تجمعات اعتراضی علیه حملات شیمیایی به دانش‌آموزان: مرگ بر حکومت بچه‌کُش!

آموزگاران و اولیاء دانش‌آموزان روز سه‌شنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ در چند شهر ایران و در اعتراض به بی‌تفاوتی جمهوری اسلامی به حملات شیمیایی در مدارس تجمعات اعتراضی برگزار کردند.

در پی فراخوانی که از سوی شورای هماهنگی کانون‌‌های صنفی معلمان منتشر شد، صدها آموزگار، خانواده دانش‌آموزان و دیگر شهروندان در چند شهر ایران تجمع اعتراضی برگزار کردند.

شورای هماهنگی کانون‌های صنفی معلمان در فراخوان خود خطاب به آمران و عاملان مسمومیت‌های سازمانیافته دانش‌آموزان نوشته بود که به خطر انداختن امنیت دانش‌آموزان «خط قرمز» معلمان است.

مشهد، شیراز، تهران، کرج، اهواز، کازرون، سنندج، بابل، رشت، کاشمر، هرسین، جلفا و دیواندره از جمله شهرهایی بودند که تجمعات اعتراضی در آنها شکل گرفت.

«فریاد، فریاد، از این همه بیداد»، «امنیت مدارس حق مسلم ماست»، «مسئول بی‌کفایت، استعفا استعفا»، «حمله شیمیایی محکوم باید گردد»، «مرگ بر حکومت بچه‌کش» و «آهای آهای نشسته‌ها، مسموم بعدی از شماست» از شعارهاییست که در تجمعات اعتراضی شهرهای مختلف سر داده شد.

در اهواز جمعی از معلمان، خانواده‌های دانش‌آموزان، مقابل اداره کل آموزش و پرورش اهواز با در دست داشتن پلاکارد و نوشته، با تکرار شعارهای «چه ایران چه افغان مرگ بر طالبان» و «سپاهی بسیجی داعش ما شمائید» دست به تجمع اعتراضی زدند.

در رشت نیروهای ضد شورش به تجمع آموزگاران هجوم برده و برای متفرق کردن آنها اقدام به شلیک گاز اشک‌آور کردند. در شیراز نیز نیروهای یگان ویژه و امنیتی با هجوم به تجمع آموزگاران و خانواده‌های دانش‌آموزان شماری از آنها را بازداشت کردند.

بر اساس گزارش‌های منابع صنفی، محمدعلی زحمتکش بازرس ارشد انجمن صنفی معلمان فارس از جمله افراد بازداشت‌شده در تجمع اعتراضی امروز در مقابل اداره کل آموزش و پرورش این استان بود.

در مشهد نیز آموزگاران با در دست داشتن پلاکاردهایی که روی آنها جملاتی چون «بوکوحرام ایران مسمومیت دختران» و «مدیران ساندیسی، حقوق اختلاسی» نوشته شده بود تجمع اعتراضی برگزار کردند.

در تجمع اعتراضی دیگر که مقابل اداره آموزش و پرورش شهر سنندج برگزار شد حاضران با شعار «مرگ بر طالبان، چه ایران چه افغان» به عاملان مسمومیت‌های اخیر اعتراض کردند. تجمع اصفهان نیز که در مقابل اداره کل آموزش و پرورش این استان در خیابان هشت بهشت برگزار شد با مداخله ماموران نیمه‌کاره ماند.

همزمان در دانشگاه «علامه» تهران نیز صدها دانشجو با تجمع در محوطه دانشگاه به مسمومیت‌های سازمانیافته دانش‌آموزان و دانشجویان اعتراض کردند. این تجمع که با شعارهایی چون «آزادی، آزادی، آزادی» در جریان بود با حمله تعداد زیادی از نیروهای بسیجی، لباس‌شخصی و امنیتی روبرو شد. در ویدئوی کوتاهی که از این حمله منتشر شده یکی از نیروهای حکومتی خطاب به دانشجویان فریاد می‌زند: «جمعش کنید»!

محمود بهشتی لنگرودی فعال فرهنگی و نایب رئیس کانون صنفی معلمان گفته که «نیروهای امنیتی با شفاف‌سازی بخشی از شواهدی که تا کنون به دست آورده‌اند، می‌توانستند مانع بسیاری از سوء برداشت‌ها، تحلیل‌ها و قضاوت‌ها شوند اما به هر حال تا کنون این اتفاق نیفتاده و عامه مردم و حتی بسیاری از خواص در بلاتکلیفی کامل بسر می‌برند. در چنین شرایطی، طبعا و منطقا نهادهای امنیتی و حاکمیتی بیش از همه مسئول هستند که بعد از گذشت سه ماه از شروع این حوادث‌، هنوز هم از ارائه یک تحلیل منطقی یا شواهد و سرنخ‌هایی که موجب آرامش جامعه و به ویژه، اولیای دانش آموزان شود، عاجز مانده‌ و یا از طرح آن خودداری می‌کنند. این سکوت باعث تقویت تحلیل‌های دیگر می‌شود.»

به گفته محمود بهشتی لنگرودی «ادعاهایی از قبیل بحث شکلات‌های مسموم، تانکر حمل مواد شیمیایی و بادکنک فلان و چاه فاضلاب و تعابیری از این دست توسط صداوسیما به منظور تقلیل اینگونه حوادث، همواره مطرح بوده و حاصلی هم جز افزایش بی‌اعتمادی نسبت به این دستگاه پرهزینه و کم‌فایده نداشته است.»

این آموزگار تأکید کرده «اینکه ویدیوی رقص یک دختر و پسر جوان در میدان آزادی یا پشت بام یک خانه به مسئله امنیتی تبدیل شده و همه ابزارهای فنی برای دستگیری و محاکمه عواملش به کار گرفته شوند، دغدغه چند درصد از افراد جامعه است؟ اینکه اعتراضات مسالمت‌آمیز کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و دیگر اقشار جامعه، تهدید امنیتی محسوب شود، مطابق با کدام معیارهای امنیتی است؟ اما در مواردی مثل همین مسمومیت‌های سریالی که جامعه را به التهاب کشانده، گویی اصلا در اولویت این نهادها قرار نمی‌گیرد و همین برخوردها باعث بی‌اعتمادی بیشتر شده است.»

محمود بهشتی لنگرودی همچنین گفته که «حفظ سلامت روانی دانش آموزان باید اولویت همه باشد. وضعیت به نحوی بدل شده که آسایش و آرامش از دانش آموزان و خانواده‌ها سلب شده است. اثرات و عوارض روانی این اتفاقات، حتی سال‌ها بعد هم ممکن است همراه این خانواده‌ها باشد. هرچند که ممکن است که این سموم عوارض جسمی درازمدت هم داشته باشند و طبعا این مهم نیز بعد از بررسی‌های اهل فن به اطلاع عموم خواهد رسید. به هرحال، معرفی و تنبیه آمران و عاملان این حوادث باید به مهم‌ترین مطالبه اولیا، دانش‌آموزان و بطور کلی، همه آحاد جامعه تبدیل شود.»

حملات شیمیایی سازمانیافته به مدارس ایران از سه ماه پیش آغاز اما از هفته گذشته به شدت گسترده شد. بر اساس آخرین آمار رسمی اعلام شده از سوی محمدحسن آصفری عضو کمیته حقیقت‌یاب مجلس شورای اسلامی تا ۱۵ اسفند بیش از پنج هزار دانش‌آموز در ۲۵ استان و حدود ۲۳۰ مدرسه هدف حملات شیمیایی تروریستی قرار گرفته‌اند.

حملات تروریستی و بیولوژیکی به مدارس ایران در ابتدا دبیرستان‌های دخترانه را هدف قرار داد اما طی دو هفته گذشته تعدادی از دبیرستان‌های پسرانه، دبستان‌های دخترانه و پسرانه و خوابگاه‌های دانشجویی و دانشگاه‌ها نیز هدف این حملات قرار گرفتند.

شامگاه دوشنبه ۱۵ اسفند شوراهای صنفی دانشجویان کشور گزارش داد که خوابگاه میلاد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد حمله گرفته است. پیشتر نیز خوابگاه دختران دانشجوی دانشگاه فنی و حرفه‌ای کرج، خوابگاه دختران دانشجوی دانشگاه فنی و حرفه‌ای ارومیه و دانشکده علوم پایه دانشگاه «محقق اردبیلی» هدف این حملات قرار گرفته بودند.

مصطفی قانعی دبیر علمی کمیته بررسی علل مسمومیت دانش‌آموزان هم دوشنبه‌شب در برنامه خبری صداوسیمای جمهوری اسلامی گفت که «در بحث علمی ما سه دسته از موارد کشنده را به سرعت رد کردیم. از همان ابتدا مشخص شد با یک ماده محرک مواجه هستیم. ماده محرک، طیف وسیعی است که در خون اثرگذار است. در بررسی‌ها متوجه شدیم میزان آسیب پایین است و تمام نمونه‌ها از محیط و… جمع‌آوری شده و حدود ۵ درصد دانش‌آموزان در معرض ماده محرک قرار گرفته‌اند. ماده محرک در چند نوع بیان شد و سمی نبوده است. بنابراین استفاده از واژه مسمومیت، درست نیست.»

سعید کریمی معاون درمان وزارت بهداشت نیز گفته که «ماده محرک که استنشاقی است، خودش حالت گازی دارد اما لزوما آن ماده اصلی ممکن است گاز نباشد، بلکه می‌تواند یک ماده جامد باشد؛ به صورت پودر یا خمیر یا حتی مایع باشد که وقتی روی شوفاژ یا بخاری ریخته می‌شود یا در اثر حرارت محیط می‌تواند تبخیر شود و بعد علائم تحریکی را ایجاد کند.»

شامگاه گذشته، دوشنبه ۱۵ اسفندماه، وزارت کشور که از سوی دولت مسئول بررسی موضوع شده است، در بیانیه‌ای حملات سازمانیافته را بطور کلی رد کرد و فاجعه‌ای در سطح ملی را به موارد محدود و از سر ماجراجویی کاهش داد!

در بیانیه وزارت کشور آمده که «در آزمایش‌های انجام‌شده در کمتر از پنج درصد مراجعین مواد محرکی یافت شده که منجر به بدحالی دانش‌آموزان و بروز علائمی شده است که خوشبختانه هیچ‌کدام منجر به مخاطرات و عوارض پایدار برای فرزندان‌مان نشده است، این می‌تواند یک اقدام عامدانه و جنایتکارانه باشد و تحقیقات در این زمینه توسط دستگاه‌های اطلاعاتی و انتظامی ادامه دارد.»

در ادامه اما آمده است: «در نشست مشترک کمیته علمی وزارت بهداشت و درمان، بنا به اطلاعات ارائه‌شده استانداران مرتبط با موضوع و سایر بخش‌های مربوطه، معلوم شد که بیش از ۹۰ درصد ابراز ناراحتی دانش‌آموزان ناشی از اضطراب و نگرانی‌های ایجاد‌شده در فضای کلاس و مدرسه بوده است.»

این بیانیه همچنین افزوده که «برابر بررسی‌های به‌ عمل آمده بخشی از مواردی که منجر به ایجاد التهاب در برخی از مدارس شده است، ناشی از اقدامات ماجراجویانه است که مسئله مورد رسیدگی قرار گرفته است.»

وزارت کشور همچنین روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی، و فعالان صنفی آموزگاران و دیگر شهروندانی را که به اطلاع‌رسانی یا اظهار نظر درباره مسمومیت‌ها می‌پردازند تهدید کرده است: «تعدادی از عناصر مخل روان و سلامت جامعه که با نشر اکاذیب و تشویش اذهان در کنار هیاهوی کور بیگانگان در ایجاد جوّ ملتهب و اضطراب تلاش داشته‌اند، توسط مراجع قضایی تحت پیگرد قرار گرفته‌اند که رسیدگی فوری و قاطع مورد انتظار است.»

به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی در شرایطی که مدارس در آستانه تعطیلات نوروزی قرار دارند به دنبال «جمع‌ کردن» موضوع است بدون آنکه برای افکار عمومی مشخص شود آمران و عاملان این حملات چه کسانی هستند. محمدرضا احمدی عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی امروز سه‌شنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ گفته که به زودی «قضیه جمع می‌شود»!

برگرفته ای از سایت کیهان لندن، ۸ مارس۲۰۲۳