زنان و جمهوری اسلامی: سکوت خامنه‌ای و سردرگمی حامیانش

رهبر جمهوری اسلامی سکوت کرد و حلقه حامیانش سردرگم‌تر از قبل شدند. او نه از قتل مهسا امینی سخن گفت و نه اعتراضاتی که عمده شعارهایش خود او را هدف گرفته است.

روز چهارشنبه، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در آغاز پنجمین روز اعتراضات در شهرهای مختلف ایران به قتل مهسا امینی، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی با گروهی از امرای نظامی در دوره جنگ ایران و عراق دیدار کرد.

سخنرانی او به صورت مستقیم از دو شبکه تلویزیونی و پلتفرم‌های اینترنتی وابسته به دفتر نشر آثارش پخش شد. با تبلیغات مفصلی که از روز گذشته در مورد این سخنرانی شده بود، این انتظار ایجاد شده بود که او قرار است موضع مشخصی در مورد اعتراضات گسترده مردمی، موضوع گشت ارشاد و حجاب بگیرد. اما خامنه‌ای حتی کلمه‌ای هم در مورد حوادث روز سخن نگفت.

سخنرانی امروز او عموماً به تحلیل شرایط ایران در جنگ با عراق، موضوع قبول آتش‌بس، تولد سپاه از دل جنگ و «برکاتی که جنگ برای کشور داشت»، اختصاص یافت.

دشواری سخنرانی امروز برای علی خامنه‌ای شاید این بود که باید موضع روشنی در قبال یکی از نمادهای جمهوری اسلامی یعنی سرکوب سیستماتیک زنان به بهانه حجاب می‌گرفت. یا باید مقاومت می‌کرد و می‌گفت جمهوری اسلامی و سرکوب زنان با هم ممزوج‌اند و هرکه غیر آن بخواهد را تحمل نمی‌کند یا عقب می‌نشست، در مقابل جمهوری اسلامی بدون حجاب اجباری نرمش نشان می‌داد و نیروهای امنیتی‌ای که تنها ستون نگاه‌دارنده رهبری‌اش هستند را شماتت می‌کرد.

رهبر جمهوری اسلامی آسان‌ترین کار را انتخاب کرد و هیچ اشاره‌ای به رویدادهای اخیر نکرد.

در اعتراضات پیشین، همچون اعتراضات خوزستان، آبان ۹۸، دی ۹۶، انتخابات ۸۸، ۱۸ تیر ۷۸ و دیگر نارضایتی‌های عمومی، خامنه‌ای بر یک محور جانبی موضوع تکیه می‌کرد و روایتی مطلوب ارائه می‌داد. هسته نارضایتی‌های پیشین به بخش‌هایی از «عملکرد اجرایی» جمهوری اسلامی مانند تقلب در انتخابات، ضعف خدمات عمومی، گرانی، افزایش قیمت سوخت و … مربوط می‌شد و نه یکی از نمادهای حکومت‌ اسلامی.

گرچه اعتراضات پیشین هم همواره از موضوع ابتدایی‌شان فراتر رفتند و شعارهای معترضان نهایتاً اصل جمهوری اسلامی را نشانه می گرفت ولی علی خامنه‌ای بر همان موضوع اختلافی نخست تکیه می‌کرد و روایت خودش را برای حامیان و نیروی سرکوبش ارائه می‌داد.

برای نمونه در اعتراضات به افزایش قیمت بنزین در آبان ۹۸، خامنه‌ای در روز دوم اعتراضات در حاشیه درس خارج فقهش گفت که او در گرانی بنزین نقشی نداشته، «صاحب‌نظر» هم نیست ولی از تصمیم سران سه قوه حمایت می‌کند. او در ادامه مردم را سریع به دو بخش تقسیم کرد و گفت که عده‌ای نگران تبعات گران شدن بنزین‌اند که او نگرانی آن‌ها را به رسمیت می‌شناسد و عده‌ای هم به دنبال شرارت و آتش زدن بانک‌ها و ادامه سازمان مجاهدین و سلطنت‌طلب‌ها هستند که نیروهای امنیتی باید با آن‌ها برخورد کنند.

«بعضی از مردم از این تصمیم یا نگران می‌شوند یا ناراحت می‌شوند یا به ضررشان است یا خیال می‌کنند به ضررشان است، به هر تقدیر ناراضی می‌شوند، لکن آتش زدن فلان بانک کار مردم نیست، این کار اشرار است؛ به این باید توجّه داشت. در یک چنین حوادثی معمولاً اشرار، کینه‌ورزان، انسان‌های ناباب وارد میدان می‌شوند، گاهی بعضی از جوان‌ها هم از روی هیجان با این‌ها همراهی می‌کنند و این‌ جور مفاسد را به بار می‌آوردند؛ این مفاسد هیچ مشکلی را درست نمی‌کند جز اینکه علاوه‌ی بر هر مشکلی که هست، ناامنی را هم اضافه می‌کند… هیچ کس به این اشرار کمک نکند، هیچ انسان عاقل و شایسته‌ای که به کشور خودش علاقه‌مند است، به زندگی راحت خودش علاقه‌‌مند است، به این‌ها نباید کمک بکند؛ این‌ها اشرارند، این کارها، کار مردم معمولی نیست.»

مورد مشابه این گونه موضع‌گیری مبتنی بر ایجاد شکاف در میان معترضان را در رویدادهای دیگر می‌توان دید. از جمله سخنرانی معروف او در روز ۲۹ خرداد ۱۳۸۸.

به نظر می‌رسد خامنه‌ای هنوز نتوانسته راهی برای دودستگی در صفوف اعتراض به یکی از پایه‌های برسازنده جمهوری اسلامی بیابد. در دو روز گذشته لشکر سایبری وابسته به سپاه پاسداران تلاش کردند اعتراضات را به تجزیه‌طلبی، آتش زدن پرچم و آتش زدن خودروهای امدادی محدود کنند ولی گستره اعتراضات به حدی بود که این تاکتیک هم عقیم ماند. حامیان رهبر جمهوری اسلامی که در روزهای گذشته سردرگم بوده‌اند و نتوانسته‌اند رشته وحدت‌بخشی برای حمله به معترضان بیابند با سکوت خامنه‌ای در روز چهارشنبه سردرگم‌تر از قبل خواهند شد.

برگرفته ای از سایت رادیو زمانه،۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲