بستر رودخانه زایندهرود که پس از حدود ۱۰ ماه خشکی از روز ۲۰ تیرماه با رهاسازی دریچههای سد نکوآباد پرآب شده بود، بار دیگر خشک شد. مسئولان استان اصفهان اعلام کردهاند که جریان مختصر این رودخانه در محدوده شهر اصفهان تا یک هفته ادامه پیدا میکند و سپس خشک میشود.
رهاسازی ۱۰ روزه آب در رودخانه بهمنظور رفع نیازهای کشاورزی انجام شده بود.
در روزهای آغازین مرداد (۱۴۰۰) بار دیگر در شبکههای اجتماعی و رسانهها، تصاویر زیادی از زایندهرود در حال خشک شدن منتشر شده است. رودخانهای که نامش برگرفته از «زایش» است و در رونق صنعت گردشگری اصفهان تاثیر بسیار زیادی دارد، از حدود دو دهه پیش تاکنون بارها پیش چشم مردم اصفهان، گردشگران و کشاورزان خشک شده است.
کشاورزانی که زندگی و معاش آنان به آب زایندهرود وابسته است، بارها به خشک شدن آب این رودخانه اعتراض کردهاند؛ اگرچه مسئولان هم خیلی وقتها توپ را در زمین آنان انداخته و مدعی شدهاند که یکی از دلایل خشک شدن آب زایندهرود، برداشتهای بیرویه کشاورزان است.
زایندهرود که در ادبیات کهن ایران از آن به «زندهرود» نیز یاد شده است، از رشته کوههای زاگرس در استان چهار محال و بختیاری سرچشمه میگیرد و به سمت فلات مرکزی ایران پیش میرود و در پایان به تالاب گاوخونی میریزد.
اگرچه در یک دهه اخیر، خشک شدن رودخانه زایندهرود بارها تکرار شده است اما این رود برای نخستین بار در سال ۱۳۷۹ خشک شد و لذت قدم زدن روی سیوسهپل و خواجو جلو چشم گردشگران از بین رفت. در همان سال، طرح انتقال آب زایندهرود به استان یزد نیز در حال اجرا بود و به همین دلیل برخی کشاورزان اصفهانی، انتقال آب را دلیل خشک شدن زایندهرود دانستند اما کارشناسان دلایل دیگری را هم در اتفاقی که برای زایندهرود افتاده است دخیل میدانند که بخشی از آن عوامل طبیعی است و بخشی هم به عوامل انسانی و مدیریت اشتباه منابع آب بازمیگردد.
در بخش عوامل طبیعی نمیتوان نقش خشکسالیهای پیدرپی سالهای اخیر در بالادست رودخانه را انکار کرد اما استقرار صنایع بزرگ در مسیر انتقال آب و برداشت بیرویه آب نیز از جمله دلایل انسانی خشک شدن آب زایندهرود به شمار میروند.
خشک شدن آب زایندهرود علاوه بر خسارتهای زیادی که به صنعت گردشگری شهر اصفهان وارد کرده است، برای کشاورزان منطقه نیز چالش ایجاد میکند. بسیاری از آنان در پی ضرر و زیان ناشی از کمآبی کار خود را از دست داده و ناگزیر شدهاند برای یافتن شغل مناسب، به شهرهای دیگر مهاجرت کنند.
در سالهای گذشته مسئولان هرازگاهی در پاسخ به خواست کشاورزان و مردم برای مدت کوتاهی دریچههای ورودی رودخانه را باز میکنند و دوباره پس از مدتی دریچهها بسته میشود؛ این بار اما عمر جریان آب در رودخانه زایندهرود به کوتاهی حدود ۱۰ روز بود.
روز ۲۰ تیرماه (۱۴۰۰) بود که اعلام شد با گشوده شدن دریچههای سد نکوآباد، زایندهرود پر آب شد اما با گذشت حدودا ۱۰ روز دریچهها دوباره بسته شدند و رودخانه بار دیگر خشک شد و بسیاری از مردم فرصت کمی داشتند تا آخرین عکسهای سلفی و یادگاری خود با نماد زایش و زندگی در اصفهان را بگیرند.
گفته شده است که رهاسازی ۱۰ روزه آب برای امور کشاورزی انجام شده است؛ کشاورزانی که مسئولان آنان را به برداشت بیرویه آب متهم میکنند. از آن طرف کشاورزان میگویند در سالهای اخیر خسارتهای زیادی متحمل شدند و از آنها حمایتی هم نشده است.
چندی پیش بابک ابراهیمی، معاون برنامهریزی شرکت آب منطقهای اصفهان، به خبرگزاری ایسنا گفت که بیشترین آسیب ناشی از بیآبی و خشکی زایندهرود را کشاورزان متحمل شدهاند.
خشکی زایندهرود و مدیریت اشتباه
آسیبهای ناشی از استفاده زیاد آب در امور کشاورزی تنها زمانی کاهش مییابد که دولت از کشاورزان حمایت کند و به آنها خسارت کشت نکردن را بپردازند؛ اما به گفته بابک ابراهیمی، منابع مالی این خسارات مشخص نیست. اگرچه صنایعی که در مسیر انتقال آب وجود دارند، موظف شدهاند که به میزان برداشت آب، بخشی از این هزینه را تامین کنند اما مسئله این است که این خسارتها در نهایت به کشاورزان تعلق نمیگیرد و آنان همچنان بیشترین آسیب را از خشک شدن آب زایندهرود متحمل میشوند.
این مسئله درگیری مردم استانها را هم در پی دارد. همین چند وقت پیش بود که برخی کشاورزان معترض اصفهانی پس از تجمع مقابل استانداری، لولههای انتقال آب به استان یزد را تخریب کردند و آب این استان ناگهان قطع شد و مردم در گرمای تابستان به دردسر افتادند.
به باور کارشناسان محیط زیست آنچه همه این اتفاقات را رقم میزند، مدیریت اشتباه منابع آبی است که وضعیت کنونی را ایجاد کرده است.
محمد درویشی، پژوهشگر و فعال محیط زیست، در سال ۱۳۹۰ در یادداشتی در روزنامه شرق به دلایل خشک شدن زایندهرود پرداخت و نوشت: «آنچه که در دیار زندهرود رخ داده و سبب شده تا با مرگ گاوخونی، زمزمههای عقبنشینی حیات در شرق اصفهان از همیشه پرطنینتر شنیده شود، فقط به دلیل خشکسالی یا تغییرات آبوهوایی نبوده است. وقتی که ما برای تاسیس بزرگترین و پرمصرفترین صنایع (فولاد و آهن) در این استان مجوز میدهیم، صنایعی که به تنهایی حدود ۳۶۰ میلیون مترمکعب از آب زایندهرود (نزدیک به نیمی از کل بده سالانه این رودخانه) را در خود میبلعند و وقتی که به جای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی و کاهش ضایعات این بخش در یکی از قطبهای علمی کشور، عملا در اندیشه افزایش آمار تولید به هر بهایی هستیم و در برابر افزایش سطوح زیر کشت متوقف ماندهایم، معلوم است که باید چنین تنشهای اقتصادی و اجتماعی بزرگی را هم در پیش داشته باشیم.»
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت به زبان فارسی، ۲۶ جولای ۲۰۲۱