یکی از دانشجویانم گفت برای شما انسان چیست؟ گفتم عزرائیل و فرشته وجود ندارند ولی انسان هر دوتای آنهاست. گفتم انسان همان خداست که به همه چیز تواناست و در ضمن مظهر ناتوانی مطلق و یا قدرت مطلق اسطوره وار است. در میتولوژی یهودیت، ابراهیم به فرمان یهوه و برای اینکه سرسپردگی خود را به یهوه نشان بدهد قصد کشتن فرزند را نمود. در اینجا ابراهیم در اطاعت خود سمبول خشونتی بی عاطفه و فرزند یک قربانی بیدفاع و ناتوان، جلوه میکنند. در دین مسیحیت، مسیح که معجزه میکند و شفا میدهد و روح القدس است، مصلوب میشود. کسی که به آسمان میرود نمی تواند خود را از چوبه داربرهاند.
در دنیای امروز ما، زن و مرد به یکدیگر میگویند دوستت دارم و بازهم دوستت دارم و سپس در یک عطش عاشقانه و سکسی درهم می پیچند و تمام هیجان و فانتاسم و قدرت جنسی خود را بکار میگیرند تا این لحظه سرآغاز تولد یک نوزاد یا انسان دیگری باشد. حال آنکه امروز در مدرن ترین بیمارستان ها بدون کوچکترین مناسبات سکسی و بدون سخنی عاشقانه، قدرت تکنولوژی و دانش و شیشه های آزمایشگاهی، نقش انسان خلاق را در مرحله اساسی نخستین زندگی کنار می گذارد. در اجتماع، آدمها، آدمهای دیگر را میسازند. مافیا افراد مافیایی یعنی تبهکار و آدمکش و نوکر را میسازد. نظام اقتصادی مصرفی با قدرت تبلیغی بازاریانی و الگوریتم روانشناسانه، رفتار و ناخودآگاه انسان را تابع خود میکند. اسلامگرایان با قدرت جادوئی تبلیغات قرآنی و ایدئولوژیکی، انسانها را به موجودی مفلوک و فناتیک و آدمکش تبدیل میکنند. همه انسانها متضاد و دوگانه اند و قدرت و خودپرستی و اطمینان بخود و شکنندگی و ناتوانی و حقارت را در خود جمع کرده اند. البته همه نقش یکسانی در جامعه ندارند و میزان زیان آوری آنها یکسان نیست. در جامعه و در بستر اختلافات اجتماعی و خانوادگی، افراد زیادی که خود را قوی و قلدر تلقی میکنند با روانی آلوده به خشم و کینه و ناتوانی، افراد دیگری را به قتل می رسانند. افرادی که در مناسبات مهربان هستند، بنا بر منافع و شکنندگی خود میتوانند پرکینه و بدجنس بشوند.
در عرصه سیاست آدمها با تناقض های خود زندگی میکنند. رهبران آمریکا که نمایندگان یک قدرت بزرگ دمکراسی و تکنولوژی هستند به طالبان کمک میکنند تا به قدرت برسند و سپس خود مورد هجوم بن لادن و تروریستهای اسلامی قرار میگیرند. دیکتاتورهایی مانند برژنف و کاسترو که بشدت بیمار بودند در راس حزب یگانه و مسلط سوار بودند و حکمروایی داشتند و هرگز وجود حزبی دیگر را تحمل نکردند. هیتلر که ماشین نظامی و ایدئولوژیکی نازیسم را سامان میدهد و دنیا را به جنگ می کشد، در آخرین لحظه در کنار همسرش که سیانور می خورد، با یک گلوله خودکشی میکند. خامنه ای که مستبد و نماینده امام زمان و ولی عصر است با گذشت زمان سنگدل تر شده و کشتار صدها نفر در یک روز را برکتی برای ادامه ولایت خود میداند، او که بسیار بیمار است، در تمام طول عمر دیکتاتوری اش حتا یکبار جرات نکرده که در برابر یک روزنامه نگار به پرسش ها جواب دهد.
همه اینها آدمها هستند. همه آنها از نظر آنتروپولوژیک و بیولوژیک یکسان هستند ولی محیط و اطرافیان و ایدئولوژی ها و ادیان چیز دیگری از آنها میسازد. آنهایی که با بدی و زشتی پرورش می یابند و ارزش های نیکوی همگانی را در خود منکوب می کنند، به الگوی مطلق بدی تبدیل می شوند.
جلال ایجادی | ۷ دسامبر ۲۰۱۹