شورای بازنشستگان ایران و اتحاد بازنشستگان به مناسبت فرارسیدن سال نو شمسی بیانیه های جداگانه ای منتشر کردند. شورای بازنشستگان در بیانیه خود عنوان کرده است که سال ۱۴۰۰ خورشیدی را، بعنوان یکی از تلخ ترین سالها با انبوهی از مشکلات و با احساسی مملو از خشم و اعتراض به دستان خالی و سفره های کوچک و کوچکتر سپری کردیم. فرارسیدن عید نوروز را به همهی مردمی که آغاز فصل بهار را نویدبخش زندگی و تحول و نوشدگی میدانند، علیرغم تلخکامی های فراوان موجود ، شادباش میگوئیم؛ باشد که مطالبه گری و دادخواهی ما تا دستیابی به رفاه و شادی عمومی در سال آتی پرشورتر از قبل تداوم یابد.
اتحاد بازنشستگان نیز در بیانیه خود آورده است که هر نوروز فرصتی برای تجدید پیمان است با آرمانها و امیدهایمان؛ امید برای تغییر و آرزوی جهانی بهتر و عادلانهتر. نوروز روزی ما باید با هم باشیم، درد و شادی زندگی را شریک باشیم، شیرینی زندگی را با یک دیگر مزمزه کنیم و تنها به درد و غم نمانیم. با فقر و نابرابری مبارزه کنیم، برای آزادی فریاد کنیم، جنگ نخواهیم، همبسته باشیم و جهان را جز به عدالت نخواهیم.
متن کامل این دو بیانیه را در زیر بخوانید:
شورای بازنشستگان: بیانیه بمناسبت آغاز سال نو
نوروز همواره فرصتی برای نشاط و شادی مردمی بوده که هر سال در سنتی اجتماعی به استقبال بهار رفته و همراه با تحول و نوشدگی طبیعت ، روابط ، دیدارها و همدلی های جمعی را به اشتراک گذاشته اند.
اما سال ۱۴۰۰ خورشیدی را، بعنوان یکی از تلخ ترین سالها با انبوهی از مشکلات و با احساسی مملو از خشم و اعتراض به دستان خالی و سفره های کوچک و کوچکتر سپری کردیم.
در سالهای اخیر، زندگی مردم در میان درد و رنج تلاش معاش در همه عرصه های کسب معیشت برای بقاء، در کارگاه ها و کارخانه ها و با بیحقوقی و بی ثباتی نیروی کار و لشکر بیکاران، سخت کوشی کم حاصل کشاورزان در مزارع تحت سلطه مافیای واسطه ها و زیر شعله های زرد و بی رمق دست فروشی افراد بی ثبات کار ، زباله گردی ، کارتن خوابی، تن فروشی، آوارگی و بی مسکنی، در فضای پرمخاطره و آلوده کرونائی، با چشم انداز سلب شدن بدیهی ترین امکانات ضروری از زندگی مردم، بر متن مناسباتی سراسر تبعیض آمیز، در مقابل بیسابقه ترین اعتراضات اجتماعی ، چهره و سیمای آشکار جامعه بوده است
در چنین فضائی ، دستگیری و زندان مردم معترض و عصیان زده و عزادار شدن بسیاری از خانواده ها ی فقر زده، فشارهای کمرشکن معیشتی و بحران بیکاری، راههای منتهی به برگزاری جشنها و پایکوبی و شادی و سرور کارگران و مزدبگیران، بر مبنای شعف و نشاط عمومی مسدود شده است.
اما ما مردم این پهنه ی مصیبت زده علیرغم تحمیل زخم های عمیق بر پیکره خود، با نفرت و انزجارعمومی از سودجویان در حلقه ی قدرت ، هیچگاه تلاش و مبارزه خود را در نفی و عدم پذیرش شرایط موجود متوقف نکرده و با برپایی تجمعات ، اعتصابات و جنبشهای گوناگون اعتراضی، اعم از کارگری، معلمان، بازنشستگان ، دانشجویان و سایر جنبشهای مطالباتی ، بطور ممتد و منسجم، به مقابله با شرایط ظالمانه و تبعیض آمیز رفته ایم.
با گذر از چنین اوضاع اسفناک و غیرقابل تحملی و با اعلام حمایت و همدردی با خانواده های سوگوار ، زندانیان معیشتی، سیاسی و اجتماعی، عید امسال را بر شانه های زخمی و سفره خالی خود برگزار کرده که چراغ زرین امید و رهائی را بر ورودیهای فردایی بهتر آویخته ایم.
به همین مناسبت فرارسیدن عید نوروز را به همهی مردمی که آغاز فصل بهار را نویدبخش زندگی و تحول و نوشدگی میدانند، علیرغم تلخکامی های فراوان موجود ، شادباش میگوئیم؛ باشد که مطالبه گری و دادخواهی ما تا دستیابی به رفاه و شادی عمومی در سال آتی پرشورتر از قبل تداوم یابد.
شورای بازنشستگان ایران
۲۶ اسفند ۱۴۰۰
اتحاد بازنشستگان: سخنی به مناسبت شروع سال نو ۱۴۰۱
نوآم چامسکی: «اگر تصور کنیم هیچ امیدی وجود ندارد، ضمانت کردهایم که هیچ امیدی نخواهد بود؛ اما اگر تصور کنیم که فرصتهایی برای تغییر هست، این امکان وجود دارد که بتوانیم در ساختن جهانی بهتر مشارکت کنیم.»
هر نوروز فرصتی برای تجدید پیمان است با آرمانها و امیدهایمان؛ امید برای تغییر و آرزوی جهانی بهتر و عادلانهتر.
نوروز زیبا و شورانگیز است، جشنی که با سور طبیعت و آغاز بهار همراه است، فرصتی برای همبستگی میان مردمانی که این آیین را حتی با دلی غمین برپا میدارند.
سال نو و نوروز مغتنم است.
بهار، زیبایی است و جشن پیروزی بر خزان و زمستان، پیروزی زندگی بر مرگ و نیستی و پژمردگی. بهار کرشمه و رقص است در رگان پرتپش زندگانی، عطر هستی و غوغای بودن است.
از سویدای جان میخواهیم که زندگی را در کنار یکدیگر به شادمانی و عیدانه سپری کنیم. آرزو داریم که این همه رنج و ستم پایان پذیرد و از همین روست که به این بیداد تن نمیدهیم و به رنج آن تسلیم نمیشویم. نوروز را روزی نو میدانیم برای مبارزه با سردی ظلم و بیداد، روزی نو برای برافروختن شعلهی شادی در جان و دلمان، برای اوج گرفتن آرزوهایمان، برای پیافکندن رویاهایمان.
نوروز مجالی دیگر است تا جهان از درود و سرود سرشار گردد، تا بار دیگر این زمین که با ظلم سترون شده است با برابری انسانها حاصلخیز شود. تا هر انسانی همچون مشعلی فراراه دیگران باشد، درها باز شوند و راهها گشوده در پیش پای رهروان.
نوروز روزی باید درها و بندها بگسلند و جانهای آزاده نفسی تازه کنند. نوروز روزی باید شاعری در زمستانش نمرده باشد و زنی بدن تکیدهاش را در دی ماه به خاک نسپرده باشد.
نوروز روزی ما باید با هم باشیم، درد و شادی زندگی را شریک باشیم، شیرینی زندگی را با یک دیگر مزمزه کنیم و تنها به درد و غم نمانیم.
اما تا آن روز ما باید با هم باشیم، دردهای مشترکمان را بر دوش کشیم و ضجهی در گلوماندهمان را فریاد کنیم، باید راهمان را در کنار یک دیگر پیدا کنیم و این راه را با همراهی هم، کوتاه و پیمودنی کنیم. از همین امروز بساط آن نوروز را فراهم آوریم:
با فقر و نابرابری مبارزه کنیم، برای آزادی فریاد کنیم، جنگ نخواهیم، همبسته باشیم و جهان را جز به عدالت نخواهیم.
۱۴۰۰/۱۲/۲۸
اتحاد بازنشستگان
برگفته ای از سایت اخبار روز، ۲۰ مارس ۲۰۲۲