هفته گذشته پرویز پرستویی بازیگر سینمای جمهوری اسلامی برای نمایش فیلم «افسانه بناسان» (داستانهای هزار و یک روز) به کالیفرنیا رفت، غافل از اینکه حضورش، خارج از سایهی امن حاکمیت و به عنوان حامی قاسم سلیمانی و سکوتاش در مورد وضعیت موجود در ایران از جمله کُشتار ۱۵۰۰ نفر از معترضان در آبانماه ۱۳۹۸، از او در مورد عملکردش پاسخ خواسته میشود.
در جلسه پرسش و پاسخ «افسانه بناسان» به کارگردانی حبیب احمدزاده نویسندهای که در ادبیات موسوم به «دفاع مقدس» شناخته شده، یک شهروند ساکن آمریکا به موضعگیریهای پرویز پرستویی و حمایتاش از قاسم سلیمانی اعتراض کرد. پرستویی در واکنش به این انتقاد بدون اینکه به پرسش مربوطه پاسخ بدهد، گفت که شهروند پرسشکننده ساکن ایران نیست و «در ایران کم مصیبت نکشیدهام!»
ویدئوهایی که توسط شهروندان منتقد ساکن آمریکا از جمله سام رجبی و علی ابراهیمزاده گرفته شده، نشان میدهد، پرستویی که در نشست پرسش و پاسخ تلاش میکرد رفتاری معقول از خود نشان دهد، بیرون از سالن، به سوی سام رجبی ورزشکار ساکن آمریکا حملهور شده و با ضربهای موبایل او را پرتاب کرده است. سام رجبی قهرمان کشتی ایران با انتشار ویدئویی گفت که با حمله پرستویی آسیب دیده و برای چکاپ بدنی و روانی به بیمارستان مراجعه کرده است.
حمله پرویز پرستویی به رجبی تنها دقایقی پس از این توضیح بود که فیلم «افسانه بناسان» درباره صلح و دوستی است! هنرپیشهی آن اما در یک کشور آزاد برای فرار کردن از پاسخگویی، حمله فیزیکی به پرسشکننده را راه حل میداند!
بر مبنای این ویدئوها، پلیس آمریکا از محل بازرسی به عمل آورده و موضوع را تحت بررسی قرار داده است.
حالا پرستویی یک ویدئو در صفحه اینستاگرامش در رابطه با این قضایا منتشر کرده و گفته است، این افراد در ورودی سالن نمایش فیلم و سپس در سالن، «پرچمهای خودشان را در دست داشتهاند» و «با فحاشیهای ناموسی مانع از ورود به سینما شدند!» منظور وی از «پرچمهای خودشان»، پرچم ملی و شیروخورشیدنشان ایران است. او در این ویدئو نه تنها توضیحی به افکار عمومی در قبال رفتار خشونتآمیز و انتقادهایی که به وی وارد شده نداده است، بلکه فقط گلایه کرده که منتقدان به او فحش دادهاند!
در تصاویر و ویدئوهایی که در توئیتر فارسی دست به دست میشود، کسانی که برای تماشای این فیلم سینمایی شتافتهاند، در پاسخ به پرسش منتقدان که چرا در برابر کُشتار آبان ۹۸ سکوت کردهاند، میگویند، سیاسی نیستند و اگر برایشان ایران مهم بود، در ایران میماندند! برخی نیز با حرکات بسیار زننده و در خور جمهوری اسلامی و «سلبریتیهایش» باسن خود را حواله دوربین منتقدان کرده و سخنان رکیک گفتهاند.
در نمایش فیلم «افسانه بناسان» علاوه بر پرستویی، گوهر خیراندیش، اسدالله نیکنژاد، شهبال شبپره و اسفندیار منفردزاده نیز حضور داشتند. گوهر خیراندیش که فرزندانش در آمریکا زندگی میکنند، در این جلسه برای منتقدان موعظه میکند «بیاییم یاد بگیریم که به عقیده آدمها احترام بگذاریم!» گذشته از اینکه در هیچ جای جهان به عقاید کسانی که مستقیم و غیرمستقیم مدافع رژیمهای سرکوبگر و خونریزی مانند جمهوری اسلامی هستند، احترام گذاشته نمیشود، معلوم نیست خود این موعظهکنندگان چرا به عقیده منتقدان «احترام» نگذاشته و به پرسشهای آنها پاسخ نمیدهند!
از سوی دیگر، در بین ویدئوهای منتشرشده، اسفندیار منفردزاده آهنگساز مشهور پیش از انقلاب که به عنوان یکی از چهرههای مخالف جمهوری اسلامی شناخته میشود نیز به دوربین یکی از مخالفان رژیم که به حضور وی در این نمایش سینمایی انتقاد کرده حملهور میشود! مخالفان با اعتراض به این شرکتکنندگان و عبارت «شرم بر شما باد» قصد ایجاد شرمساری برای آنها داشتهاند.
درگیریها و حواشی این نمایش فیلم، بازتاب بسیار گستردهای در شبکههای اجتماعی و سپس رسانههای داخلی داشته است. کاربران شبکههای اجتماعی با استفاده از هشتگ #پرویز_پرستویی میگویند، وی و «هنرمندان» از جنس او، با قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در دیماه ۹۸ در حمله پهپادی آمریکا در بغداد کشته شد، در سرکوب و کُشتار فرزندان ایران و همچنین مردم سوریه و دیگر کشورهای منطقه همدستی کردهاند. آنان میگویند، زمان «وسطبازی» این نوع هنرمندان به پایان رسیده و امثال پرستویی نمیتوانند نسبت به وضعیت مردم ایران بیاعتنا باشند ولی از فروش «هنرشان» به همین مردم پول در بیاورند!
افکار عمومی در شبکههای اجتماعی، رفتار گوهر خیراندیش را نیز مصداق شترسواری دولا دولا دانستهاند. آنها گفتهاند وی از طرفی شهروند آمریکاست و در مراسم هنرمندان ساکن آمریکا با هدبند ظاهر میشود ولی پس از هشدار حکومت به انتشار ویدئوی رقصیدناش در عروسی دخترش، قول میدهد که دیگر نمیرقصد!
بسیاری از کاربران در توئیتر و اینستاگرام مینویسند، رفتار سودجویانه و فرصتطلبانهی همین سلبریتیها و هنرمندانی چون پرستویی است که یکی از دلایل تداوم وضع موجود است. چطور میشود با کسانی صحبت از صلح و آشتی کرد که چشمان خود را به روی جنایات جمهوری اسلامی بستهاند.
شماری نیز میگویند، هیچ توهین و حرف زنندهای از سوی منتقدان نشنیدهاند ولی در عوض رفتارهایی از سوی مقابل دیدهاند که باورکردنی نیست از ایرانیان خارج کشور سر بزند! برخی نیز با واکنش به رفتار پرستویی معتقدند، اگر قانون در موضوع دخالت میکرد، قطعا باید پرستویی دستگیر میشد، چون به یک شهروند حمله فیزیکی کرده است.
کاربران واکنش پرستویی و خیراندیش را همان سیاست مالهکشی توصیف میکنند که دیگر به سود رژیم جواب نمیدهد چرا که نمیتوان چشم در چشم ملت به فریبکاری ادامه داد و همزمان رفیق دزد و شریک قافله بود و از یکسو در آمریکا خانه خرید و رفت و آمد داشت و فرزندان خود را به ایالات متحده فرستاد و از سوی دیگر با قاسم سلیمانی در ایران عکس یادگاری گرفت. شماری نیز به عبارت «پرچمهایشان» که پرستویی در ویدئوی خود به آن اشاره کرده به شدت انتقاد دارند و نوشتهاند، این «پرچمهایشان» نیست بلکه پرچم شیروخورشید، پرچم ملی ایرانیان است.
در عین حال، افرادی هم وجود دارند که به شیوهی پرسشگری سام رجبی و علی ابراهیمزاده و دیگر افراد انتقاد کردهاند و این حق را برای پرستویی و خیراندیش و دیگران محفوظ دانستهاند که پاسخگو نباشد. اما در عین حال، نسبت به حمله به پرسشگران اظهار نظر نکردهاند. عدهای نیز میگویند، پرسشگریهایی از این دست، جامعه را دوقطبی میکند و هنرمندان را از مردم جدا میسازد!
گفتنی است که حامیان جمهوری اسلامی در رسانههایشان از پرستویی و خیراندیش تقدیر کردهاند و در عمل اثبات کردند که پرسشگران حق دارند از این افراد بپرسند که در کجا ایستادهاند! کنار جمهوری اسلامی یا با مردمی که توسط این رژیم کشته میشوند و خانوادههای دادخواهی که عزیزانشان را از دست دادهاند! این رسانهها نوشتهاند که این دو هنرپیشه از اعتقادات خود در بین «ضدانقلابها» دفاع کردهاند و سیلی محکمی به صورت آنان زدهاند!
آنچه در لسآنجلس پیش آمده و رسانههای اجتماعی همچنان از آن داغ هستند، یادآور انتقاد به اصغر فرهادی در فستیوال فیلم کن پارسال است. در این فستیوال از همکاری فرهادی با امیر جدیدی بازیگر فیلم «روز صفر» از تولیدات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتقاد شد ولی او نیز پاسخی درخور به منتقدان خود نداد. اصولا این نوع «هنرمندان» همواره به جای پاسخ دادن، از پرسشکنندگان طلبکار میشوند!
در این بین، گابریل نورونها مشاور ارشد پیشین وزارت خارجه آمریکا در دولت دونالد ترامپ با انتشار توئیتهایی ضمن بازنشر ویدئوی حمله پرویز پرستویی به سام رجبی خواستار توضیح وزارتخانه خارجه این کشور درباره چگونگی صدور ویزا برای پرستویی شده است.
آنچه در این قضیه حائز اهمیت است، اینکه پیدا کردن ابعاد واقعی انتقاد و مطالبه پاسخ از هنرمندان و فعالان در عرصههای مختلف هنری در ایران، به ویژه در خارج از کشور، آیا این قشر سودجو از جامعه را به فکر وا خواهد داشت که سرانجام جایگاه واقعی خود را انتخاب کنند؟! چرا که به نظر میرسد دیگر خط میانهای برای «وسطبازی» جهت ایستادن این افراد وجود ندارد.
برگرفته از سایت کیهان لندن، ۲ مه ۲۰۲۲