کمبود دارو و اعتیاد ستاد فرمان امام به «داروی رانتی»

خورشید شَعیری
بزرگ‌ترین شرکت‌های دارویی ایران از زیرمجموعه‌های ستاد اجرایی فرمان امام هستند. این شرکت‌ها معمولا در صف اول دریافت ارز دولتی قرار دارند. دولت با مشکل کمبود ارز مواجه است، شرکت‌های “امام” ارز کمتری دریافت می‌کنند، آنها هم مشکل را به مردم منتقل می‌کنند.

از مطب دکتر خارج می‌شوم و مستقیم به داروخانه‌ای می‌روم که روبه‌روی مطب است. پزشکم داروهای همیشگی را تجویز کرده است. چند اسپری و قرص برای آسم و آلرژی. بیش از ۱۰ سال است که وابسته به داروهای این نسخه‌ام. داروخانه همیشگی، اسپری تنفسی‌ای را که سال‌هاست مصرف می‌کنم ندارد. به داروخانه بعدی می‌روم. داروخانه بعدی. به پنج داروخانه سر می‌زنم و دستِ‌آخر به ۱۳آبان می‌روم، داروخانه‌ای مشهور برای یافتن داروهای کم‌یاب. نسخه را چک می‌کنند و می‌گویند: «به ۱۹۰ زنگ بزن. اون‌ها شاید داشته باشن».

یک ساعت و نیم از نیمه‌شب گذشته و تنگی نفس امانم را بریده است. مستأصل با سامانه تلفنی پاسخگویی سوالات دارویی تماس می‌گیرم. منشی تلفنی پیش‌فرض اعلام می‌کند که برای سفارش دارو باید صبح‌ها تماس بگیرم. جلوی ورودی داروخانه ۱۳آبان می‌نشینم. در پایتخت ایران. در نخستین سال قرن پانزدهم. نگهبان داروخانه هشدار می‌دهد که نباید آنجا بنشینم و ممنوع است.

با ناامیدی به سوی میدان حر می‌روم. میدانی در نزدیکی بیت رهبری. رهبر پارسال در سخنرانی نوروزی‌اش مدعی شد، ایران هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان است (منبع)، اما در این اقتصاد بزرگ، بسیاری از داروها نایاب شده است. اسپری درمانی سروتاید یکی از همین داروهاست.

پس از چند ساعت دوندگی داروخانه ۲۹فروردین اعلام می‌کند که دارو را دارد؛ اما تنها یک عدد موجود است و قیمتش ۴۷۰ هزار تومان. یک اسپری درمانی که همیشه حدود ۱۸ تا بیست هزار تومان قیمت داشت، پارسال به ۴۵ هزار تومان رسید و حالا مجبور بودم ۴۷۰ هزار تومان برایش بپردازم. در صف طولانی و طاقت‌فرسای داروخانه ۲۹فروردین نشستم.

چهار شیشه داروی ام‌اس: ۲۲ میلیون تومان
دختری لاغر کنارم نشسته است؛ می‌گوید ۴۰ دقیقه است که منتظر دارویش است. شروع می‌کند به دردِ دل گفتن. می‌گوید ۱۳ سال است که به بیماری ام‌اس مبتلاست. برای دوره‌ای آمپول آوونکس خارجی تزریق می‌کرده و با تحریم‌های دوره احمدی‌نژاد، دیگر نتوانسته است دارویش را پیدا کند. ناچار شده که داروی مشابه ایرانی را به نام سینووکس مصرف کند. می‌خندد و می‌گوید: «چه می‌شه کرد؟ ناچاریم دیگه. و الا کی دوست داره داروی ایرانی مصرف کنه؟»

آتوسا ۲۹ ساله است و خودش در یک مجتمع درمانی کار می‌کند اما حالا برای یافتن داروهایش به مشکل برخورده است. با لبخند می‌گوید: قبلا داروی سیوونکس ایرانی را با بیمه تامین اجتماعی ۸۰۰ تومان، یعنی ۸۰۰ تا تک تومانی می‌خریده است؛ البته چون دستگاه کارتخوان تراکنش‌های زیر دو هزار تومان را نمی‌پذیرفته، دو هزار تومان کارت می‌کشیده است. بعدتر قیمت دارو به ۳۴۵ هزار تومان رسیده و آن زمان برای شکایت به معاونت درمانی وزارت بهداشت رفته‌اند اما آن‌ها گفتند که بیمه حق پوشش را کاهش داده است و کاری از دستشان برنمی‌آید. هرچند که در کمتر از یک سال دوباره قیمت آمپول کاهش پیدا کرد اما فشار زیادی به ما آمد. ناشکری کردیم. کاش همان ۳۴۵ هزار تومان می‌ماند.

آتوسا می‌گوید که بعدتر بیماری‌اش شدیدتر شده و دارو هم به آی‌جی‌آی‌بی تغییر کرده است. هر بار دارو را با سهمیه ۴۷۰ هزار تومان دریافت می‌کرده اما حالا ناگهان سهمیه را قطع کرده‌اند و ناچار شده همان مقدار دارو را از بازار آزاد با قیمت ۲۲ میلیون و ۱۸۰ هزار تومان بخرد؛ یعنی هر شیشه نیم میلی‌گرمی حدود پنج میلیون و پانصد هزار تومان. در حالی که همین دارو تا سه ماه پیش شیشه‌ای یک میلیون تومان بود. اما ناگهان کمیاب شد و زمانی که موجود شد، قیمت آن پنج برابر شده بود؛ یعنی حدود پنج میلیون و پانصد هزار تومان. او می‌گوید: از داروی آی‌جی‌آی‌بی برندهای ایتالیایی، آلمانی و کره‌ای در بازار موجود است و ممکن است برای واردات آن‌ها مشکلی پیش آمده باشد.

ماجرا چطور آغاز شد؟
شماره آتوسا را می‌خوانند و او می‌رود اما بیماران دیگری در انتظار داروی سرطان پستان، آسم و ام‌اس هستند. چشم‌هایشان خالی‌ست، جیب‌هایشان خالی‌تر. زنی میان‌سال که چادر سیاهش را وصله کرده است، می‌گوید: شوهرم یک موتور داشت، آن را فروخته‌ایم تا دوا بخریم. تهران از نیروهای امنیتی پوشیده شده است؛ در هر میدان و چهارراه، نیروهای یگان‌ویژه مستقر هستند. لباس شخصی‌ها یا بسیجی‌ها هم گشت‌زنی می‌کنند. از داروخانه بیرون می‌آیم تا نفسی تازه کنم اما نیروهای امنیتی «ریخته‌اند» اطراف ۲۹فروردین؛ شاید چون نزدیک بیت است. بلند فریاد می‌زنند: «برید تو داروخونه. برید تو داروخونه».

تا پیش از آمدن ابراهیم رئیسی، دارو و مواد اولیه صنعت داروسازی با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کشور می‌شد؛ اما از پیش از نوروز ۱۴۰۱ و در روند برنامه‌ای که دولت سیزدهم آن را «جراحی بزرگ اقتصادی» می‌نامید، اختصاص ارز دولتی به واردات دارو حذف شد.

داروسازان می‌گویند: تا پیش از ۱۴۰۱ واردکنندگان، داروهای زیادی را وارد کشور کردند، اما بسیاری از داروها مانند کالاهای دیگر، از گمرک ترخیص نشد. دولت از واردکنندگان ارز بیشتر طلب می‌کرد. در این پروسه، ترخیص بسیاری از داروها برای واردکننده نمی‌صرفید و آن‌ها هم از خیر ترخصیش گذشتند. پس از این بحران، دولت به واردکنندگان دارو، ارز ترجیحی اختصاص داد و آن‌ها توانستند داروها را وارد کنند. با گذشت این دوره، بسیاری از بازرگانان از واردات دارو صرف نظر کردند. هر بالا و پایین در موضوع ارز و ماجراهای گمرک، بار

برگرفته ای از سایت رادیو زمانه، ۱۶ دسامبر ۲۰۲۲