معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور روز ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ در گفتوگو با روزنامه «جام جم» اعلام کرد همهگیری ویروس کرونا در ایران موجب شده است تا ۵۱ هزار کودک با مرگ پدر یا مادر و یا هردو والدین خود یتیم شوند.
آماری که از نظر «مصطفی اقلیما»، رییس «انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران»، با واقعیت سازگاری ندارد و عدد واقعی را سه برابر آمار اعلامی میداند.
او در گفتوگویی اختصاصی با «ایرانوایر»، عملکرد مدیران سازمان بهزیستی کشور در چند دهه اخیر را «شرمآور» خواند و گفت: «نه توان و تخصص کافی برای بهبود اوضاع کودکان بیسرپرست دارند و نه بودجه کافی.»
«حبیبالله مسعودی فرید»، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی روز شنبه هفته جاری ضمن اعلام این که ۵۱ هزار کودک با از دست دادن پدر، مادر یا هر دو والدین خود بر اثر کرونا در ایران یتیم شدهاند، از آمار یک میلیون و ۲۰۰ هزار کودک یتیم کرونایی در سراسر دنیا پردهبرداری کرد؛ آماری که به نظر میرسد صحیح باشد، زیرا حدود دو ماه قبل شبکه خبری «فرانس۲۴» با اشاره به نتایج یک پژوهش تازه اعلام کرد در سراسر جهان بیش از یک میلیون کودک بر اثر کرونا، والدین خود را از دست دادهاند.
این مقام مسوول اما در پاسخ به سوال روزنامه جام جم درباره این که چه تعداد از کودکان یتیم شده در دوران کرونا را تحت حمایت و پوشش سازمان بهزیستی کشور قرار دادهاند، به هیچ عدد مشخصی اشاره نکرد و با انداختن تقصیر به گردن وزارت بهداشت، گفت آن وزارتخانه درخواستهای سازمان بهزیستی برای معرفی کودکان بدون سرپرست را بیجواب گذاشته است.
مصطفی اقلیما، جامعهشناس و مددکار اجتماعی دارای مدرک دکترای علوم اجتماعی با گرایش توسعه مددکاری از «دانشگاه سوربن» فرانسه که با لقب «پدر مددکاری اجتماعی ایران» هم شناخته میشود، با تاکید بر دقیق نبودن آمار ارایه شده توسط سازمان بهزیستی، به «ایرانوایر» میگوید: «نه تنها آمار اعلامی آقای مسعودی فرید درباره تعداد کودکان یتیم شده بر اثر کرونا صحیح نیست بلکه آمارشان درباره تعداد ۳۰ هزار زن سرپرست خانوار که در نوبت دریافت مستمری هستند را نیز اشتباه میدانم. آمار واقعی چند برابر این ارقام است. در تمام دنیا وقتی عدد و رقم درباره موضوعی را اعلام میکنند، منبع آن تحقیق هم منتشر میشود و همچنین میگویند میزان درصد خطا و آمار پنهان در آن تحقیق چه قدر است. اما سازمان بهزیستی چنین توضیحاتی را ارایه نمیدهد. از نظر من، تعداد کودکان یتیم شده بر اثر کرونا سه برابر عدد اعلامی بهزیستی است.»
او منبع ادعای خود را هم گزارش مددکاران انجمن علمی مددکاری ایران از سراسر کشور و واقعی نبودن آمار فوتیهای کرونایی در ایران عنوان میکند.
اقلیما میگوید: «وظیفه سازمان بهزیستی تنها این نیست که آمار بدهد بلکه باید بگوید برای این بچهها چه کرده است و چرا با حمایت و ارایه خدمات اجتماعی و فرهنگی، جلوی افزایش کودکان کار را نمیگیرد؟ بسیاری از بچههایی که روزانه بر سر چهارراهها میبینیم، یتیم هستند که مجبور به کارگری شدهاند و این که آنها را عضوی از باند کودکان خیابانی خطاب میکنند، دروغ است. سازمان بهزیستی طبیعتا باید برای کودکان بیسرپرست برنامه داشته باشد و پیشبینی کند که مثلا طی شش ماه اخیر چه تعداد کودک یتیم میشوند، از دولت برای حمایت از آنها درخواست بودجه کند و بداند که پول را برای چه زیرخواستهایی هزینه کند؛ مثلا ما در انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران بارها به سازمان بهزیستی و وزارت رفاه نامه زدیم و گفتیم کارشناسان ما در سراسر کشور حاضر هستند به صورت رایگان در زمینه تحقیق و جمعآوری دادهها یا انجام خدمات اجتماعی کمک کنند اما قبول نکردند، چون عزمی برای حل مشکل وجود ندارد.»
دکتر اقلیما معتقد است افزایش فقر و تعداد کودکان بیسرپرست موجب وارد شدن آسیب جدی به نسل جوان در آینده و بروز ناهنجاریهای اجتماعی غیرقابل کنترل خواهد شد.
او میگوید اگر دولت همین حالا مشکلات اقتصادی مردم را کاهش ندهد و با حمایتهای گوناگون مانع از فروپاشی بیشتر خانوادهها نشود، قطعا آیندهای سیاه مانند کره شمالی در انتظار ایران خواهد بود.
رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی میگوید: «نباید اجازه میدادیم تعداد کودکان کار و بیسرپرست که در معرض انجام فسادهای اخلاقی و جرم هستند، به این تعداد نجومی برسد. حالا مثلا یکی از راه حلهای مدیران برای کنترل کودکان کار چیست؟ این که طرح جمعآوری کودکان کار توسط شهرداریها اجرا شود؟! مگر کودکان زباله هستند که دنبال جمعآوری آنها هستید؟ مگر نباید مساله را ریشهای حل کنید و با کاهش فقر و افزایش بودجههای اجتماعی، این کودکان را به مدرسه و دانشگاه بفرستید؟ بنده الان میدانم که سال آینده حداقل ۲۰ هزار خانواده فقیر و آسیبدیده به آمار فعلی اضافه خواهد شد ولی مدیران مملکت چهطور این را نمیدانند و برنامهریزی پیشگیرانه نمیکنند؟ تا زمانی که وضعیت اقتصادی کشور این گونه باشد و شایستهسالاری برای انتخاب مدیران حوزههای اجتماعی رخ ندهد، اوضاع هرروز سیاهتر خواهد شد.»
در سالهای اخیر، جامعهشناسان زیادی در ایران به علت انجام فعالیتهای اجتماعی و مددکاری بازداشت شدهاند که این اتفاق نشان میدهد در حلقه مدیران امنیتی و قضایی ایران، عزمی جدی برای مقابله با انعکاس ناهنجاریهای اجتماعی و سرپوش گذاشتن روی بحرانهای مدنی وجود دارد.
«فریبا عادلخواه»، «رضا جلودارزاده»، «سعید مدنی»، «عاطفه رنگریز»، «میمنت حسینی چاوشی»، «کاووس سیدامامی» و «نجمه واحدی» تعدادی از جامعهشناسان ایرانی هستند که در سالهای اخیر به خاطر فعالیتهایشان بازداشت و با احکام شلاق و زندان مواجه شدهاند.
مصطفی اقلیما با اشاره به حضور مدیران سیاسی در منصبهای حوزه اجتماعی و مددکاری میگوید: «تا وقتی مدیران بهزیستی خودشان مددکار اجتماعی نباشند و مشکلات و کمبودهای این حوزه را نشناسند، در بر همین پاشنه میچرخد. این که معاون سازمان بهزیستی نمیداند پس از شیوع کرونا از چند کودک یتیم شده حمایت کردهاند، از عجایب روزگار است. اصلا اگر حمایت کردهاند هم کیفیت آن در چه حدی بوده است؟ میدانیم که در بسیاری از موارد کودک را به خانواده پدری یا مادری او تحویل میدهند و به صورت ماهانه مبلغی حدود ۲۰۰ هزار تومان را برای آنها واریز میکنند. آیا با این مبلغ میتوان بچه بزرگ کرد و او را به مدرسه فرستاد؟ مشاوره روانی و درمانی به کودک کجا است؟ پس طبیعی است که این کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست پس از مدت کوتاهی سر از چهارراهها یا کورههای آجرپزی در بیاورند.»
برگرفته ای از سایت ایران وایر، ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱