سرکوب خاموش هنرمندان تئاتر

روژان کلهر
علاوه بر سانسور پیوسته و نهادینه، وضع معیشتی هنرمندان نیز در خدمت سرکوب تئاتر ایران قرار گرفته است. بر اساس بررسی‌های میدانی و در گفت‌‌وگو با برخی هنرمندان تئاتر وضعیت کنونی را که همچنان تحت تأثیر قیام ژینا قرار دارد بررسی کرده‌ایم.

اقتصاد ورشکسته تئاتر ایران
مدیریت هنری دولت سیزدهم نه تنها برنامه مشخصی ندارد بلکه اصولا با هنرمندان کشور در ارتباط نیست. یکی از اتفاقات مهم در جامعه تئاتری ایران، بالا رفتن آمار توقیف اجراهای نمایشی طی ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۱ بود. بسیاری از نمایش‌ها در حین اجرای نمایش و با وجود آنکه بلیت‌ها فروش رفته بودند توقیف شدند. در جریان قیام ژینا بسیاری از هنرمندان تئاتر در حمایت از اعتراضات ملت ایران صحنه تئاتر را ترک کردند.
در دوران کرونا هنرمندان تئاتر و تماشاخانه‌ها خسارت‌های مادی هنگفتی را متحمل شده بودند. در سال ۱۴۰۱ پس‌لرزه‌های رکود دوران کرونا گریبانگیر تماشاخانه‌های خصوصی شد و برخی از آن‌ها نظیر تماشاخانه «شانو» ورشکسته شدند. تماشاخانه‌های سپند و دیوار چهارم هم از سالن‌های فعال در حوزه خصوصی تئاتر بودند که به دلایل مختلف نتوانستند به حیات خود ادامه دهند.
اکنون شرایط به گونه‌ای است که درآمد ماهانه بسیاری از هنرمندان تئاتر حتی از حداقل دستمزد کارگران هم کمتر است. هنرمندان ناگزیرند برای تأمین معاش خود به مشاغل کاذب روی بیاورند.
حتی نهادهای حکومتی هم چیز دندان‌گیری پرداخت نمی‌کنند. بیشتر بودجه آن‌ها صرف برگزاری جشنواره‌ها می‌شود.
رادیو زمانه در مجموعه‌ای از گزارش‌ها بر اقتصاد فرهنگ و هنر از جمله اقتصاد تئاتر و وضع معیشتی هنرمندان توجه دارد. در گزارش پیش‌رو نشان می‌دهیم که چگونه حاکمیت از بحران اقتصادی در جهت سرکوب هنرمندان استفاده می‌کند.

درآمد ماهانه هنرمندان تئاتر در ایران – به‌خصوص آنان که بازیگر سینما و رادیو و تلویزبون نیستند و کارشان فقط تئاتر است؛ چه بازیگر و کارگردان تئاتر باشند چه نمایشنامه‌نویس و یا از عواملی که در پشت صحنه‌ مشغول به فعالیت‌اند – به‌طورمتوسط در طول سال از حداقل دستمزد کارگران بسیار کمتر است. البته صحبت از دانشجویان تئاتر و یا گروهی که صرفا از روی علاقه‌مندی و یا تفریحی تئاتر کار می‌کنند نیستند بلکه صحبت از کسانی‌ست که شاید چندین سال است در این حوزه فعالیت دارند و به‌ یک معنا دست‌اندرکاران حرفه‌ای تئاتر محسوب می‌شوند. بسیاری از این هنرمندان با آنکه هدف‌شان تلویزبون و سینما نیست علاوه بر روی آوردن به شغل‌های کاذب برای امرار و معاش، ناخواسته مجبورند با بازی در نقش‌هایی کوتاه و سیاهی‌لشکر صرفا برای کسب درآمدی هرچند اندک اما نه اندک‌تر از درآمد تئاتر وارد سینما و تلویزیون بشوند.

حمایت حداقلی و دخالت حداکثری مرکز هنرهای نمایشی
مرکز هنرهای نمایشی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یک نهاد دولتی در ایران حقوقی به هنرمندان تئاتر پرداخت نمی‌کند. حمایت‌هایش معمولا به اندازه‌ی یک درصد دخالت‌هایش هم نیست‌. این نهاد تنها در صورتی از هنرمندان حمایت می‌کند که کارهای سفارشی مد نظرشان را آن هم در قبال دستمزدی ناچیز انجام دهند. کمک‌هزینه‌هایی هم که برای اجرا در سالن‌های دولتی درنظر گرفته شده دندان‌گیر نیست‌. در سالن‌های نیمه‌دولتی هم تنها حمایت مرکز هنرهای نمایشی این است پول سالن را از هنرمندان نمی‌گیرد و فقط درصدی از فروش بلیط را کسر می‌کند و در ازای آن در روند اجراها دخالت می‌کند. حتی در سالن‌های خصوصی که نه از خود سالن‌ها حمایت می‌شود نه از هنرمندانش دخالت شدید این مرکز سر جای خود باقی‌ست.

یکی از نمایشنامه‌نویسان که در چند پروژه‌ی نوشتن نمایشنامه‌ با مرکز هنرهای نمایشی همکاری داشته می‌گوید:

سال گذشته که هیچ چون من به خاطر اعتراضات همکاری خاصی با جایی نداشتم اما مثلا سال پیش‌ از آن یک همکاری با این مرکز داشتم برای نوشتن نمایشنامه که حق‌التالیفم شش میلیون تومان بود آن‌هم برای نوشتن درخصوص موضوعی سفارشی که مجبور شدم یکی دو ماه درباره آن تحقیق کنم. چندین ماه کار و زحمت برد نوشتن خود نمایشنامه و حتی حق‌التایفم را هم بعد از یک سال پس از پیگیری‌های مدام پرداخت کردند. کتاب نمایشنامه هم که با سانسور منتشر شد، پخش هم نداشت کلا!

این هنرمند تئاتر که خودش و دوستانش در زمینه‌ی کارگردانی تئاتر هم در گروه‌های مختلف فعالیت دارند درباره وضع تئاتر با توجه به قیام ژینا و بحران اقتصادی کنونی می‌‌گوید:

سال گذشته بیشتر هنرمندان حرفه‌ای تئاتر اجرایی نداشتند اما به‌طورکلی چنانچه بتوان در سالنی دولتی تئاتری را اجرا کرد آن هم با سختگیری‌های شدید در بازبینی و گذشتن از هفت‌خان نظارت‌ها معمولا پرداخت دستمزدی که به عنوان کمک‌هزینه از طرف مرکز پرداخت می‌شود خیلی طول می‌کشد و آنقدر نیست که جوابگوی هزینه‌ها و زحمت‌ها باشد مگر اینکه از بازیگر چهره‌ی سینما استفاده کنی و دل‌خوش کنی به گیشه و فروش بلیط.

از کارهایی که در طول سال مرکز هنرهای نمایشی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام می‌دهد برگزاری جشنواره‌هاست.‌ معمولا بیشتر بودجه‌ای که با آن جشنواره‌ها از جمله جشنواره تئاتر فجر، جشنواره آئینی-سنتی، جشنواره عروسکی، جشنواره تئاتر کودک و نوجوان و جشنواره‌های استانی و… را برگزار می‌کند صرف دادن دستمزد داوران، دبیران و عوامل اجرایی دبیرخانه و هزینه برپایی جشنواره می‌‌شود. کمک‌هزینه‌ای که به گروه‌ها پرداخت می‌شود بسیار اندک است.

هنرمندان تئاتر در شهرستان‌ها معمولا شغل ثابت و یا موقتی دارند. برخی هم هر کاری می‌کنند: از نمایشنامه‌نویسی، بازیگری و کارگردانی تا کارهای خیابانی سفارشی و شرکت در هر جشنواره‌ای که پیش بیاید. همه هم فقط به این خاطر که بتوانند در نهایت زندگی بخور نمیری داشته باشند. برخی‌شان هم یک نمایش دارند که فقط موضوعش را عوض می‌کنند.

به طور مثال یکی از هنرمندان که در یکی از شهرستان‌های فعال در حوزه تئاتر فعالیت دارد و سال گذشته با وجود تحریم‌ اکثر هنرمندان در جشنواره استانی شرکت کرده می‌گوید:

کمک هزینه‌ای که اداره ارشاد به گروه‌های شرکت‌کننده پرداخت می‌کند نهایتا پنج ملیون تومان است که به برخی گروه‌ها دو یا سه میلیون تومان داده می‌شود. حالا در نظر بگیرید با این مبلغ کارگردان باید تمام هزینه‌های اجرا را تأمین کند و به بازیگران و عوامل اجرایی هم دستمزد که چه عرض کنم حداقل پول کرایه رفت‌وآمدشان را بدهد. تمام امید ما این است با شرکت در جشنواره استانی بتوانیم انتخاب شده و به جشنواره فجر راه پیدا کنیم که البته کمک‌هزینه‌ی این جشنواره هم نهایتا دو برابر کمک‌هزینه‌ی جشنواره استانی‌ست و نهایتا افراد گروه می‌توانند جایزه‌ای دریافت کنند که مبلغ جوایز نیز خنده‌دار است. و شاید دلیل اصلی اینکه ما در این جشنواره‌ها شرکت می‌کنیم این است بتوانیم دیده شده و مطرح شویم.

همچنین یکی دیگر از هنرمندانی که معمولا هرساله در جشنواره‌ها شرکت داشته اما سال گذشته از جمله افرادی بوده که جشنواره‌ها را تحریم کرده می‌گوید:

معمولا هرساله هر استان جشنواره‌ای با عنوان جشنواره استانی برگزار می‌کند و اثار منتخب پس از شرکت در جشنواره منطقه‌ای و انتخاب در این مرحله، راه پیدا می‌کنند به جشنواره تئاتر فجر، اما سال گذشته حتی در شهرستان‌ها هم افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در جشنواره شرکت نکردند؛ مثلا در استان کردستان اصلا جشنواره استانی برگزار نشد و خودشان به عنوان گزارش سه چهار تئاتر که در سال‌های پیش اجرا شده بود را در نظر گرفتند و اسم دادند که حتی برخی‌ از کارگردان‌هاشان اطلاع هم نداشتند. اکثر هنرمندان تئاتر در شهرستان‌ها معمولا یا شغل ثابت و موقتی دارند یا برخی‌شان هر کاری می‌کنند؛ نمایشنامه‌نویسی، بازیگری و کارگردانی و… از کارهای خیابانی سفارشی بگیرید تا شرکت در هر جشنواره‌ای که پیش بیاید تا بتوانند در نهایت زندگی بخور نمیری داشته باشند. برخی‌شان هم یک نمایش دارند که فقط موضوعش را عوض می‌کنند و در جشنواره‌های مختلف شرکت می‌کنند و البته این معضلات صرفا مختص هنرمندان تئاتر در شهرستان‌ها نیست.

کسب و کار «دفاع مقدس»
علاوه بر مرکز هنرهای نمایشی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، مراکز دیگری چون بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، انجمن تئاترانقلاب و دفاع مقدس، بنیاد فرهنگی روایت فتح، مرکز هنرهای نمایشی بنیاد شهید و امور ایثارگران، حوزه هنری انقلاب اسلامی، شهرداری‌ها، سازمان بهزیستی و… هم فعالیت‌های تئاتری دارند و به‌طورکلی فعالیت‌شان ختم می‌شود به برگزاری جشنواره و همایش و چاپ و نشر کتاب‌های نمایشی البته با موضوعات سفارشی مورد نظرشان که معمولا یا هر هنرمندی با آنان همکاری نمی‌کند و یا اینکه خودشان با هر هنرمندی همکاری نمی‌کنند. در نهایت از نظر مالی هم به جز کسانی که خودشان دستی در آتش دارند به هنرمندان دیگر چیزی نمی‌رسد که چشمگیر باشد. معمولا هرکدام از این مراکز هرساله و یا دوسال‌یک‌بار جشنواره‌ای با اهداف تبلیغاتی برگزار می‌کنند که هزینه‌هایی که خرج می‌کنند بسیار بالا اما دستمزد هنرمندان و یا جوایزی که به برندگانشان اختصاص می‌یابد بسیار اندک است.

«معمولا تئاترهای پُر پرسناژ کار می‌کنیم چون مخاطب بیشتری خواهیم داشت. به هر حال بازیگر حتی ناشناخته‌ هم خانواده و چندین دوست و رفیق و آشنا دارد که بیاید تئاترش را ببیند و برایش بلیط بخرد. حتی برخی بچه‌ها که حالا حرفه‌ای نیستند و یا اجرای اولشان است مخاطب‌شان از بازیگران حرفه‌ای تئاتری بیشتر است چون تبلیغ بیشتری می‌کنند برای اینکه دیده شوند.»

مثلا بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس هر ساله تعدادی نمایشنامه با عنوان دفاع مقدس و با موضوع جنگ ایران و عراق منتشر می‌کند. یکی از فعالان تئاتر که با بنیاد همکاری کرده درباره حق‌التالیف نمایشنامه‌اش می‌گوید:

برای انتشار هر نمایشنامه حدود یک میلیون تومان تا یک میلیون و نیم حق‌التالیف داده می‌شود و معمولا هر نمایشنامه‌ای هم منتشر نمی‌کنند. البته کسانی مشخص هستند که شناخته‌شده‌ترند و به‌نوعی از افرادی که در حلقه‌ی خودشان‌اند و مبالغ دریافتی‌شان خیلی بیشتر است که البته بسیار محدودند این افراد. مثلا خود انتشارات نمایش که البته زیر نظر مرکز هنرهای نمایشی‌ست برای نشر نمایشنامه هفت‌خان رستمی دارد از ارائه طرح گرفته تا بازنویسی و سانسور و… که نهایتا حق‌التالیفی حدود هفت تا ده میلیون تومن پرداخت می‌کند آن‌هم کلا در سال ده پانزده عنوان نمایشنامه چاپ می‌کند‌. معمولا دستمزدی که بازخوانان و به اصطلاح بررسی‌کنندکان کارها و… می‌گیرند بیشتر از چیزی‌ست که قرار است به نویسنده نمایشنامه داده شود.

یکی دیگر از هنرمندانی که تجربه همکاری با حوزه هنری را دارد می‌گوید:

حوزه از کارهای مذهبی و دفاع مقدس حمایت می‌کند آن هم با محدودیت‌ها، ضوابط و قوانین خاص خودش که با اداره ارشاد کاملا متفاوت است. خودش سالن‌های مخصوصی دارد که معمولا برای اجرا ده تا بیست میلیون تومن پرداخت می‌کند که بستگی به تعداد بازیگران و طراحی صحنه و… دارد.

او در ادامه درباره مخاطبان اینگونه نمایش‌های تبلیغی با اهداف ایدئولوژیک می‌افزاید:

معمولا بابت فروش بلیط تماشاگران اندکی به سالن‌هاشان می‌آیند یا دعوتی هستند یا از دوستان و آشنایان. چون نمایش‌هایی که آنجا اجرا می‌شوند نه موضوعات‌شان برای تماشاگر جذابیت دارد و نه کیفیت‌‌شان و سالن‌ها هم در مکان‌هایی‌ست که دم دست نیستند و معمولا تماشاگری که بیاید آنجا بلیط بخرد که بتوان به فروش کار دلخوش بود، بسیار اندک است. معمولا آثاری هم که چاپ می‌کند توسط حلقه‌ی دوستان و خودی‌ها نوشته می‌شود و بوجه‌ای هست که بین خودشان تقسیم می‌کنند. آثاری که همگی با موضوعات شعاری دفاع مقدس، شهدا و موضوعات مذهبی آن هم با دیدگاه به‌شدت حکومتی‌‌ست.

خانه تئاتر -غیردولتی؟
در این بین برخی از هنرمندان عضو خانه تئاتر هستند که موسسه‌ای غیرانتفاعی‌ست و متشکل از چندین کانون است؛ از کانون بازیگران گرفته تا طراحان صحنه و نمایشنامه‌نویسان. اما از آنجایی که خانه‌ تئاتر یک نهاد غیردولتی اما به‌شدت تحت نظارت حکومت است مزایای خاصی برای این هنرمندان ندارد. صرفا یک تشکل است که خدمات بیمه درمانی و تکمیلی در اختیارشان قرار می‌دهد و شاید در طول سال گاهی کمک‌های مالی به عنوان هدیه که مبلغش آنقدر ناچیز است که گفتن ندارد.

کمک هزینه‌ اداره ارشاد به گروه‌های شرکت‌کننده نهایتا پنج ملیون تومان است که به برخی گروه‌ها دو یا سه میلیون تومان داده می‌شود. با این مبلغ کارگردان باید تمام هزینه‌های اجرا را تأمین کند و به بازیگران و عوامل اجرایی هم دستمزد که چه عرض کنم حداقل پول کرایه رفت‌وآمدشان را بدهد.

البته این نهاد خودش درآمدی ندارد که بتواند از نظر مالی حامی هنرمندان باشد و به عنوان یک نهاد که قرار بوده مستقل باشد نتوانسته در طول چند دهه فعالیت به خودکفایی برسد. اکثر افراد عضو خانه تئاتر صرفا برای اینکه بتوانند از خدمات بیمه درمانی و تکمیلی استفاده کنند عضو آنجا هستند چون مبلغی که برای داشتن بیمه پرداخت می‌کنند نسبت به داشتن بیمه به شکل آزاد کمتر است و با معرفی‌نامه‌ای که خانه تئاتر به آنها می‌دهد می‌توانند عضو صندوق اعتباری هنر شده و از خدمات بیمه درمانی و تکمیلی برخوردار شوند‌.

طبق گفته‌های یکی از اعضای فعال خانه تئاتر معمولا خانه تئاتر بودجه‌اش را از مرکز هنرهای نمایشی، شهرداری‌ها و برخی دیگر مراکز تأمین می‌کند و در گزارش‌ سالانه‌ی انجمن‌های زیرنظر این نهاد، چیزی به عنوان دستمزد برای هنرمندان تحت پوشش در نظر گرفته نشده، فعالیت‌شان محدود است به برگزاری نشست‌های پژوهشی، تخصصی، جلسات و… یا برگزاری جشن ادبیات نمایشی، جشن سالانه تئاتر که خروجی مالی‌اش صرفا برای محدود کسانی‌ست که در این فعالیت‌ها حضور دارند و بسیار اندک‌ند.

سالن‌های خصوصی: چراغی کم‌سو و در حال خاموشی
سالن‌های خصوصی بیشتر در تهران و چند شهر بزرگ کشور از جمله رشت، مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز و… فعالیت می‌کنند. در تهران طی دهه گذشته سالن‌های خصوصی بزرگ و کوچک زیادی فعالیتشان را آغاز کردند که البته با شیوع کرونا بسیاری از آنها ورشکست شدند. برخی‌شان هم به دلیل دخالت‌های به شدت سلیقه‌ای مرکز هنرهای نمایشی به طور کلی مجبور شدند تغییر کاربری بدهند.

در بین هنرمندان تئاتری که شغل ثابت و یا موقتی به جز تئاتر ندارند برخی مجبورند هرکاری انجام دهند از شرکت در جشنواره‌ها تا اجرا در سالن‌های خصوصی و فعالیت در زمینه‌های مختلف از بازیگری گرفته تا کارگردانی و نمایشنامه‌نویسی و معمولا به طور کلی در ایران هنرمندان تئاتری که به شکل تخصصی در یک زمینه مثلا فقط نمایشنامه‌نویسی یا فقط کارگردانی فعال باشند اندک هستند. برخی از هنرمندان هم فقط در سالن‌های خصوصی و سالن‌های دولتی اگر بتوانند فعالیت دارند و معمولا در جشنواره‌ها و… شرکت نمی‌کنند.

سالن‌های خصوصی در ایران هر کدام برای اجرا شرایطی دارند؛ برخی‌شان به این شکل کار می‌کنند که کل هزینه سالن را برای ۲۰ تا ۳۰ شب اجرا به‌طور کامل کارگردان یا تهیه‌کننده باید پرداخت کند اما از فروش بلیط سهمی برنمی‌دارند و یا درصد کمی برمی‌دارند و برخی به صورت درصدی و مشارکتی کار می‌کنند البته درصورت فروش بلیط با توجه به حد نصابی که مدنظرشان است. هنرمندانی هم که می‌خواهند در سالن‌های خصوصی کار کنند ناگزیر باید اسپانسر و تهیه‌کننده داشته باشند. معمولا تئاترهایی که در سالن‌های خصوصی اجرا می‌شوند یا بسیار پر بازیگرند یا کم بازیگر و از بازیگران مطرح و نیمه‌مطرح تلویزیونی و سینمایی استفاده می‌کنند تا بتوانند مخاطب بیشتری جذب کنند.

یکی از کارگردانانی که البته در کنار کارگردانی کار بازیگری تئاتر هم انجام می‌دهد و تجربه چندین اجرای تئاتر در سالیان گذشته در سالن‌های خصوصی داشته در این زمینه می‌گوید: معمولا تئاترهای پرپرسناژ کار می‌کنیم چون مخاطب بیشتری خواهیم داشت. به هر حال بازیگر حتی ناشناخته‌ هم خانواده و چندین دوست و رفیق و آشنا دارد که بیاید تئاترش را ببیند و برایش بلیط بخرد. حتی برخی بچه‌ها که حالا حرفه‌ای نیستند و یا اجرای اولشان است مخاطب‌شان از بازیگران حرفه‌ای تئاتری بیشتر است چون تبلیغ بیشتری می‌کنند برای اینکه دیده شوند. حتی هستند حالا استادان و تئاتری‌های شناخته‌شده و یا بازیگران سینما و… که مثلا آموزشگاه بازیگری دارند از همان آموزشگاه بازیگرانی انتخاب می‌کنند برای نقش‌های فرعی و حتی اصلی و سیاهی‌لشگر و در بین‌شان پیدا می‌شود که نقش هم می‌فروشند. اما برای هنرمندان تئاتری شناخته‌نشده حتی درصورت وجود تهیه‌کننده، دستمزدی که در نظر گرفته می‌شود آنقدر نیست که زندگی با آن بچرخد و مجبوری کار دیگری هم کنارش بکنی.

این کارگردان تئاتر در ادامه درباره رکود اقتصادی سالن‌های خصوصی تحت تاثیر اعتراضات می‌افزاید: سال گذشته ما از تابستان به بعد اجرای خاصی نداشتیم و کلا تئاترها تعطیل بودند. اصلا تماشاگر به سالن نمی‌آمد. کسی کار نمی‌کرد. تئاتر اصلی در خیابان اجرا می‌شود توسط خود مردم. تهیه‌کننده‌ای هم اصلا حاضر نبود وسط بیاید. تعدادی هم که کار می‌کردند یا خودی بودند و همیشه هستند و تحت هر شرایطی حمایت شده و شعارشان این است چراغ تئاتر را روشن نگه می‌داریم و یا گروه‌هایی هم کار کردند تماشاگر آنچنانی نداشتند. بگذریم از یکی دو نمونه‌ی خاص که وضعیتشان فرق می‌کرد.

درباره اسپانسر و حمایت مالی تهیه‌کننده از برخی نمایش‌ها، یک کارگردان دیگر تئاتر که تجربه همکاری با یک تهیه‌کننده را داشته است می‌گوید: گاهی شغل کسانی که به عنوان تهیه‌کننده تئاتر پیدا می‌کنیم اصلا ربطی به تئاتر و هنر ندارد. طرف مثلا ساختمان‌ساز است و یا وکیل و… فقط پول دارد‌. خیلی هم برگشت پولش براش مهم نیست. بیشتر اعتبار تئاتر مدنظرش است احتمالا تهیه‌کننده‌بودن تئاتر برایش اعتباری به ارمغان می‌آورد که حالا بتواند مطرح شود و از آن استفاده کند. برخی هم علاقه‌مندند و حالا در کنار تهیه‌کننده بودن دوست دارند یک نقشی هم بازی کنند و سرمایه‌گذاری می‌کنند اما در کل قراردادی که با ما بسته می‌شود برای نمایشنامه‌نویسی، کارگردانی یا بازیگری و… خیلی نیست که بتوان با آن ارتزاق کرد. شما فکر کن نمایشنامه‌ای بنویسی چند ماه درگیرش شوی مثلا دستمزدت ده ملیون تومان باشد نهایتا! یا کاری را دو ماه تمرین کنی دستمزدی اینچنینی بگیری حالا کمی بیشتر! تازه این برای ماهایی‌ست که شناخته‌شده‌تریم در تئاتر! بقیه که چیزی گیرشان نمی‌آید.

سرکوب خاموش هنرمندان تئاتر
علاوه بر تیغ تیز سانسور و نظارت‌ها و دخالت‌های مرکز هنرهای نمایشی که با روی‌کار آمدن دولت جدید و به ویژه در جریان قیام ژینا بیشتر هم شده، وضعیت معیشتی وخیم هنرمندان تئاتر و اینکه مجبورند تن به هر کاری بدهند باعث می‌شود با آثاری بی‌کیفیت‌تر از پیش از نظر هنری روبه‌رو باشیم. همچنین این وضعیت اسفبار، بسیاری از هنرمندان تئاتر را وادار کرده فعلا قید تئاتر را بزنند و برای گذران زندگی به شغل‌های کاذب پناه ببرند.

تئاتر ایران در این چهار دهه به‌طورکلی از نظر کیفی با معضلات بسیار زیادی روبه‌رو بوده اما دو عامل وضعیت معیشتی بسیار وخیم هنرمندان و تیغ تیز سانسور که بدون شک عوامل مخربی هستند که از طرف حکومت هدایت می‌شوند، به شکل سیستماتیک در کار سرکوب خاموش هنرمندان تئاتر و‌ به طور کلی تئاتر ایران بوده‌اند. در این میان اما بسیاری از هنرمندان تئاتر به دلیل عشقی که به این هنر دارند عرصه را خالی نکرده‌اند. بسیاری درحال روی‌آوردن به تئاتر زیرزمینی‌اند و بسیاری دیگر با نوشتن بدون سانسور، دور زدن سانسور، اجراهای خصوصی و مقابله با فشارهای حکومت بدون اینکه بخواهند تسلیم محدودیت‌ها شده و همسو شوند با تبلیغات ایدئولوژیک مورد نظر حاکمیت، تئاتر مستقل ایران را که حالا زخمی و کم‌رمق و بی‌جان است، زنده نگه داشته‌اند.

برگرفته ای از سایت رادیو زمانه، ۱۱ آپریل ۲۰۲۳