انگار نه چیزی میدید، نه حرفیمیشنید. دستان کوچکش را برای گرفتن پول تکان میداد. نخستین بار سه سال پیش او را دیدم. معتاد به شیشه بود و پرخاشگر. هرچه او سخت بود، من نرم بودم؛ با هم رفاقت کردیم. گفت دوست دارد فوتبالیست باشد. کمی بعد محمد را در تیم بچههای محله دروازهغاز دیدم که در لیگ فوتبال پرشین که توسط جمعیت امام علی و برای کودکان کار برگزار میشد، پا به توپ شده بود. بعد از آن هرگز محمد را مقابل آن ایستگاه مترو و مشغول دستفروشی ندیدم. در همان آخرین دیدار گفت همان شماره تلفن مربی فوتبال زندگیاش را تغییر داده و «پاک» است.
«رضا شفاخواه»، مددکار اجتماعی و وکیل دادگستری میگوید: «محمد و بسیاری از کودکان کار مثل او مجرم و خطرناک نیستند و تنها نیازمند حمایتاند. آنها به خاطر شرایط وخیم خانوادگی و از سر اجبار کارگری میکنند و یک کمک کوچک میتواند زندگیشان را دگرگون کند، اما نمیدانم دولت و حکومت دقیقا کجا هستند!»
علیرغم اینکه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در صدویکمین جلسه خود، سال ۲۰۲۱ را به عنوان «سال بینالمللی حذف کار کودک» نامگذاری کرد تا کشورهای عضو این سازمان موظف به انجام فعالیتهایی برای کاهش کار کودکان شوند، اما در فاصله ۴۴ روز تا پایان سال ۲۰۲۱، تعداد کودکان کار در ایران همچنان درحال افزایش است.
اتفاقی که به اعتقاد رضا شفاخواه، ناشی از عدم توانمندسازی خانوادهها توسط دولت، نبود برنامهای واحد برای اسکان و آموزش کودکان محروم و افزایش روزافزون سقوط خانوارها به زیر خط فقر است.
کار کودکان، زاییده عوامل مختلفی همچون فقر و اعتیاد والدین و سرپرستان است و حل چنین معضلی نیازمند برنامههای کارآمد و اقدامات اساسی برای فقرزدایی و ارائه آموزش مناسب خواهد بود. این درحالی است که در ایران، حتی آمار دقیقی هم از تعداد کودکان کار وجود ندارد و آمارهایی که مقامات مختلف در سالهای اخیر ارائه دادهاند، دارای اختلافهای چشمگیر و میلیونی بوده است.
به طور مثال؛ «پیروز حناچی» شهردار اسبق تهران در تاریخ ۲تیر۱۳۹۸ گفته بود ۴۰۹ هزار کودک کار در کل ایران شناسایی شدهاند، اما «ناهید تاجالدین» که آن زمان عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی بود، ۵ روز قبل از سخنان شهردار تهران، از آمار ۳ تا ۷ میلیون نفری کودکان کار در ایران پرده برداشته بود.
ناهید تاجالدین، همچنین با اشاره به جمعیت ۱۲ تا ۱۹ میلیون نفری شهروندان حاشیهنشین در ایران و اینکه در سالهای گذشته کمتر از ۳۰ درصد شاغلان بیمه شده بودند، از «وسعت اقتصاد غیررسمی و اشتغال زیرزمینی» سخن گفت و معتقد بود: «تا زمانی که این ابرچالش حل نشود، مشکل کودک کار نیز حل نخواهد شد.»
«رضا شفاخواه»، حقوقدان و مددکار اجتماعی که سابقه سالها همکاری با سازمان مردمنهاد «جمعیت امام علی» را در حمایت و آموزش کودکان کار دارد، در گفتوگو با «ایرانوایر» از سخنان اخیر علیرضا زاکانی، شهردار تهران که قول «جمعآوری کودکان کار» را داد، انتقاد کرد و گفت؛ شهرداری تهران صلاحیت علمی و قانونی برای برخورد با کودکان کار را ندارد.
رضا شفاخواه توضیح داد: «همیشه اختلاف نظر بین شهرداریها و سازمان بهزیستی درباره نهاد مسئول در موضوع کودکان کار وجود داشته است، اما حالا برخلاف گذشته که شهرداری تهران در نهایت کنار میکشید، زاکانی میخواهد به صورت جهادی وسط بیاید و جمع کند. درحالیکه شهرداری طبق قانون مسئول این کار نیست و معضل اجتماعی هم یک روزه پدید نمیآید که یک روزه جمع شود. اگر با لشکرکشی قابل حل بود که مثلا قالیباف زودتر حلش میکرد. مدیرانی مانند زاکانی تنها به دنبال تمیز کردن ویترین هستند و به جای صرف بودجه و برنامهریزی برای توانمند کردن خانوادهها و رفاه کودکان، فقط میخواهند صورت مسئله را حذف کنند تا یکوقت خاطر آقایان در هنگام عبور از خیابان مکدر نشود!»
این مددکار اجتماعی افزود: «از ابتدای دهه ۸۰ قرار بود بهزیستی با شناسایی خانوادههای کودکان کار، آنها را از لحاظ اقتصادی به شرایط حداقلی برساند تا کودکان خود را مجبور به انجام کار سیاه نکنند؛ اما نهایتا کاری که توسط بهزیستی انجام میشود، برداشتن بچه از سر چهارراه و تحویل به خانواده است و روز بعد دوباره همان بچه به خیابان میرود. حتی یک سرشماری دقیق نیز نمیتوانند انجام بدهند که بدانیم با چه تعداد کودک کار و زبالهگرد مواجه هستیم. با اوضاع فعلی در افغانستان و همچنین آمار حداقل ۵۱ هزار کودک ایرانی که در ۲ سال اخیر به خاطر کرونا یتیم شدهاند، قطعا آیندهای هولناکتر در انتظار جامعه ایران خواهد بود. در سریالها و برنامههای تلویزیونی نیز دائما کودکان کار را وابسته به باندهای پلید معرفی میکنند، درحالیکه چنین ادعایی صحت ندارد و این بچهها فقط برای سیر کردن شکم خود و خانواده کار میکنند.»
رضا شفاخواه از واژه «نانآوران کوچک» برای کودکان کار استفاده میکند و معتقد است؛ عوارض مدیریت افراد نالایق، مانند تورم افسارگسیخته یا درمان کرونا که بین ۳۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان هزینه دارد، در ۲ سال گذشته موجب ریزش بیشتر خانوادهها به زیر خطر فقر و گسترش مشاغل غیرقانونی شده است.
«سعید آرام» مدیرکل بهزیستی تهران، روز گذشته ۲۵آبان۱۴۰۰ اعلام کرد که در بررسی روی هزار کودک کار، متوجه شدهاند ۸۱ درصد از این کودکان افغانستانی هستند، یک درصد از اتباع پاکستانی و ۱۸ درصد باقیمانده را نیز ایرانیها تشکیل میدهند. او همچنین گفت: «یکونیم درصد از این کودکان کمتر از ۶ سال سن داشتهاند و بیش از ۴۹ درصد نیز بیسواد بودهاند.» آماری که البته تنها محدود به هزار کودک است.
رضا شفاخواه گفت: «آمارهای بهزیستی در سالیان گذشته از وجود ۴۰ درصد کودک خارجی بین کودکان کار خبر میداد. پس این آمار تازه نشان میدهد که در یک سال اخیر و ماههای گذشته با ورود کودکان بسیار بیشتری از افغانستان مواجه بودهایم. حال سوال این است در شرایطی که بهزیستی توان حمایت از کودکان ایرانی را نداشته، با مهمانان جدید چگونه برخورد خواهد کرد؟ به طور مثال؛ در مورد ملینا و ملیسا که خانه پدریشان تبدیل به محل تزریق و فروش مواد مخدر شده بود، بارها به بهزیستی و دادستانی نامه زدیم تا کفالت بچهها از پدر و مادر گرفته شود و به سرپرستی خانوادهای دیگر درآیند، اما فایدهای نداشت و اورژانس اجتماعی هم پس از یک بار مراجعه بیخیال میشود.»
این حقوقدان و مددکار اجتماعی افزود: «عید امسال یکی از همکارهای جمعیت امام علی در رودهن با اورژانس اجتماعی تماس گرفته بود تا یک کودک را از شرایط سخت کاری نجات دهند؛ اما پاسخ اورژانس اجتماعی این بود که رانندهشان کرونا گرفته و نیست و سپس تلفن را قطع کردند! مددکاران اجتماعی که در بهزیستی مشغول به کارند، درواقع مددکار نیستند و فقط کارمند هستند. پس هیچگونه تخصص علمی و نگاه عاطفی به کودکان کار ندارند. میگویند حکم قضایی برای ورود به خانه ندارند، درحالیکه طبیعتا وظیفه خودشان است تا به دنبال کسب حکم بروند. البته که حقوق پایین و مشکلات اقتصادی کارمندان هم در بیعملی آنها بیتاثیر نیست، چون برای کسب درآمد بیشتر، همزمان در مشاغلی دیگر کار میکنند.»
رضا شفاخواه از عدم همکاری بین نهادهای دولتی و قضایی هم گلایه کرد و گفت: «وقتی یک کودک در خطر است، باید به هر نحوی از آن شرایط دور شود، اما کارکنان بهزیستی معمولا فقط ۲۴ ساعت کودک را نگه میدارند و سپس یکی از اقوام کودک با مراجعه به بهزیستی او را به خانه برمیگرداند. وضعیت طوری شده که دیگر ما مددکاران در مواجهه با این کودکان با بهزیستی تماس نمیگیریم و سعی میکنیم با استفاده از ظرفیت تشکلهای مردمنهاد و خیرین، مشکلشان را در حد توان رفع کنیم. اینکه در دادگستری شعبهای مستقل برای رسیدگی به جرائم علیه کودکان وجود ندارد هم از کمبودهای حقوقی در این حوزه است. فقط دادسرای اطفال را داریم که آن هم برای رسیدگی به جرائم توسط کودکان است، نه علیه آنها.»
این مددکار اجتماعی؛ از اینکه دغدغه مدیران تصمیمگیر تنها «جمعآوری کودکان» است و به کودکان کار، نگاهی مانند «بار اضافه» دارند، متاسف بود و نسبت به بروز حوادث خطرناک مانند «مرگ یا آسیب جسمی و روحی» به کودکان، در زمان اجرای طرحهای جمعآوری هشدار داد.
او از ابتلای کودکان کار به بیماریهایی همچون هپاتیت، ایدز، حصبه و کزاز گفت و تاکید کرد که «آزار و تجاوز جنسی کودکان» نیز به روندی عادی در میان کارگاههای تفکیک زباله، قالیشوییها و کورههای آجرپزی تبدیل شده است.
شهرداران پایتخت ایران به عنوان بزرگترین میزبان کودکان کار، در دهههای گذشته نتوانستهاند شعارهای خود را در این حوزه اجرایی کنند و تعداد کودکان کار در تهران هرساله بیشتر شده است. از شعارهایی مانند ایجاد پایگاههای آموزشی برای انتقال و خروج کودکان از محیطهای ناامن کاری که توسط شوراهای اصلاحطلب مطرح شد، تا تشکیل قرارگاههای جهادی برای «جمعآوری کودکان کار» که جزو برنامههای شهرداری «محمدباقر قالیباف» در طول ۱۲ سال مدیریتش بر تهران بود.
حالا هم به نظر میرسد «علیرضا زاکانی»، شهردار جدید تهران قصد دارد همان شیوه قالیباف در برخورد انتظامی و جمعآوری کودکان از سر چهارراهها را انجام دهد. او ۲۲ شهریور امسال در جلسهای با برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، وعده داد: «یک قرارگاه اجتماعی درست میکنیم تا کودکان کار و معتادان متجاهر جمعآوری شوند.»
روشی که نگاهی به خیل عظیم کودکان کار در کارگاههای زیرزمینی مانند کورههای آجرپزی، قالیشوییها یا انبارهای تفکیک زباله ندارد و تنها با خالی شدن چهارراهها از کودکان، به دنبال حذف صورت مسئله است. ماده ۷۹ قانون کار ایران، کار برای کودکان کمتر از ۱۵ سال را ممنوع کرده است و ماده ۸۴ این قانون نیز میگوید کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله تنها به شرط اشتغال در بنگاههای قانونی و بیمه تامین اجتماعی اجازه کار خواهند داشت. قوانینی که مشخص نیست چه زمانی اجرایی خواهند شد.
برگرفته ای از سایت ایران وایر،۲۲ نوامبر ۲۰۲۱