئیات آمارهای وزارت نیرو نشان میدهد توان واقعی تولید برق کشور ۶۴ هزار مگاوات است.
در واقع بسیاری از نیروگاههای کهنه که سالها پیش از رده خارج شدهاند، در آمارهای “ظرفیت تولید” لحاظ میشود، اما توان عملیاتی تولید برق کشور ۲۱ هزار مگاوات کمتر از این رقم است.
از طرفی، وقتی از توان عملیاتی صحبت میکنیم، پتانسیل تولید برق کشور در بهترین حالت را در نظر میگیریم و این رقم به معنی تولیدی واقعی برق کشور نیست. پارسال بیشترین میزان تولید برق کشور در ۳۱ مرداد انجام شد و کمتر از ۵۸ هزار مگاوات بود.
اختلاف توافق عملیاتی و تولید واقعی برق کشور به این موضوع برمیگردد که نیروگاههای برقی کشور با ظرفیت ۱۲ هزار مگاوات، پارسال به خاطر کمبود بارندگی تنها ۹ هزار مگاوات تولید برق داشتند و امسال نیز مقامات ایران میگویند این رقم به نصف کاهش یافته است. توقف فعالیت برای تعمیرات در نیروگاههای حرارتی نیز یکی دیگر از عوامل اختلاف توان عملیاتی و واقعی تولید برق کشور است.
به همین خاطر، در حالی که پیک مصرف برق کشور هم اکنون به ۵۵ هزار مگاوات (۳ هزار مگاوات کمتر از پیک مصرف سال ۹۹) رسیده، کشور با خاموشیهای گسترده مواجه شده است.
اما آنچه دولت در رابطه با خاموشیها اشاره نمیکند این است که برق هستهای که ایران مدعی تلاش برای توسعه آن است و طی یک دهه گذشته صدها میلیارد دلار به خاطر تحریمها هزینه بر ملت ایران تحمیل کرده، سهمی ۱ درصدی در کل تولید برق کشور دارد.
از طرفی بنابر آمارهای خود وزارت نیرو، میزان تلفات برق در سیستم کهنه و فرسوده انتقال و توزیع برق کشور بیش از ۱۰ درصد، معادل تولید برق ۱۰ نیروگاه اتمی در حد و اندازههای نیروگاه بوشهر است.
پارسال حدود ۴۰ تراوات ساعت برق کشور در شبکه توزیع از بین رفت که معادل یک سوم مصرف برق خانگی کشور است.
از طرفی دولت ایران پارسال راهاندازی ۴۸۰۰ مگاوات نیروگاه برق جدید را هدفگذاری کرده بود، اما تنها ۳۸ درصد از این برنامه محقق شد. سال ۹۸ نیز کمتر از نصف برنامه رشد برق کشور محقق شد و به همین خاطر، پارسال نیز کشور با کمبود برق مواجه شد و دولت واردات برق را بیش از دو برابر کرد و به ۲.۷ تراوات ساعت رساند.
رشد طبیعی مصرف برق کشور سالانه پنج درصد است و دولت باید به همین میزان نیروگاه جدید راهاندازی کند، اما طی چند سال گذشته نکرده است.
همچنین نیروگاههای حرارتی که با گاز، نفت کوره و گازوئیل کار میکنند، سهمی ۸۵ درصدی در کل تولید برق کشور دارند، اما متوسط راندمان آنها بسیار اندک و کمتر از ۳۹ درصد است.
ایران میتوانست با کمک شرکتهای خارجی، نیروگاههای کهنه با تکنولوژی قدیمی را به نیروگاههای چرخه ترکیبی تبدیل کرده و راندمان آنها را به بالای ۴۴ درصد برساند، اما تحریمها و بیبرنامگی دولت مانع از این کار شده است.
از طرفی ۳۶ درصد برق کشور در بخش صنایع استفاده میشود که راندمان این بخش نیز بسیار نازل است و عملا بخش بزرگی از برق کشور را به هدر میدهد.
ایران با ۳۰۰ روز آفتابی، یکی از کشورهای نادر جهان برای تولید انرژی خورشیدی است، اما سهم انرژیهای پاک در سبد تولید برق کشور حتی به یک درصد هم نمیرسد. فعالیت نیروگاهها حرارتی با سوختهای به شدت آلاینده مانند مازوت (نفت کوره) نه تنها سرمایههای کشور را به هدر میدهد، بلکه سلامت و جان شهروندان را به خطر میاندازد.
دولت ایران بنابر توافق اقلیمی پاریس که سال ۲۰۱۶ میان جامعه جهانی امضا شد، قرار بود تولید گازهای گلخانهای خود را ۴ درصد کاهش دهد، اما آمارهای “پروژه جهانی کربن” نشان میدهد تولید گازهای گلخانهای ایران از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ حتی ۲۰ درصد افزایش یافته و به ۷۸۰ میلیون تن رسیده است. ایران ششمین انتشارکننده بزرگ گازهای گلخانهای در جهان است.
مقامات ایران هیچ اشارهای به این موضوع نمیکنند و توضیح نمیدهند چرا در حالی که بستری مناسب برای تولید انرژیهای پاک و تجدیدپذیر مانند برق خورشیدی وجود دارد، این همه بر تولید برق هستهای که هزینه تولید آن نیز تقریبا برابر تولید برق خورشیدی است، اصرار دارند و نهایتا بعد از ۲۰ سال و هزینه ۸ میلیارد دلاری ساخت نیروگاه بوشهر که سوخت آن نیز برای ۱۵ سال آینده از روسیه خریداری شده، این همه اصرار بر برنامه هستهای و غنیسازی اورانیوم دارند و نهایتا سهم انرژی هستهای از کل تولید برق کشور نیز یک درصد است.
برگرفته ای از سایت دویچه وله فارسی، ۲۶ مه ۲۰۲۱