عبداللطیف الزیانی، وزیر خارجه بحرین، روز شنبه گفت لبنان اگر میخواهد روابط خود را با دولتهای عرب حاشیه خلیج فارس بهبود بخشد، باید نشان دهد که حزبالله میتواند تغییر رفتار دهد.
آقای زیانی که در نشست «دیالوگ منامه» در بحرین سخن میگفت، تاکید کرد: «ما میتوانیم پشتیبانی کنیم و بکوشیم در آینده راهحلهایی پیدا کنیم، اما زمانی که نشان داده شود که حزبالله قادر به تغییر رفتار خود است.»
نشست امنیتی منامه را همه ساله اتاق فکر بریتانیایی «موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی» برگزار میکند که دکتر جان چیپمن، کارشناس بریتانیایی، مدیر کل آن است.
لبنان درگیر یک بحران دیپلماتیکی عمیق با دولتهای عرب حاشیه خلیج فارس است که ریشه آن در سخنانی بود که از سوی جورج قرداحی، وزیر اطلاعرسانی دولت جدید آن کشور، در انتقاد از عملکرد ائتلاف عربی تحت رهبری عربستان سعودی در جنگ یمن، بیان شد. نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان، و آقای قرداحی گفتند آن سخنان موضع بیروت نیست و برگرفته از فیلمی است که پیش از آغاز وزارت قرداحی ضبط شده بوده است. اما عربستان سعودی، بحرین، و کویت دیپلماتهای ارشد لبنان را اخراج کردند و دیپلماتهای خود را نیز از لبنان فراخواندند. حتی قطر نیز از سخنان قرداحی انتقاد کرد.
دولتهای عرب حاشیه خلیج فارس معمولا نقش مهمی در اقتصاد لبنان دارند و به آن کمک مالی بسیاری میکنند. بحران اخیر در شرایطی شکل میگیرد که لبنان در بدترین شرایط مالی خود در سالهای اخیر قرار دارد.
از جمله اقداماتی که عربستان سعودی علیه لبنان تحمیل کرده است، ممنوعیت واردات از آن کشور است. البته سخنان قرداحی فقط یکی از دلایل این امر هستند. غلبه حزبالله بر نظام سیاسی لبنان و قاچاق گسترده مواد مخدر (بهخصوص قرصهایی که به نظر میرسد در خاک سوریه و با حمایت حکومت بشار اسد تولید میشوند و در محصولات غذایی مختلف پنهان میشوند)، از دیگر دلایل آن اقدام هستند. این حرکت عربستان تاثیری ویرانگر بر بخشهای مختلف اقتصاد لبنان داشته است.
آقای قرداحی تا کنون نه تنها حاضر به استعفا نشده، که حاضر به عذرخواهی هم نشده است. گروهها و رسانههای نزدیک به ایران در لبنان و در منطقه از او حمایت کردند، و در یمن، حوثیها بیلبوردهایی با عکس او در سراسر شهر صنعا بالا بردهاند. حسن نصرالله، رهبر حزبالله، نیز قویا از او حمایت کرده و مخالف استعفای او شده است.
غلبه حزبالله، گروهی که توسط حکومت ایران و سپاه پاسداران ایجاد شده است و همچنان روابط نزدیکی با آنها دارد، مورد اعتراض بسیاری مردم لبنان است و از موضوعات اصلی جنبش سال ۲۰۱۹ نیز بود. به نظر میرسد که نظام قومی-مذهبی لبنان قادر به حل بحران گسترده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن کشور نیست.
در میان بحران مالی، حزبالله همچنان با حمایت مالی حکومت ایران به تقویت زرادخانه تسلیحاتی خود ادامه میدهد و پهپادها، راکتها، و سامانههای موشکی زمین به هوای جدیدی در اختیار گرفته است. موشکهای نقطهزنی که این گروه با حمایت سپاه ساخته است، بهویژه مایه نگرانی همسایه جنوبی لبنان، اسرائیل، هستند که در سال ۲۰۰۶ بیش از ۵۰ روز در جنگی مرگبار با حزبالله درگیر شد. اسرائیل بارها در خاک سوریه دست به حملات هوایی زده است تا مانع از رسیدن سلاح به حزبالله شود. از جمله چشمگیرترین نمونههای این حملات، در روز ۳۱ اکتبر بود که در طول روز (و نه مطابق معمول، شبهنگام) صورت گرفت. تحلیلگران اسرائیلی میگویند آن حمله (که تلآویو مطابق معمول مسئولیت آنرا علنا نپذیرفت) برای ممانعت از رسیدن یک محموله تسلیحاتی به دست حزبالله بوده است. در روز هشت نوامبر نیز شاهد حملاتی به مناطق طرطوس و حمص در غرب سوریه بودیم که فاصله چندانی با مرزهای لبنان ندارند.
برخی تحلیلگران معتقدند حزبالله با ادامه حرکتهای خود به عنوان «دولت درون دولت»، فراتر از حد پیشین عمل کرده است و این میتواند باعث شود که جایگاه خود را از دست بدهد. استفانی تی. ویلیامز، کارشناس مرکز سیاستگذاری خاورمیانه اتاق فکر بروکینگز در آمریکا، در یادداشتی در این مورد گفت که حزبالله اکنون بیشتر «دولت درون نادولت» است، چرا که دولت لبنان قادر به انجام سادهترین وظایف دولتداری هم نیست.
خانم ویلیامز مینویسد: «حزبالله در گذشته قادر بود خودش را از طبقات حاکم لبنان مجزا سازد، چرا که سازمانی غیردولتی بود و نقش «مقاومت» در برابر اسرائیل را بازی میکرد. اما این سازمان در سالهای گذشته بیش از همیشه درون بافت دزدسالار نخبگان حاکم کشور و مدافعان وضع موجود پا گرفته است و همین امر باعث شده است که بسیاری از مردم لبنان از آن بیزار شوند.»
لبنان در بهار سال آینده عازم انتخابات میشود و بسیاری جریانات میکوشند با غلبه بر سازمانهایی مثل حزبالله، دولتی مستقلتر بسازند و افرادی شایسته و بیرون از بلوکهای معمول قدرت را سر کار آورند.
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی،۲۱ نوامبر ۲۱۲۱