ورزش قهرمانی؛ گرفتار شریعت‌گرایی، فرقه‌گرایی، یهودستیزی، تقلب و فساد

مجید محمدی
ورزش قهرمانی در جمهوری اسلامی ایران همانند همه‌ امور در اختیار حکومت، به تقلب، فساد، شریعت‌گرایی، فرقه‌گرایی و یهودستیزی دچار است. به همین دلیل، کسانی که مایل‌اند به مدال‌های به‌دست‌آمده در مسابقات جهانی افتخار کنند یا اخبار آن‌ها را بدون نگاه انتقادی و گزارش طرف دیگر ماجرا منتشر کنند، باید یک بار دیگر در رفتار خود تامل کنند. از یک مجرای آلوده نمی‌توان محصولات پاکیزه انتظار داشت. نمی‌شود یک نظام سیاسی در تقلب و دروغ و فساد غوطه‌ور باشد اما در عرصه ورزشِ آن‌ که کاملا در اختیار نهادهای امنیتی و نظامی است، مقررات داخلی و بین‌المللی رعایت شود و در نهایت حق به حق‌دار و شایسته برسد.

سیاستمداران دنبال صدور پیام تبریک به خود برای کسب مدال‌اند و مقام‌های ورزشی هم در پی حفظ مقام و کسب امتیازها و رانت‌های بیشتر برای خود و اعضای خانواده‌ خودشان‌اند. به همین دلیل، در تقلب و فریب افکارعمومی نقشی بی‌بدیل بازی می‌کنند. همچنین ظرفیت ستاره‌پروری ورزش قهرمانی باعث شده است که مقام‌ها از ستاره‌ها برای تبلیغات سیاسی (مثل هدیه‌‌ کردن مدال‌های جهانی به رهبر جمهوری اسلامی ایران برای القای محبوبیت او) یا سرپوش گذاشتن بر سیاست‌های فاشیستی رژیم در مجامع بین‌المللی استفاده کنند. یکی از دلایل عمده‌ مهاجرت قهرمانان ورزشی از ایران ایجاد محدودیت و سوءاستفاده از آن‌ها در تبلیغات سیاسی بدون هیچ‌گونه ما‌به‌ازایی برای آن‌ها است.

شریعت‌گرایی

موضوع ممنوعیت حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی به‌عنوان تماشاگر حدود ۴۰ سال است که گریبان جامعه ایران را گرفته است. مقام‌های جمهوری اسلامی ایران برای این موضوع هیچ توجیهی جز تعلق زنان به اندرونی خانه‌ها در شریعت ندارند. اما به‌دلیل عضویت در مجامع ورزشی بین‌المللی، مدام با این محدودیت‌ها بازی می‌کنند؛ روزی برای نمایش حضور زنان به فیفا، زنان اعضای بسیج و خانواده‌ مقام‌ها را به ورزشگاه می‌آورند و روزی دیگر مردان را نیز محروم می‌کنند تا بازی اصولا بدون تماشاگر برگزار شود (مسابقه‌ فوتبال ایران و کره جنوبی در ۲۰ مهر ۱۴۰۰).

بر اساس شریعت‌گرایی است که زنان ایرانی از شرکت در بسیاری از رشته‌های ورزشی قهرمانی مثل شنا و واترپولو و ژیمناستیک محروم‌اند. آن‌ها در رشته‌های دیگر مثل فوتبال و دوومیدانی باید وزن زیاد لباس‌های گشاد سراسری و روسری را تحمل کنند. حکومت حتی کت و شلوار پوشیدن بازیکنان تیم فوتبال بانوان را تحمل نکرد.

تقلب

با گذشت بیش از یک ماه از پایان پارالمپیک ۲۰۲۱، اسناد و مدارکی مبنی بر تخلف دو ورزشکار شرکت‌کننده در این رویداد برای کمیته بین‌المللی پارالمپیک ارسال شده است که نشان می‌دهد دو ملی‌پوش ایرانی و فدراسیون آن‌ها واقعیت را بیان نکرده‌اند. این دو ورزشکار که از جمله مدال‌آوران طلایی کاروان ورزش ایران بودند، متهم‌اند که در مورد میزان معلولیت و مشکل جسمانی خود واقعیت را نگفته و با شرایطی متفاوت از دیگران در این رقابت حضور داشته‌ و به مدال طلا رسیده‌اند.

پس از آنکه افرادی از داخل کشور اسناد و مدارکی را ارسال کردند، کمیته بین‌المللی پارالمپیک در نامه‌ای به همتایان ایرانی خود، خواستار ارائه توضیح در این مورد شد. با این حال، عواملی که اسناد و مدارک ابتدایی را برای کمیته بین‌المللی پارالمپیک ارسال کرده بودند، برای بار دوم مدارکی را به این کمیته ارسال کردند که تایید می‌کرد این دو ورزشکار از نظر جسمانی سالم بوده‌اند و نباید در بازی‌های پارالمپیک شرکت می‌کردند (همشهری آنلاین، ۱۸ مهر ۱۴۰۰).

در موضوع سن ورزشکاران در مسابقات جوانان یا وضعیت دانشجویی در مسابقات دانشجویی نیز تقلب صورت می‌گرفته است.

در ورزش قهرمانی ایران، مسئله‌ دوپینگ از اقدام‌های منفرد و شخصی هم فراتر رفته است و فدراسیون‌ها مستقیم در این حوزه فعالیت دارند. اگر هم دیگران متوجه شوند، تلاش می‌کنند بر آن‌ها سرپوش بگذارند. به‌دلیل غلبه‌ فضای تقلب، تاکنون چند مدال قهرمانی بین‌المللی از ورزشکاران ایرانی پس گرفته شده و ده‌ها تن از بازیکنان فوتبال، وزنه‌برداران و کشتی گیران از مسابقه محروم شده‌اند. هیچ‌یک از مقام‌های مذهبی و سیاسی تقلب در ورزش را نکوهش نکرده‌اند در حالی که شبانه‌روز به خلایق درس اخلاق می‌دهند.

فرقه‌گرایی

علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی ایران، در مسابقات کشتی جهانی نروژ در سال ۲۰۲۱، در حالی که داشت به کشتی‌گیران ایرانی روحیه می‌داد، از حسن یزدانی مثل آورد و گفت: «دیدید با طلای یزدانی چقدر بچه‌شیعه‌ها خوشحال شدند!» این سخنان در عین اینکه وجه متملقانه آن برای حفظ مقام عیان است، از ادبیات جاری میان مقام‌های سیاسی حکایت می‌کند و مشخص است که از شیعه‌گرایی برای دادن روحیه و تحریک حس غیرت افراد استفاده می‌شود.

یهودستیزی

سیاست رسمی جمهوری اسلامی مسابقه‌ ندادن ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیلی در میدان‌های بین‌المللی است. نهادهای ورزشی بین‌المللی با اینکه از این سیاست رسمی خبر دارند، با پذیرش توجیهاتی تاکتیکی مثل مریض بودن ورزشکار، با یهودستیزی رسمی رژیم مدارا می‌کنند. یهودستیزی نه تنها مبنای رابطه با همسایگان (مثل آذربایجان) و گروه‌های تروریستی در منطقه بلکه یکی از مبانی سیاست ورزشی جمهوری اسلامی است.

فساد

میان میزان فساد و میزان منابع عمومی اختصاص‌یافته به ورزش در جمهوری اسلامی ایران رابطه‌ مستقیمی وجود دارد. از همین رو، بیشترین فساد در فوتبال این کشور جریان دارد چون بیشترین منابع عمومی در این رشته هزینه می‌شود. تبانی، رشا و ارتشا، شرط‌‌‌‌بندی غیرمجاز، کارت‌های پایان خدمت و معافیت جعلی، دستکاری در سن ورزشکاران، جعل یا استفاده از انواع سندهای مجعول، گواهینامه‌های خلاف واقع، فرار مالیاتی، تحصیل مال از طریق نامشروع و قراردادهای غیرواقعی در انواع ورزش‌ها، بالاخص فوتبال باشگاهی و ملی، رواج داشته است.

منابع مالی در فوتبال ایران کاملا غیرشفاف اختصاص می‌یابند و غیرشفاف هم هزینه می‌شوند. در جمهوری اسلامی ایران، اکثر باشگاه های ورزشی یا دولتی‌اند یا به شرکت‌های دولتی وابسته‌اند. وقتی ۲۰ هزار بسیجی در مهر ۱۳۹۵ برای حسینی کردن ورزشگاه در بازی تیم فوتبال در ایام محرم مجانی به ورزشگاه آزادی آورده می‌شوند، دیگر میان بیت‌المال و «ملک خصوصی» قوای قهریه مرزی باقی نمی‌ماند. هزینه کردن از جیب مردم برای ورزش و ورزشکاران دولت‌ساخته  و تبلیغات سیاسی حول‌و‌حوش آن دزدی در روز روشن است.

در فوتبال نتیجه‌ برخی بازی‌ها را شورای امنیت جمهوری اسلامی ایران از پیش تعیین می‌کند. برای برخی بازی‌ها، بلیت کمتری به فروش می‌رسد و فروش آنلاین بلیت به شرکت تحت مالکیت رئیس سازمان تربیت‌بدنی در دوران احمدی‌نژاد، محمد علی‌آبادی، واگذار شده است. دولتی بودن ورزش قهرمانی علت اصلی اختصاص رانت و رواج رانت‌خواری در ورزش ایران  است و حضور نظامیان در مدیریت ورزش جمهوری اسلامی ایران مانع از هر گونه نظارت در این عرصه است.

برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی، ۱۷ اکتبر ۲۰۲۱