سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل (موساد) ماه گذشته اعلام کرد دو زن در جایگاههای ارشد این سازمان امنیتی قرار گرفتهاند. درپی این اقدام بسیاری آن را «تاریخساز» توصیف کردند، یوسی ملمن، تحلیلگر امور راهبردی و اطلاعاتی اسرائیل، در گزارشی به وظایف این زنان در جایگاههای جدیدشان در موساد و همچنین نقش زنان در طول تاریخچه این نهاد اطلاعاتی پرداخته است.
براساس این گزارش که در روزنامه اسرائیلی هاآرتص منتشر شده، سالهاست که زنان در جایگاههای عملیاتی موساد، سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل مشغول به فعالیت بودهاند، اما انتصابهای اخیر چند زن بهعنوان مقامهای ارشد در این سازمان، اقدامی بیسابقه و تاریخساز بود که شاید پیامی هم برای دشمنان اسرائیل دربر داشته باشد.
بهتازگی خانم «الف.» – که امکان انتشار نام کاملش وجود ندارد- بهعنوان رئیس اداره اطلاعات موساد منصوب شد، جایگاهی مشابه ریاست اطلاعات نظامی در نیروهای دفاعی اسرائیل. با این انتصاب، او به خانم «کاف.» که مدتی است ریاست عملیات موساد در ایران یا همان ریاست «میز ایران» در موساد را برعهده داشته است، میپیوندد.
بهاعتقاد ملمن، درحالیکه بیشتر بودجه، کارکنان، تجهیزات و فناوری موساد صرف تلاشها برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران و گروههای نیابتی آن، ازجمله حزبالله و شبهنظامیان شیعه در عراق، سوریه و یمن میشود، این دو زن، هر دو، بهطور ویژه برای «رویارویی با چالشهای موساد در عصر کنونی» مناسباند.
نویسنده فوریترین نگرانی خانم «الف.» را اشراف بر پیشرفت آشکار در مذاکرات احیای برجام بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده عنوان کرده است. براساس این گزارش، درصورت بازگشت ایالات متحده به توافق برجام، ماموریت ثانویه او، این است که اطمینان پیدا کند «جمهوری اسلامی طبق معمول درپی دور زدن و فریبدادن ایالات متحده و دروغگویی و نقض توافق نباشد».
منابع خبری هاآرتص میگویند دیوید بارنئا، رئیس موساد، از ماهها پیش گفته که ایران در مسیر بازگشت به توافق هستهای است. میتوان فرض کرد که نظر او براساس ارزیابیهای الف. و تحلیلگرانش در اداره اطلاعات و همچنین کاف. در بخش عملیات ایران بوده است.
اما به نوشته این روزنامه، مواردی وجود داشته است -چه در موساد و چه در اطلاعات نظامی- که مقامهای ارشد در بخشهای تحقیقاتی با مافوق خود اختلاف نظر داشتند و بهنوبه خود اصرار نکردهاند که درست میگویند؛ آنها حتی اجازه میدادند که نظرهای مخالف، با مافوقشان مطرح شود و درنهایت، این وظیفه هر مامور اطلاعاتی است.
یوسی ملمن مینویسد: «الف. نهتنها در پرونده ایران و موارد منشعب از آن، بلکه در هر گوشهای که موساد منافعی دارد، درگیر وظایف مختلفی است و البته منافع و مسائل مهم برای موساد، همهجانبه است.»
به گزارش هاآرتص، ازجمله وظایف اداره اطلاعات موساد، ارائه اطلاعات قبل، حین و بعد از هر عملیات بزرگ و کوچک است. این شامل برقراری تماس، ارائه کمکهای پشتیبانی و آماد (لجستیک) مانند انتخاب وسیله نقلیه یا محل سکونت مناسب، همچنین استخدام و رسیدگی به ماموران و ارزیابی خطر عملیاتهای خرابکارانه و ترورها است.
ملمن در ادامه مینویسد: «مهم است این نکته را بدانیم که هر کاری موساد انجام میدهد اساسا یک عملیات محسوب میشود و برای اجرای آن به اطلاعات نیاز است. الف. نهتنها باید این اطلاعات را بهدست آورد، بلکه باید آن را درک و بررسی و تحلیل کند و اهمیت آن را بهطور کامل به رئیس موساد منتقل کند. به عبارت دیگر، کار او خطدادن و ارائه یک چشمانداز راهبردی گسترده و عمیق است، ازجمله در مورد روابط با ایالات متحده، تروریسم جهانی، روند عادیسازی روابط با جهان عرب، و درباره رفتار کیم جونگاون، رهبر کره شمالی و پیامدهای آن برای خاورمیانه.»
بهنوشته هاآرتص، الف. تا زمان انتصاب در جایگاه فعلی، در بخش پژوهش موساد مشغول به کار بود و اکنون بهعنوان رئیس اطلاعات، صدها مرد و زن را فرماندهی میکند.
براساس این گزارش، کاف. نیز مسئولیت راهبرد این سازمان درقبال جمهوری اسلامی را برعهده دارد و با همکاری بخش اطلاعات نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل، کارزار ترکیبی عملیاتی، فناوری و اطلاعاتی را در موساد راهبری میکند.
یکی دیگر از کارکنان زن در موساد هم که بهاختصار هـ. نامیده میشود، زیر نظر الف. بهعنوان معاون او در اداره اطلاعات خدمت میکند.
براساس این گزارش، انتصاب الف. ، هـ. و کاف. بازتاب خوبی از چیزی است که میتوان آن را انقلاب زنانه در موساد نامید. مجمع عالی مدیران بخشهای مختلف این نهاد شامل ۱۸ مدیر و فرمانده، ازجمله چهار زن، است و به اعتقاد ملمن، انتصاب زنان در مقامهای ارشد مرتبط با ایران را میتوان پیامی برای رژیم جمهوری اسلامی دانست که زنان را سرکوب و طرد میکند.
به نوشته او، پیشینیان دیوید بارنئا پیشتر سعی کرده بودند تا با استخدام زنان در مناصب بالا، محیط ماچو و مردانه موساد را تغییر دهند، اما او قطعا کسی است که این روند را به جلو برده است. او کسی بود که در اطلاعیهای غیرمعمول به رسانهها، انتصاب الف. ، هـ. و کاف. را بهاطلاع عموم رساند.
براساس این گزارش، از لحظهای که بارنئا مسئولیت موساد را برعهده گرفت، برابری کامل بین زنان و مردان را الزامی اعلام کرد. بارنئا نوشته است: «بسیاری از زنان در تمام جایگاههای عملیاتی، بهعنوان مامور و بهعنوان هماهنگکننده و مسئول ماموران خدمت میکنند. آنها با تدبیر، استعداد و حرفهای بودنشان در قلب فعالیتهای عملیاتی و اطلاعاتی این نهاد جای گرفتهاند.»
«نیروهای رزمی» و فرماندهان
آنطور که در گزارش هاآرتص آمده است، سالهاست که زنان در مناصب عملیاتی در واحدهایی مانند کشت (Keshet) و قیساریه (Caesarea) در موساد خدمت کردهاند. در واحد کشت، که مسئول عملیاتهای نظارت و نفوذ است، زنان در یافتن هستههای مرتبط با سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) تحت فرماندهی امین الهندی که قصد داشتند در سال ۱۹۷۳ یک هواپیمای الآل را در رم سرنگون کنند، نقشی کلیدی ایفا کردند. اتفاقا این اطلاعات را اشرف مروان، مامور بسیار برجسته موساد در مصر، به سازمان ارائه کرده بود.
ماموران زن واحد قیساریه در موساد هم که ترجیحا در خارج از اسرائیل متولد و بزرگ شده بودند، در دهه ۱۹۶۰، تحت پوشش خارجی و با هویتهای جعلی در مصر، سوریه، لبنان و لیبی فعالیت میکردند.
سیلویا رافائل (Sylvia Rafael)، متولد آفریقای جنوبی، که از مشهورترین ماموران زن موساد است و در سال ۱۹۷۳ در عملیاتی نافرجام در شهر لیلهامر نروژ به همراه ماموران زن و مرد زیردست خود دستگیر شد، یکی از افراد واحد قیساریه بود. در آن عملیات ناموفق، موساد بهاشتباه یک پیشخدمت بیگناه را کشته بود.
یائل مان (Yael Mann) که متولد آمریکا بود، در عملیاتی شرکت کرد که برای موساد و یگان کماندویی «سایرت متکل» (Sayeret Matkal) امکان این را ایجاد کرد که در سال ۱۹۷۳ سه مقام ارشد ساف را در بیروت ترور کنند.
زن آمریکایی دیگری به نام شریل حنین (Cheryl Hanin) هم که در واحد قیساریه خدمت میکرد، مردخای وانونو، یک تکنسین هستهای، را فریب داد، که در سال ۱۹۸۶ در لندن اسرار هستهای اسرائیل را فاش کرده بود. شریل این کار را با وعده ماجراجوییهای جنسی در رم انجام داد، جاییکه همکارانش در موساد مردخای وانونو را ربودند.
همچنین زنانی بودند که ریاست مراکز موساد در اروپا و سایر نقاط جهان را برعهده داشتند و در واحد «تِوِل» (Tevel)، بخش اقدامهای سیاسی و بخش ارتباطات خارجی، خدمت میکردند. ماموران زن بخش تول با سی.آی.ای و دیگر نهادهای جاسوسی همکاری میکردند.
حدود ۳۰ سال پیش، آلیزا مِیگن (Aliza Magen)، که در عملیاتهایی در آلمان شرکت داشت، به معاونت دنی یاتوم، رئیس موساد، ارتقا یافت.
زمانی که یوسی کوهن از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ ریاست موساد را برعهده داشت، به نوشته یوسی ملمن، دو زن به ریاست بخشهای منابع انسانی و آموزش رسیدند و زن دیگری هم با سابقه عملیاتی، بهعنوان ناظر خرج در این سازمان خدمت میکرد، اما اینها همه «جایگاههای ستادی» بودند.
در این گزارش آمده: «حقیقت این است که اکثر زنان موساد در مناصب اداری فعالیت کرده و تنها تعداد کمی از آنها در حوزه عملیات فعال بودهاند. یک توضیح برای موضوع این بود که شاید وقتی یک عرب در این سازمان به خدمت گرفته میشد، زیردست افسر زن قرار گرفتن را نوعی توهین به حیثیت خود میدانست.»
اما در سالهای اخیر، نهتنها افزایش آگاهی از برابری جنسیتی در اسرائیل، بلکه تغییرات ساختاری و فناوری در موساد نیز در عملیشدن این تغییر جایگاه زنان نقش داشته است.
به نوشته ملمن، در سال ۲۰۰۶ میلادی، مئیر داگان، رئیس وقت موساد، موافقت کرد که حرفه هماهنگکننده و مسئول ماموران را حذف کند. تا آن زمان، ماموران اسرائیلی یهودی واحد قیساریه در کشورهای متخاصم -که در اصطلاح موساد با عنوان «نیروی رزمی» (combatant) شناخته میشوند – دستورالعملهای مربوط به ماموریتهای خطرناکی را که ممکن بود جانشان را بر سر هر یک از آنها بگذارند، از «مسئول» خود دریافت میکردند. این ماموران اجازه نداشتند به مقر موساد بیایند.
منطق خاصی در آن نظام وجود داشت، که برای افزایش بخشبندیها و حفظ امنیت طراحی شده بود (نیروی رزمی فقط میدانست که مسئول به او چه گفته است)، اما این موضوع همچنین باعث بیگانگی، بیاعتمادی و دلسردی هم میشد؛ تغییری که داگان در این ساختار ایجاد کرد، موجی از مخالفتها را درمیان مسئولان و افسران اطلاعاتی قیساریه برانگیخت.
براساس این گزارش، بهتازگی تغییر دیگری هم در ساختار موساد رخ داده که آن هم به نوبه خود، نقش زنان را در این نهاد ارتقا داده است. موساد بهدلیل خطر دستگیری و اعدام، اعزام نیروهای رزمی اسرائیلی به ایران را متوقف کرد. این سازمان در عوض، برای ماموریتهای خطرناک در آنجا، خارجیها را جذب کرده و آموزش داده است؛ آنها را میتوان مزدور درنظر گرفت و خودشان هم این را میدانند و به دلایل شخصی این موضوع را میپذیرند. با توجه به استفاده روزافزون از هوش مصنوعی، ماشینهای یادگیرنده و جنگ سایبری، بارنئا واحد قیساریه را تنزل داد و در عوض واحد«تزومت» (Tzomet) را که مسئول یافتن، جذب و رسیدگی به ماموران است، تقویت کرد.
ملمن معتقد است که تمامی این تغییرات به حضور و ادغام چشمگیر، اما هنوز ناکافی، زنان در موساد کمک کرده است.
در سال ۲۰۱۲، تأمیر پاردو، رئیس وقت موساد، به روزنامه اقتصادی گلوبز (Globes) اسرائیل گفته بود: «زنان نهتنها در آنچه من جنگ مخفی میخوانم، به همان اندازه [مردان] توانمندند، بلکه درواقع یک مزیت بزرگ هم دارند. در این نوع جنگ، زندگی ما به تواناییمان در انجام همزمان چند کار (multitask) بستگی دارد. به بیان دیگر، باید بتوانیم همزمان در چندین مسیر عمل کنیم، از یکسو ماموریت را پیش ببریم و از سوی دیگر، زنده بمانیم. زنان در این زمینه بر مردان برتری دارند.»
او افزود که زنان بیشتر میتوانند «به ماموریت توجه کنند تا به خودشان».
ملمن اشاره میکند که مقامهای ارشد اطلاعاتی ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه نیز نکات مشابهی درمورد تواناییهای زنان بهعنوان جاسوس به او گفتهاند. پاردو نیز در ادامه سخنانش به روزنامه گلوبز گفته بود: «من چیزی نمیبینم که مانع از قرار گرفتن یک زن در راس موساد شود.»
۱۰ سال از این سخنان پاردو گذشته، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. یوسی ملمن در ادامه مینویسد: «من فکر نمیکنم تا چهار سال بعد، یعنی زمانی که بارنئا دوره خود را به پایان برساند، هم این اتفاق بیفتد.»
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی،۱۴ سپنامبر ۲۰۲۲