هادی خرسندی
شباش هم یک آهو میآورند توی اخبار صدا و سیما و میگویند این از نسل همان آهویی است که امام رضا از دست شکارچی نجاتش داد!
روز بعدش چند تن از سرداران و دریاسالاران و تیمساران ستارهدار و قپهدار و تیمسار شمخانی و پسرش به مشهد پرواز میکنند و به پابوس امام رضای جدید میروند و مراتب بیعت خود را به اطلاعش میرسانند. فاتحه.
اولین کاری که امام رضای جدید در روز اول امامتش خواهد کرد افتتاح بزرگترین کارخانه ماست خاورمیانه است برای مبارزه با بیحجابی. بعد هم دستور دستگیری یازده تن فوتبالیستهای پرسپولیس و سه تا نیمکتنشین و داور و مربی تیم را صادر میکند که اینها کافر حربی هستند که از حکومت اسلام اطاعت نمیکنند و تصمیم دارند به استادیوم من تجاوز کنند.
ایندیپندنت فارسی خبر داده که مدیران باشگاه پرسپولیس تهران تصمیم گرفتهاند از ورزشگاه «امام رضا» در مشهد برای مسابقات آسیایی استفاده کنند اما علم الهدی گفته بفرما!
آیت الله علم الهدی در یک مصاحبه اختصاصی با خبرنگار ما یواشکی اظهار داشت فقط به یک شرط میگذارم پرسپولیسیها بیایند به ورزشگاه امام رضا و آن اینکه اسم تیم را بگذارند «هيئت توپ زنان ثامن الائمه»!
وی افزود: چهل و سه سال است ما با این بنای «چهل منار» مشکل داریم. (چهل منار نام آخوندی پرسپولیس است -ویکیپدیا) حالا تیم پرسپولیس صاف بیاید پنالتی بزند به امام رضا؟ فوتینا. وی افزود من دروازهبان امام رضا هستم.
ناظران سیاسی و ورزشی این عشوههای علم الهدایی را ناشی از کمبود فرصت میدانند. از وقتی بوی الرحمن حکومت بلند شده، اگر دقت کنید عور و ادای ائمه جمعه بیشتر شده. کارشناسان رقص و پایکوبی میگویند اینها دارند آخرین قِرهایشان را میدهند.
یکی دو سال پیش آقای علم الهدی اعلام کرد که مشهد شهر توریستی و گردشگری نیست و هر کس به اینجا سفر میکند «زائر» است و «مجاور». آقای علم الهدی توضیح نداد که چرا این زُوّار امام رضا اغلب مردان پولدار عراق و حومه هستند و چرا بیشترشان به مشهد که میرسند فرصت زیارت پیدا نمیکنند؟ زیارت نکرده ولی راضی برمیگردند!
این قصیده یادگار فرمایشات توریستی و رهنمودهای گردشگری امام رضای آینده است در آستانه تحلیف دامادش به ریاست جمهوری . دو سال پیش:
***
گردشگری به تو چه؟
علم الهدا، خدارا، تو برس به بول و غایط
بشناس حد خود را و بکن خودت رعایت
به تو چه که این جماعت به کجا رود به گردش؟
تو فقط مقلّدان را به خلا بکن هدایت
و مزاج آن مسلمان به تلاوتی روان کن
که تمام دانش تو همه سورت است و آیت
و بگو ز خاطراتی که تراست با رئیسی
ز عروج انبیا هم دو سه تا بگو حکایت
و اگر فلان مقلّد به طهارتش نکوشد
تو بکوش در مقابل، به عطوفت و عنایت
ببرش برادرانه به خلای اختصاصی
و بشوی کون او را، بدهد اگر رضایت
اگر او مقاومت کرد و نداد تا بشویی!
تلفن بزن به رهبر و بکن از او شکایت
و بپرس تا چگونه تو طهارتش بگیری
نه به زور انقلابی، نه به جُنحه و جنایت
تو پدرزن رئیسی، چه شود از او بخواهی
که به یاریت شتابد، به محبت و درایت
دو سه روز دیگر ایشان، شود آبراهام لینکلن!
به تو نیز اقتداری بدهند بی نهایت
ز سپاه نیز باید بکنی کمک تقاضا
که به بذل آفتابه، بکند ترا حمایت
بکن آنچه میتوانی، نشو «تور لیدر» امّا
که فزون ز بول و غایط، نبود توان و مایه ت
تو برس به بول و غایط، علم الهدا، خدارا
که همین خوراک فقهی بدهد ترا کفایت
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی، ۸ آپریل ۲۰۲۳