مهدی یزدانی خرم: موسسان انجمن قلم ایران مجری خفقان هستند

هم‌زمان با «روز قلم»، بسیاری از نویسندگان و روزنامه‌نگاران شناخته شده در ایران به جرم «نوشتن»، در بازداشت و حبس به سر می‌برند، بسیاری شغل خود را از دست داده و برخی برای همیشه ممنوع‌القلم شده‌اند.

«انجمن قلم ایران» روز ششم خرداد ۱۳۷۸ توسط عده‌ای از نزدیکان رهبر نظام جمهوری اسلامی مانند «علی‌اکبر ولایتی»، «علی معلم دامغانی»، «علی لاریجانی»، «حمید سبزواری»، «سیدمهدی شجاعی» و «محسن پرویز» تاسیس شد. به پیشنهاد اعضای این انجمن، روز ۱۴ تیر هر سال در تقویم ایران «روز قلم» نام‌گذاری شده است.

بسیاری از نویسندگان و منتقدان حکومت ایران تشکیل انجمن قلم ایران را با هدف حذف «کانون نویسندگان» می‌دانند. کانون نویسندگان از زمان تاسیس تاکنون تلاش کرده است مقابل سانسورهای حکومتی تحمیل شده بر آثار نویسندگان مستقل ایرانی و سرکوب آن‌ها ایستادگی کند. اعدام، قتل‌های خیابانی، شکنجه و بازداشت‌های گسترده‌ای که از ابتدای دهه ۶۰ خورشیدی بر نویسندگان ایرانی تحمیل شده، موجب توقف فعالیت‌های کانون نویسندگان ایران نشده‌اند.

طبق اساس‌نامه‌ انجمن قلم ایران، کمک به ارتقای سطح فرهنگ و ادبیات کشور یکی از اهداف اصلی این انجمن حکومتی عنوان شده است. این در حالی است که طی سال‌های گذشته، هیچ تلاش و واکنشی از سوی اعضای آن برای مبارزه با سانسور، ایجاد فضای آزاد کاری برای نویسندگان یا اعتراض به بازداشت‌های مداوم نویسندگان و روزنامه‌نگاران ایرانی انجام نشده است. شاید به همین دلیل باشد که حالا بسیاری از اهالی قلم و مطبوعات علاقه و اعتنایی به روز ۱۴ تیر به عنوان «روز ملی قلم» نشان نمی‌دهند و خود را مخاطب آن تصور نمی‌کنند. در واقع شاید بهتر باشد این روز را روز انجمن قلم ایران بدانیم، نه روز ملی قلم.

به جز لاریجانی، ولایتی و معلم دامغانی که جزو نزدیکان رهبر ایران و مدیران تصمیم‌گیر در عرصه سیاست و فرهنگ ایران به حساب می‌آیند، از بین اعضای فعلی و غیرسیاسی انجمن قلم ایران نیز افراد زیادی دارای سوابق امنیتی پررنگ هستند؛ از جمله «حمید گروگان»، اولین نویسنده‌ای که در دهه ۶۰  خورشیدی علیه مجله «آدینه» نوشت و پرونده‌سازی کرد تا این مجله روشن‌فکرانه که به همت روزنامه‌نگارانی چون «غلامحسین ذاکری»، «فرج سرکوهی» و «سیروس علی‌نژاد» منتشر می‌شد، توقیف شود.

«محسن پرویز»، یکی دیگر از اعضای هیات موسس انجمن قلم ایران نیز در دولت «محمود احمدی‌نژاد»، مدیر «دفتر توسعه کتاب و کتاب‌خوانی» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد تا چنان عملکرد سیاهی را از خود به‌جای بگذارد که احمدی‌نژاد نیز در مناظره انتخاباتی‌ خود در سال ۱۳۸۸ مقابل «میرحسین موسوی»، به حجم بالای سانسور کتاب‌ها و آثار نویسندگان اعتراف کند.

این نکته نیز قابل توجه است که شاید تصور شود انتخاب روز ۱۴ تیر به عنوان روز ملی قلم در ایران، به مناسبت زادروز یا سال‌مرگ نویسنده‌ای ایرانی باشد. اما چنین نیست. «محمدعلی سپانلو»، نویسنده فقید ایرانی سال‌ها قبل پیشنهاد داده بود که روز جشن تاریخی «تیرگان» در ۱۳ تیر به عنوان روز نویسنده یا قلم معرفی شود. زیرا در جشن تیرگان، یکی از آیین‌ها، پاس‌داشت اهل قلم بوده است و «هوشنگ»، نخستین پادشاه و موسس سلسله «پیشدادیان» برای نخستین‌بار نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت.

روایت دیگر هم برای روز ۱۳ تیر این است که «ابوریحان بیرونی»، دانشمند شهیر ایرانی در «آثار‌الباقیه» از «عطارد» به عنوان «کاتب ستارگان» یاد می‌کند و روز ۱۳ تیر را «روز تیر» می‌داند. با این حال، در تقویم رسمی فعلی ایران، ۱۳ تیر روز قلم نام نگرفت. شاید به این دلیل که مدیران فرهنگی-امنیتی در نظام فعلی ایران علاقه‌ای نداشتند یاد ابوریحان و تیرگان و عطارد و سپانلو تازه شود.

چنین نام‌گذاری بی‌فلسفه‌ای با استقبال نویسندگان ایرانی روبه‌رو نشد زیرا در وهله اول باید به کام خود نویسندگان خوش بیاید. حال آن که کام‌شان از سانسور، بازداشت، فقدان تشکل صنفی و گرانی صنعت چاپ که نتیجه آن کاهش مخاطب و کتاب‌خوانی در جامعه شده، تلخ است.

هنوز جزوی از جهان هستم، پس روز جهانی قلم امروز نیست

«مهدی یزدانی خرم»، نویسنده، روزنامه‌نگار و منتقد ادبی از تهران به «خبرنگاری جرم نیست» می‌گوید نه ‌تنها عضو انجمن قلم ایران نیست بلکه مانند بسیاری از نویسندگان ایرانی، انجمن قلم ایران را به رسمیت نمی‌شناسد و تنها روز جهانی قلم را به عنوان روز پاس‌داشت اهالی قلم و فرهنگ قبول دارد.

یزدانی خرم هم‌چنین اضافه می‌کند: «در این که اعضای این انجمن به قول خودمان برای مسوولان نظام، خودی هستند که شکی نداریم. درباره کیفیت آثارشان هم حرفی نزنیم، بهتر است. پس من و امثال من هیچ‌گاه عضو چنین انجمن‌های حکومتی نخواهیم شد. تا به حال هم ندیده‌ام که این انجمن از روزنامه‌نگاران مستقل حمایتی کرده باشد. مواقعی که مشکل امنیتی پیش بیاید، نه حمایت مالی و نه حمایت معنوی از نویسندگان انجام نشده است. حالا این‌ که از اعضای انجمن خودشان و خودی‌ها چه حمایت‌هایی می‌کنند را نمی‌دانم. در کل، این نوع انجمن‌ها به ‌خاطر دغدغه‌های سیاسی تاسیس می‌شوند، نه صنفی. یک سری جوایزی هم دارند که هرساله بین خودشان تقسیم می‌کنند که آن هم به ما ربطی ندارد. پس روز نام‌گذاری شده توسط این افراد هم برای خودشان اهمیت دارد، نه ما.»

نویسنده کتاب «خون خورده» معتقد است که شغل نویسندگی در هر صورت شغل سخت و جان‌فرسایی است اما نویسنده بودن در ایران به دلیل اعمال ممیزی‌ها و نظارت‌های سخت، به مراتب از سایر نقاط دنیا دشوارتر است.

یزدانی خرم با بیان این که ممیزی‌های اداره کتاب وزارت ارشاد دهه‌ها است کیفیت قلم نویسنده‌ها را پایین آورده است، اضافه می‌کند: «متوجه نمی‌شوم چرا چندنفر باید به خودشان اجازه بدهند که درباره تفکرات یک نویسنده تصمیم بگیرند و به او بگویند چه بنویسید و چه ننویسند. بعد جالب است که بسیاری از اعضا و هیات موسس انجمن قلم ایران هم در سال‌های مختلف خودشان سانسورچی و مجری خفقان بوده‌اند. خنده‌دار نیست؟ این سانسورها ضربات روحی شدیدی را به نویسنده‌ها وارد می‌کنند. ضمن این‌که به دلیل شرایط اقتصادی کشور، انتشار کتاب هم گران در می‌آید و همین باعث روی‌گردانی بسیاری از شهروندان از کتاب‌خوانی و فروش پایین آثار نویسندگان شده است. خرید آن‌لاین نیز که هنوز چندان در کشور ما جا نیفتاده است. در کنار همه این مشکلات، نویسنده ایرانی می‌بایست با آثار نویسندگان تراز اول جهانی که کتاب‌های آن‌ها بدون رعایت قانون کپی‌رایت در بازار ایران با قیمت‌هایی ارزان فروخته می‌شوند نیز رقابت کند. پس قطعا به حضور یک تشکل صنفی مستقل برای حمایت از نویسندگان و اهالی قلم نیاز داریم.»

این نویسنده و روزنامه‌نگار اما هم‌چنان امیدوار است که وضعیت کتاب، روزنامه و سایر تولیدات هنری در ایران بهبود یابد: «نفس نوشتن و نویسندگی مانند کندن کوه است؛ همان‌قدر سخت و طاقت‌فرسا اما در نهایت لذت‌بخش. زیرا شما در جایگاه خالق قرار می‌گیرید. پس ما هم‌چنان تلاش می‌کنیم و سختی‌ها را به جان می‌خریم تا در آینده راه خودمان را پیدا کنیم. این خصلت ادبیات است که راه خودش را پیدا کند. یک روز جهانی قلم هم داریم که در آن روز می‌توانیم کمی بیشتر فکر کرده و در اشتباهات خود تجدیدنظر کنیم. فکر می‌کنم ما هم جزو جهان هستیم و هنوز البته حذف نشده‌ایم. پس نام‌گذاری یک روز دیگر به نام روز قلم در ایران که هیچ مناسبت خاصی هم برای آن وجود ندارد، درست نیست و من‌درآوردی است.»

حالا در روزی که حکومتی‌ها آن را روز قلم می‌خوانند، «بکتاش آبتین»، «رضا خندان مهابادی» و «کیوان باژن»، از اعضای کانون نویسندگان ایران و روزنامه‌نگاران پیش‌کسوتی مانند «کیوان صمیمی» تنها به جرم نوشتن و نویسندگی در زندان محبوس هستند.

سوال اصلی هم این است که آیا بازداشت نویسنده با تکریم نویسنده هم‌خوانی دارد؟ کیست که در دستگاه ممیزی، صلاحیت بررسی آثار نویسندگان شاخص مانند «محمود دولت‌آبادی» را داشته باشد؟ کدام شهروند به خاطر خواندن یک رمان یا داستان و یا مقاله‌ای در یک روزنامه، فاسد و جنایت‌کار شده است که مقامات تصمیم‌گیر در عرصه فرهنگ و ادبیات ایران را این‌قدر نگران می‌کند؟

برگرفته ای از سایت ایران وایر، ۶ جولای ۲۰۲۱