الاهه بقراط
خبر فراوان است. اطلاعات درباره همه چیز در همه جا به شکل انبوه در حال رد و بدل شدن است. مرز بین اطلاعات شخصی و خصوصی و خبرهای اجتماعی و همگانی با مشارکت «داوطلبانه» کاربران تکنولوژی ارتباطات به شدت شناور است. اما اینکه این همه اخبار و اطلاعات عمومی و خصوصی اصلا به چه کار میآید بسیار قابل بحث است. و اینکه این همه اخبار و اطلاعات همگانی تا چه اندازه دقیق و حرفهای تنظیم میشوند نیز به شدت تأملپذیر.
صحبت در این نوشته کوتاه بر سر رد و بدل اطلاعات شخصی و خصوصی نیست که بررسی عمیق روانشناسی و روانکاوی فردی و اجتماعی نیز میطلبد بلکه بر سر «اخبار و اطلاعات» در مفهوم عمومی و اجتماعی آن است.
امروز با این بمباران اطلاعاتی از زمین و آسمان، میتوان در خانه نشست و گزارش که سهل است، حتا «خبر» تنظیم کرد!
در کشورهای دمکراتیک و جوامع باز نوع خبررسانی رسمی به طور سنتی توسط خبرگزاریهای عظیم دولتی و خصوصی صورت میگیرد. اخبار پس از عبور از چهارچوبها یا «فریم»های ژورنالیستی، که هر رسانهای بنا بر شرایط و نوع مخاطبانش، فریمهای ویژه خود را دارد، به مخاطبان و کاربران منتقل میشود.
در کشورهای استبدادی اما اطلاعات یک موضوع «اطلاعاتی» نیز هست! چه در داخل کشور باشد و چه در تبعید. در اینجا موضوع بر سر رسانههای وابسته به دولتها و نهادها و یا اشخاص خارجی نیز نیست که با امکانات و پشتیبانی مالی گسترده و در چهارچوبهای هدفمند به کار مشغولند بلکه بر سر رسانههایی است که تلاش میکنند به طور مستقل و با تکیه بر اندک منابع ملّی به نشر آزادانه اخبار و اطلاعات بپردازند.
در داخل کشور به دلیل شرایط انحصاری و نبود آزادی بیان، انتشار اخبار و اطلاعات یک موضوع «اطلاعاتی» و امنیتی به شمار میرود. این را در طول بیش از سه دهه گذشته دهها روزنامه و نشریه توقیف شده و کارکنان آنها و هم چنین ژورنالیستهایی که در رشتههای متفاوت و در رسانههای مختلف و «مجاز» به کار مشغولند با تمام وجود تجربه کرده و میکنند. «تعقیب و مراقبت» اطلاعاتی در زمینه خبررسانی و گزارشدهی در ایران کار این نوع ژورنالیستها را به شدت با مشکل روبرو میکند و گاه پیامدهای خطرناک مییابد.
در خارج کشور و در شرایط تبعید، ابعاد «اطلاعاتی و امنیتی» در کار رسانههای مستقل و آزاد کمی تغییر میکند. انتشار «ضداطلاعات» در شرایطی که امکانی برای فعالان رسانهای وجود ندارد که درستی و نادرستی اخبار و گزارشها را دریافت و یا پیشینه و حال افرادی را که به عنوان روزنامهنگار به همکاری با آنها روی میآورند مورد بررسی قرار داد، هشیاری سیاسی نیز میطلبد.
تا کجا میتوان از مورد سوءاستفاده قرار نگرفتن مطمئن بود؟ تا کجا میتوان از تبدیل شدن به بلندگوی «ضداطلاعات» رژیم جلوگیری کرد؟ چه ابزاری وجود دارد تا در جوّزدگیهای دورهای و متناوب به دام آنچه نیفتاد که دقیقا مقصود رژیمهای استبدادی را تأمین میکند؟
متأسفانه هیچ راهکار مشخص و ویژهای برای مقابله با ترفندهای «اطلاعاتی» برای انتشار آزادانه اطلاعات وجود ندارد. آنچه هست، تجربه است و تکیه بر اعتمادی که به شدت از هم گسیخته است و با این همه جز تلاش برای ترمیم آن چارهای نیست. در این راه، مانند هر فعالیت دیگری گریزی از روند آزمون و خطا نیست. باید شهامت آزمودن داشت و بار خطاهای احتمالی را بر دوش کشید، و مهمتر از آن، نتیجه آزمونها را با دیگران تقسیم کرد و مسئولیت خطاها را بدون لاپوشانی بر دوش خود گرفت. این رشتهای است که روزنامهنگاری داخل و خارج را در شرایط استبداد به یکدیگر پیوند میدهد.
۴ آبان ۱۳۹۸ – ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹
برگرفته از سايت نويسنده: ژورناليست / الفبا