علی رسولی
آنهایی که طرفدار رویکرد قاطع در قبال ایران هستند کمکم دستهایشان را در واشنگتن به هم نزدیک میکنند. در مذاکرات دیپلماتیک برای احیای برجام «جنگ ارادهها» حکمفرما شده است. هر طرف سرسختانه به دنبال منعطف کردن موضع دیگری است. فعلا هیچ طرفی از خود «نرمش» نشان نداده است.
روز سهشنبه ۵ ژوئیه / ۱۴ تیرماه، رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دانشگاهی در استرالیا سخنرانی کرد و روایت خود را از وضعیت رژیم عدم اشاعه سلاحهای هستهای و بحرانهای فعال اتمی در جهان ارائه داد.
او با بیان نمونههایی از سوءاستفاده عراق، کرهشمالی، سوریه و آفریقای جنوبی از نقایص سازوکارهای بازرسی و نظارت پیش از ایجاد پروتکل الحاقی به سراغ موضوع پرونده هستهای ایران رفت.
شاید همین مقدمه، تصور کنونی آژانس و کشورهای غربی از پرونده ایران را در این نهاد روشن کند. اینکه ایران به مانند سوریه و عراق و کره شمالی به دنبال برنامهای مخفیانه بوده است. دو کشور سوریه و عراق این برنامه هستهای را به بمب نرساندند ولی کره شمالی راه را تا آخر پیمود. و حال پرونده ایران است که جهان با آن روبهرو شده است. نتیجه غایی سخنان گروسی آن بود که این ایران است که باید تصمیم بگیرد با برنامه هستهایش چه میکند، آنچنان که آفریقای جنوبی، برزیل، کره جنوبی و آرژانتین کردند و راه شفافیت و نظارت بی قید و شرط را پذیرفتند یا به شکلی که کرهشمالی، سوریه و عراق این راه را پیمودند.
در تهران، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی هم شامگاه سهشنبه با جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تلفنی گفتوگو کرد. امیرعبداللهیان در توییتی نوشت که این آمریکا است که باید تصمیمش را در مورد برجام و احیای آن بگیرد.
«توافق تنها بر مبنای درک مشترک و رعایت منافع متقابل ممکن است. برای رسیدن به یک توافق قوی و پایدار، مسیر مذاکرات را ادامه میدهیم. آمریکا باید مشخص کند خواهان توافق است یا به دنبال تکرار یکطرفه خواستههای خود است. هر دو، همزمان با هم ممکن نیست.»
روایت جوزپ بورل از این گفتوگو اندکی دیپلماتیکتر بود و بدون اشاره به نام ایران در توییترش نوشت که «همین حالا باید تصمیماتی گرفته شود» و در ادامه هم بار دیگر هشدار داد که پنجره احیای برجام هر لحظه ممکن است بسته شود.
میخائیل اولیانوف، نماینده عالی روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در این ماجرا سمت ایران را گرفت و او هم در توییتی نوشت که اگر واشنگتن به دنبال احیای برجام است باید رویکردش را منعطف و بازتر از پیش کند.
تقریباً هم اکنون همه طرفها بر این نکته پافشاری میکنند که دیگر وقت مذاکره بر سر محتوا نیست و باید یکی از طرفین از خود انعطاف نشان دهد. البته جبهه طرفداران انعطاف تهران، متحدتر و یکدستتر از جبهه مقابل است و ایران اکنون فشار بیشتری را تحمل میکند.
گروسی چه گفت؟
روایتی که گروسی روز سهشنبه از برنامه هستهای ایران ارائه داد با این جمله آغاز میشود: «اکنون ۲۰ سال از زمانی که فاش شد ایران -بدون اطلاع آژانس و با وجود داشتن یک توافق جامع پادمانی- در حال ساخت تأسیسات غنیسازی اورانیوم و تأسیسات آب سنگین در داخل کشور است، میگذرد.»
این روایتی است که ایران دو دهه است بر اشتباه بودن آن اصرار دارد و میگوید که هیچ برنامه و قصدی برای مخفیکاری نداشته و تنها اشتباهی کوچک در مورد زمانبندی اعلام برنامههایش داشته است.
اما گروسی با پیش کشیدن پرونده «پیامدی» یا ابعاد احتمالاً نظامی برنامه هستهای ایران، گفت که در دورهای «آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاعات موثقی را جمع آوری کرد که نشان دهنده ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران است.»
دبیر کل آٰژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت اکنون ایران تنها کشور جهان است که سلاح هستهای ندارد ولی اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنی میکند. پیوند چنین فعالیتی با پرونده سه مکان اعلام نشده که در آنها ذرات اورانیوم با منشاء انسانی کشف شده است، گروسی را به چنین نتیجهای رساند: «این نشاندهنده وجود مواد و فعالیتهای هستهای است که ایران نتوانسته است به طور قابل قبولی دلیل آن را توضیح دهد».
گروسی هشدار داد که این اقدامات ایران سبب برانگیخته شدن یک مسابقه هستهای در خاورمیانه خواهد شد. مسابقهای که شاید هم اینک آغاز شده باشد: «ما اکنون در شرایطی هستیم که همسایگان ایران میتوانند از بدترین اتفاق ممکن بهراسند و بر اساس آن برنامهریزی کنند. امروزه کشورهایی در منطقه با دقت به آنچه در مورد [پرونده هستهای] ایران رخ میدهد، نگاه میکنند و تنشها در منطقه در حال افزایش است. رهبران سیاسی (خاورمیانه) آشکارا اعلام کردهاند که اگر ایران یک تهدید هستهای باشد، فعالانه به دنبال سلاح هستهای خواهند بود.»
او تهدید پرونده هستهای ایران را فراتر از منطقه و برای کل جهان دانست و گفت: «برخی از دولتها در سرتاسر جهان ممکن است در حال ارزیابی مجدد باشند که آیا منفعت آنها در این است که به سلاح هستهای دست یابند یا بخشی از سیستمی باقی بمانند که جهان را از گسترش سلاحهای هستهای و جنگ برای بیش از نیم قرن دور نگه داشته است.»
گروسی بدون نام بردن از روسیه و حمله این کشور به اوکراین گفت که «تجاوز کشورهای دارای سلاح هستهای به کشورهای غیرهستهای این سؤال را در مورد اینکه آیا سلاحهای هستهای از تهاجم جلوگیری میکند یا آن را تسهیل میکند، ایجاد میکند».
این شاید صریحترین اظهارات گروسی در دوران ریاستش بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد چشمانداز هستهای جهان باشد. اظهاراتی که در آن ایران و اقداماتش به صورت مستقیم در مرکز توجه و به عنوان یک تهدید بالقوه در نظر گرفته شد و از روسیه هم به عنوان کشوری نام برده شد که اقداماتش سبب شده کشورهای جهان در مورد رژیم عدم اشاعه سلاح هستهای به تردید بیفتند.
فشار در واشنگتن، مذاکره در تهران
در تهران، روز چهارشنبه ۱۵ تیرماه، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر میهمان مقامهای ایرانی است. او قرار است علاوه بر دیدار با همتای ایرانیاش، با علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی هم دیدار کند. اداره پرونده هستهای ایران بر عهده شورای عالی امنیت ملی است و دیدار این مقام قطری با شمخانی نشان میدهد که این تلاش دیپلماتیک تنها با یک هدف انجام میشود: میانجیگری میان ایران و آمریکا بر سر پرونده هستهای.
دوحه هفته گذشته میزبان مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا بود. مذاکراتی که روایت رسمی ایران از آن «موفق و روبهجلو» و روایت اروپا و آمریکا از آن «بیحاصل و شکستخورده» است.
پس از پایان نشست دوحه، تلاشها برای ادامه آن آغاز شده است. بلومبرگ هفته گذشته نوشت که دور بعدی این مذاکرات پس از پایان سفر منطقهای جو بایدن به خاورمیانه برگزار خواهد شد. ایران هم تأیید کرد که مذاکرات قرار است ادامه یابد و زمان و مکانش را ایران و اروپا مشخص خواهند کرد.
اما در واشنگتن، رابرت مالی، نماینده عالی آمریکا در امور ایران با بدبینی فراوان در مورد آینده سخن گفت. او روز سهشنبه به رادیوی ملی آمریکا گفت که ایران در جریان مذاکرات اخیر (در دوحه) درخواستهای غیرمرتبط با بحث درباره برنامه هستهایاش را دوباره مطرح کرد.
«آنها در دوحه خواستههایی را اضافه کردند که به نظر من هر کسی که به این موضوع نگاه میکند میداند که هیچ ارتباطی با توافق هستهای ندارد.»
مالی گفت: «بحثی که در حال حاضر واقعاً باید انجام شود، چندان بین ما و ایران نیست، اگرچه ما برای انجام آن آمادگی داریم. این بحث بین ایران و خودش است. آنها باید به این نتیجه برسند که آیا اکنون آماده هستند تا به توافق برسند.»
همزمان با این اظهارات، ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هم گفت که در حال حاضر برنامهای برای برگزاری دور دیگری از مذاکرات غیرمستقیم میان آمریکا و ایران وجود ندارد و افزود تهران در هفتهها و ماههای اخیر بارها خواستههایی داشته که فراتر از برجام بوده است.
پرایس به خبرنگاران گفت: «مطرح کردن هر چیزی که فراتر از محدودههای باریک برجام باشد، نشاندهنده عدم جدیت و عدم تعهد است. و متأسفانه این همان چیزی است که ما بار دیگر در دوحه دیدیم.»
شاید تنها نکته نسبتاً مثبت اظهارات رابرت مالی برای ایران آنجایی باشد که او گفت: «اکنون تهران به داشتن مواد اتمی کافی برای بمب هستهای نزدیک شده است، اگرچه به نظر نمیرسد که آنها برنامه تسلیحاتی خود را از سر گرفته باشند.»
مقامهای جمهوری اسلامی باید در «وحشت دائمی» باشند
بنبست کنونی برجام، موضع چهرههایی که خواهان تشدید فشار بر ایران هستند را هم برجسته کرده است. دنیس راس، مشاور مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک و فرستاده سابق ایالات متحده در خاورمیانه روز چهارشنبه ۶ ژوئیه / ۱۵ تیرماه در مقالهای که فارن افرز آن را منتشر کرد نوشت که آمریکا باید یک سیاست بازدارنده همهجانبه در قبال ایران تدوین کند و به لوازمش متعهد باشد.
خلاصه دیدگاه دنیس راس این است که آنچه مقامهای جمهوری اسلامی را به احتیاط و تعادل در رفتار مجبور خواهد کرد «وجود ترس و وحشت از اقدامات احتمالی آمریکا» در وجودشان است. این مشابه همان دیدگاهی است که مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا و مبدع کارزار فشار حداکثری در مورد ایران داشت و در زمان مسئولیتش گفت تهران فقط زبان زور را میفهمد.
دنیس راس در این مقاله دو سناریوی احیای برجام و شکست برجام را مطرح کرد و گفت که در هر دو سناریو آمریکا نیاز به تدوین سیاست بازدارندگی جدید و قدرتمندی در قبال ایران دارد.
راس معتقد است که اگر برجام احیا شود، ایران مانند گذشته به «اقدامات مخرب منطقهایش» ادامه خواهد داد و البته خود را به ساخت بمب اتمی هم نزدیک نگه میدارد: «اگر دو طرف به توافق برسند، دولت بایدن باید بازدارندگی خود را بهبود بخشد. به این دلیل که پس از برداشته شدن تحریمهای مربوط به برجام، ایران نیاز چندانی به توافق «طولانیتر و قویتر» که دولت بایدن قبلاً از آن حمایت میکرد، نخواهد داشت. علاوه بر این، محدودیتهای کلیدی برجام در سال ۲۰۳۰ از بین میرود و ایران را بدون محدودیت در اندازه زیرساختهای هستهای، تعداد یا کیفیت سانتریفیوژهایش، یا سطح غنیسازی باقی میگذارد. به عبارت دیگر، در سال ۲۰۳۰، ایران ممکن است دلیل کمی برای پیش نرفتن به سمت نقطهای داشته باشد که در آن از توانایی سلاح هستهای دور باشد. احیای توافق به ایران منابع بسیار بیشتری میدهد. همانطور که اسرائیلیها، سعودیها و اماراتیها علاقه دارند اشاره کنند، اگر ایرانیها بتوانند شبهنظامیان نیابتی خود در عراق، لبنان، سوریه و یمن را در زمانی که تحت تحریم هستند، با سلاحهای فراوان تجهیز کنند، تصور کنید در “فقدان تحریم” چه کاری میتوانند انجام دهند.»
این دیپلمات سابق با اذعان به شکست سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ به دولت بایدن توصیه کرد که برای بازداشتن ایران از پیشبرد برنامه هستهای و دنبال کردن سیاستهای مخرب منطقهای، یک استراتژی یکپارچه تدوین کند که متکی به «ابزارهای سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، اطلاعاتی، سایبری و نظامی» باشد.
ایجاد پیمان منطقهای پدافندی با کشورهای همسایه ایران برای مقابله با برنامه پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی، تقویت زرادخانه نظامی اسرائیل، شرکت در مانورهای نظامی منطقهای، تحویل فوریتر هواپیماهای سوخترسان برای ممکن کردن حمله هوایی اسرائیل به ایران و تهدید علنی و مستقیم مقامهای تهران به واکنش شدید آمریکا در صورت عبور از خط قرمزها بخشی از پیشنهاد دنیس راس است.
او همچنین توصیه کرد که آمریکا سیاست صبوری در مقابل حملات نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی را کنار بگذارد و به هر اقدام آنها با جدیت پاسخ دهد و حتی دایره این اقدام متقابل را به ضربه زدن به ایران هم تسری دهد. پاسخهایی که آمریکا میتواند مسئولیت آنها را هم بر عهده نگیرد: «ایالات متحده باید آماده پاسخی قویتر به حملات نیروهای نیابتی ایران به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه باشد. پایگاههایی که نیروهای آمریکایی در آنها مستقر هستند بیش از ۴۰ بار مورد هدف قرار گرفتهاند، اما ایالات متحده تنها دو بار به روشی بسیار ملایم پاسخ داده است. پاسخهای واشنگتن باید غیرمنتظره باشد و باید به رهبران ایران این پیام را بدهد که برخلاف تصور آنها، ایالات متحده مایل است علیه آنها از زور استفاده کند. شاید وقت آن رسیده است که صفحهای از کتاب بازی اسرائیل را ورق بزنیم: در نیمه شب به اهداف ایرانی –نه نیروهای نیابتی– ضربه بزنید و (مسئولیت) آن را نپذیرید. ایالات متحده نباید ایران را در موقعیتی قرار دهد که (به لحاظ حیثیتی) مجبور به حمله متقابل شود، اما همچنان باید روشن کند که دیگر حاضر به تحمل این حملات نیست.»
برگرفته از سایت رادیو زمانه،۸ جولای ۲۰۲۲