ترس جهنمی در برزخ خاموشی اینترنت | نوشته محسن سپهری؛ شهروندخبرنگار

اپلیکیشن‌های جدیدی میان کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شود. به یکدیگر یوزرنیم‌های خود را در این اپلیکیشن‌ها می‌دهند و با نگرانی منتظر نشسته‌اند تا روزی که اینترنت بار دیگر قطع شود.

قطع شدن اینترنت به دستور شورای عالی امنیت ملی در جریان اعتراضات مردمی به گرانی قیمت بنزین از ۲۵ آبان آغاز شد و در بازه زمانی بین یک هفته تا ۲۲ روز در شهرهای مختلف بار دیگر وصل شد، اما تجربه‌ای وحشتناک در اذهان کاربران ایرانی برجای گذاشت.

پیش‌از این، قطعی اینترنت سابقه داشت، مانند قطعی‌های اینترنت در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ در اعتراضات جنبش سبز یا همین امسال که برای تست شبکه ملی اطلاعات رخ داده بود؛ بااین‌حال مدت‌زمان قطعی هرگز چنین طولانی نشده بود.

کاربران ایرانی یا در داخل بدون اینترنت و در بی‌خبری به سر می‌بردند یا در خارج از ایران، دل‌نگران و مضطرب، اخباری را که به‌صورت قطره‌چکانی بیرون می‌آمد پیگیری می‌کردند.

دراین‌بین البته کاربرانی بودند که به اینترنت دسترسی داشتند. برخی وزارتخانه‌ها، رسانه‌ها و گروهی از خبرنگاران که اینترنت خبرنگاری وزارت ارتباطات را دریافت کرده بودند در این گروه جای داشتند.

کاربران موسوم به ارزشی هم در این میان از قطعی اینترنت حمایت می‌کردند و اکانت‌های جعلی این گروه به‌صورت گسترده به حمایت از این خاموشی پرداختند. همینطور ائمه جمعه در شهرهای مختلف آن را کار درستی دانستند و امام جمعه تهران گفت که «اینترنت را باز نکنید».

خاموشی اینترنت مشکلات بسیاری برای گروه‌های مختلف مردم با هر شغل و جایگاهی که داشتند ایجاد کرد، بیشترین نگرانی در بخش بیمارستانی وجود داشت که بیماران با مشکلات فراوانی دست‌وپنجه نرم می‌کردند و در این میان قطعی اینترنت باعث شده بود دسترسی به پزشک، دارو و حتی ارسال عکس و جزییات برای درمان دچار اختلال شود. کسب‌وکارهای آنلاین نیز گروهی بودند که بیشتر از دیگر گروه‌ها درگیر مشکل شدند و درواقع در این مدت طعم بیکاری را چشیدند و از خود می‌پرسیدند آیا کسب‌وکارشان می‌تواند این خسارت به بار آمده را جبران کند؟

به‌جز این موارد، مردم عادی نیز مشکلات خودشان را داشتند؛ مردمی که استفاده آنها از اینترنت کاربرد عادی و روزمره داشت، گوگل کردن، ایمیل زدن، چت کردن با دوستان و خانواده در داخل و خارج از کشور، اشتراک عکس در اینستاگرام و مانند این.

این مساله فشار روانی زیادی نیز بر کاربران آورد، به گفته کاربری «زمانی که اینترنت و وسایل ارتباطی به هر دلیلی قطع می‌شود، غیر از اختلال در بسیاری از کارها، افراد عصبی، مشوش و اکثرا دچار اضطراب تنهایی می‌شوند.»

یک پژوهشگر درباره وضعیت فعلی که همه نگران قطعی دوباره اینترنت هستند، می‌گوید: «حس یک زندانی را دارم که می‌خواهند غذای (هرچند اندک) را که دارد از او بگیرند و جیره روزانه‌اش فقط یک لقمه نان خشک شود. البته این خلاصه ماجراست؛ تمثیل بقیه این جریان مانند این است که زندانی در حال بیگاری بوده تا غذایی به دست بیاورد و حالا به او می‌گویند حتی به بیگاری هم نیازی ندارد و در زندان بمان و کاری برای خودت دست‌وپا کن. تمام ارتباطاتم، شغلم، مطالعاتم در همین فضاست. تنها کاری که می‌توانم در این روزها انجام بدهم این است که کتاب‌های آنلاین و فایل‌هایی را که به آنها نیاز دارم جمع‌آوری و دانلود کنم؛ اما نمی‌دانم چقدر زمان دارم، یک ماه؟ ۶ ماه؟ انگار منتظر نشسته‌ایم که بیایند صدایمان کنند و حکم دادگاهی را برایمان بخوانند که بین اعدام و حبس ابد است.»

او درباره اینکه فکر می‌کند اینترنت را در آینده قطع می‌کنند، می‌گوید: «مطمئنم که اینترنت را قطع می‌کنند، بعد وی‌پی‌ان رسمی به افرادی می‌دهند که برای کارشان نیاز دارند و تمام استفاده مردم از فیلترنت کاملا کنترل‌شده خواهد بود. هیچکس چیزی ندارد که دیده نشود، فیلترشکن‌ها رصد می‌شوند، اینترنت رصد می‌شود و درنهایت همه در زندان خواهیم بود.»

یک زن خانه‌دار درباره فشار روانی که در این روزها تجربه می‌کند، حرف می‌زند و می‌گوید که استرس‌های اخیر باعث شده تا دچار بیماری شود و ادامه یافتن این اضطراب از نظر فیزیکی مشکلاتی برای او ایجاد کرده است. او می‌گوید من و دوستان دیگرم دنبال راهی هستیم که از ایران خارج شویم. او این شرایط را مهاجرت اجباری می‌داند و می‌گوید: «کسی که تابه‌حال نمی‌خواسته از ایران برود باید نگران اداره زندگی روزمره خودش باشد. بدون اینترنت تا کجا می‌شود ادامه داد؟ حالا شرایط مهاجرت هم بسیار سخت‌تر شده و مثل این است که ما را از کشورمان به‌زور بیرون می‌کنند و هیچ‌کسی هم نمی‌تواند جلوی این آوارگی اجباری را بگیرد چون کسی موشک بر سر مردم نینداخته، اما مردم را وسط خیابان کشتند و آب هم از آب تکان نخورده است.»

یک دانشجو می‌گوید: «از ترس اینکه دوباره اینترنت قطع شود و بی‌خبر بمانیم، تلویزیون و ماهواره خریدیم. هیچوقت فکر نمی‌کردم مجبور باشم تلویزیون در خانه داشته باشم، اما حالا نه می‌توانم از ایران خارج شوم و نه هیچ کار دیگری بکنم، باید بروم دانشگاه و در همین خیابان‌ها که مردم را زده‌اند، کشته‌اند یا دستگیر کرده‌اند، راه بروم و نگران، منتظر قطعی دوباره اینترنت بمانم.»

دیگری هم توضیح می‌دهد که «واقعا ترس و وحشت از بی‌خبر شدن از دیگران، حسی مانند در زندان بودن دارد و هرروز هم این قفس تنگ‌تر می‌شود. با احساس سردرگمی و استیصال هرروز دست به یقه‌ام و اینکه واقعا هر راهی برای رسیدن به اینترنت به ذهنم می‌رسد درنهایت به بن‌بست می‌خورم.»

اما کسانی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند هم نگرانی‌های خود را دارند. یکی از آنها می‌گوید: «دائم نگرانم که اگر اینترنت را قطع کنند چطور با خانواده و دوستانم در ایران در ارتباط باشم. اینکه در بی‌خبری هستیم وحشتناک است. هرروز صبح اخبار را پیگیری می‌کنم تا ببینم قرار است چه بلایی بر سر ما نازل کنند.»

یک مهاجر ایرانی می‌گوید: «این اتفاق یک بار تجربه شده و تصویری که برای من به وجود آمده یک حس ترس جهنمی دارد؛ مانند این است که آدم را در غار زندانی کرده‌اند. اگر اینترنت قطع شود، مثل زندگی در ۱۰۰ سال پیش است. من با اینترنت هرروز در ایرانم، اگر این اتفاق بیفتد و اینترنت قطع شود، مثل چهره دختری است ۲۰ سال پیش دوستش داشتم و آرام‌آرام چهره‌اش از یادم می‌رود و قطع ارتباط با داخل باعث می‌شود که بعد از مدتی چهره ایران از خاطرم محو شود و از این فراموشی دچار احساس وحشت می‌شوم. در درازمدت چه چیزی را می‌توانم به یاد بیاورم؟»

دیگری می‌گوید: «سالهاست که از پشت اینترنت در عروسی‌ها، مراسم ختم، ملاقات بیمارستانی و بسیاری از رویدادهای خانوادگی، دوستانه و… شرکت می‌کنم. روزی که جواد ظریف به خاطر عدم امکان ملاقات حضوری با تخت‌روانچی در آمریکا از پشت واتساپ ملاقات بیمار خود را انجام می‌داد، تنها برای دقایقی بخشی از زندگی ۱۰ سال اخیر من را تجربه کرد! او به تعبیری با لعن و نفرین آمریکا و تشکر از تکنولوژی و اینترنت، خوشحال بود که حداقل توانسته به‌وسیله اینترنت ملاقاتی مجازی انجام دهد، حال اینکه همین آقایان، این روزها پس از حذف تمام واقعیت‌های زندگی امثال من، کمر به نابودی همین اندک امکان مجازی بسته‌اند. با قطع اینترنت، نه من فرصت وداع با بیماران خود را خواهم داشت و نه خواهم توانست بر سر مزارشان فاتحه‌ای بخوانم، حال، پدر یا مادر یا دوست و هر عزیز دیگری… اینترنت برای من حداقل این فرصت را فراهم می‌کرد.»

حالا که «ابوالحسن فیروزآبادی»، دبیر شورای عالی فضای مجازی گفته که این شورا به وزیر ارتباطات سه هفته فرصت داده تا طرح تکمیلی شبکه ملی اطلاعات را ارائه کند، نگرانی‌ها هرروز بیش‌ازپیش می‌شود؛ در همین مدت اخیر، اینترنت یک شب در استان گیلان قطع شد و بار دیگر نیز در شب‌های اخیر، برخی از کاربران گزارش‌هایی مبنی بر قطعی اینترنت داده‌ا‌‌‌ند. اگرچه شورای عالی فضای مجازی اعلام کرده پس از سه هفته فرصت به وزیر ارتباطات، در طول دو ماه این طرح را بررسی خواهد کرد، با این تقریب می‌توان گفت با توجه به نزدیکی به ۵ دی‌ماه که بنا به فراخوان پدر «پویا بختیاری» قرار است مراسم چهلم جان‌باختگان ۲۵ آبان در سراسر ایران باشد و احتمال قطعی اینترنت در این زمان وجود دارد، به نظر می‌رسد گام‌های اندکی تا خاموشی دوباره اینترنت در ایران باقی است.

منبع: سایت ایران وایر