محمود ابطحی
برخی اظهارات اخير سياسی نويسان، بخصوص در جريان برگزاری کنفرانس ساليانه حزب مشروطه ايران (لیبرال دموکرات) مرا واداشته تا مطلب اين هفته ام را به مسئله تلاش برای کم اهميت نشان دادن گفتمان سکولار دموکراسی و نتايج خسران بار آن اختصاص دهم.
اگر نظریههای سیاست جهانی و روابط بینالملل را از زاویهء دید برخی نشریههای «تخصصی»ی مورد حمایت موسسههای ثبت شده در روسیه و یا «محققانِ» مرتبط با آنان (که به زبان انگلیسی در دسترس هستند) را دنبال کنیم، یک ایده در مرکز اندیشهای که میپراکنند آشکارا تکرار میشود.
در نگاه آنان، که به سختی میتوان پشتیبانی حکومت روسیه از آن را متوجه نشد، جهان غرب، و به ویژه برجستهترین نماد و پشتیبان آن، ایالات متحده آمریکا، با بحرانی ایدئولوژیک رو به رو است که به سبب آن نظم جهانی نیز دچار بحران شده و در نتیجه جهان به سوی نظمی جدید در حرکت است.
موضوع، درست یا اشتباه بودن این بخش از نظریه آنان نیست، زیرا کسانی، حتی از درون اردوگاه لیبرال دموکراسی، میتواند از زوایای گوناگون موضوع را مورد بحث قرار داده و نگاه های گوناگون و متضادی نسبت به هم داشته باشند. موضوع آنجا اهمیت پیدا میکند که این افراد با ادعای اینکه نظم جهانی کنونی به سبب نامربوط بودن ارزشهای لیبرال دموکراسی – که پایهٔ این نظم است – شکست خورده، باید دگرگون شود.
در راستای همين منظور، روسیه پارادایم جدیدی را، با عنوان غلط انداز «همکاری خردمندانه»؛ به غرب پیشنهاد میکند. در این پارادایم روسیه و دیگر کشورهای غیر دموکراتیک با حکومتهای تمامیتخواهی که برای انسان ارزش چندانی قایل نیستند، بدون اینکه نامی از اعلامیهء جهانگستر حقوق بشر ببرند، هرچه میگویند بر علیه آن است.
خواست این اردوگاه، که امریکا و لیبرال دموکراسی را در برابر خود میبیند، در پارادایمی که ارائه میدهند به سادگی این است که اعلامیهء جهانگستر حقوق بشر از منشور سازمان ملل متحد حذف شود و کشورها در این خصوص هرچه میخواهند بکنند، و همین اندازه انتقاد و توجه هم منتفی شود، و جهان بازگردد به دوران پیش از صدور آن منشور.
این نگاه برای خوانندهٔ ایرانی آشناست، زیرا کاملا منطبق بر موضع حکومت اسلامی منطبق است که به روشنی عنوان میکند جهانیان در کارش دخالت نکنند و بگذارند هرچه میخواهد بر سر ایرانیان گرفتار در بند بیاورد.
در برابر این نگاه حکومت جنايتکار مسلط بر ايران، دیدگاه اپوزیسیون سکولار دموکراتیک شناخته و پذیرفته شده است؛ ديدگاهی که با تلاشهای بسیارِ کنشگران این عرصه، در قالب گفتمان سکولار دموکراسی در سپهر سیاسی اپوزیسیون غلبه یافته و پایبندی به اعلامیه جهانگسنر حقوق بشر را در کانون خود داشته و توسط بیشتر ایرانیان به ویژه بانوان و جوانان ایرانی شناخته و پذیرفته شده است.
حال اگرچه برای بیشتر ایرانیان دست کم ارزشهای پایهای موجود در اعلامیه حقوقبشر و لزوم پایبندی کشورها به آن روشن شده است، و از این روی خواهان حکومتی سکولار دموکرات با پایبندی کامل به اعلامیه حقوقبشر و پروتکلهای اختیاری آن هستند، برخی از کنشگران سرشناس اپوزیسیون چشم بر روی این واقعیت و تلاشهای فراوانی که برای ایجاد گفتمان سکولار دموکراسی در سپهر سیاسی اپوزیسیون و شناساندن آن به ایرانیان کشیده شده بسته و تلاش میکنند تا اهمیت این گفتمان را، که اکنون به خواست مردمی نیز تبدیل شده است، انکار کرده و خواست آن را غیرضروری قلمداد کنند.
منطقی است که ایرانیان به تنگ آمده از حکومتی که حقوق بشر را به رسمیت نمیشناسد، نسبت به سخنان و نوشتههای کسانی که به روشنی تلاش میکنند، با توجیه وجود فقر و گرسنگی گسترده، ضرورت پرداختن به گفتمان سکولار دموکراسی و پافشاری بر خواست ایجاد حکومت سکولار دموکرات را زیر سوال میبرند، هوشیار باشند و بدانند که داشتن حکومت سکولار دموکراتیک است که امکان رفع گرسنگی و فقر را فراهم میکند.
کسانی که اگرچه خود از «الیت» صاحب دانش و تجربه هستند، با سخنانی بسیار عوامانه برای نشان دادن نزدیکی خود و «اندیشهشان» به «مردم» و یا برای به ریشخند گرفتن اندیشهء سکولار دموکراسی حتی ادعا میکنند که معنی سکولاریسم را نمیدانند، بهتر است بدانند که برای متوسط جامعهء ایران امروز سکولاریسم واژهٔ شناخته شدهای است.
عجیب است این افراد، که خود را سلطنتطلب هم معرفی میکنند، گویا به سخنان شاهزاده رضا پهلوی هیچ توجهی ندارند. ایشان مدت هاست در سخنان خود به اهمیت سکولار دموکراسی اشاره کردهاند و آخرین آن در مصاحبهای با کیهان لندن است که گفتهاند: «این رژیم فشارها از سوی هموطنانم برای برپایی یک جنبش آزادیخواهانه به منظور ایجاد یک نظام سکولار دموکرات را احساس میکند. برای مقابله با این نیروهای آزادیخواه، رژیم میخواهد یک جنگ نیابتی را برای فرار از سرنگونی آغاز کند.»
اینکه ایجاد نظام سکولار دموکرات راه حل برگزیدهء ایرانیان برای رهایی از حکومتی است که برای بقاء با نظم جهانی به جنگ برمیخیزد، اتفاقی نیست؛ این دو موضوع در عمق با یکدیگر مرتبط هستند.
لذا، هر کس که با سکولار دموکراسی دشمنی کند، دانسته و ندانسته به حکومت یاری میرساند.
۱۳ مهر ۱۳۹۸ – ۵ اکتبر ۲۰۱۹