سینما عرصه فکر را باز می کند و میدان خیال و آرزو را دامنه می بخشد.

انسان‌های یک بعدی فقط به یک چیز نگاه می‌کنند و گفتمان آنها خشک و محدود است. ما به هنر و ادبیات نیاز داریم تا ذهن خود راطراوت ببخشیم و از یک جانبه نگری دور باشیم و بیاندیشیم. هنر سینما نیز راهی برای شناخت جهان یا نگاهی دیگر به جهان است. همانگونه که تراژدی و تئاتر به هم پیوسته هستند فیلم و فلسفه نیز نیر به یکدیگر وابسته هستند.

فلسفه از دو هزار و پانصد سال پیش عرصه اندیشیدن فلسفی است. سینما تکنیک سد ساله ای است که فلسفه را تحرک و دامنه می بخشد. یک فیلم هنری نوعی نگاه فیلسوفانه به جهان است. فیلم هایی از چارلی چاپلین، وودی آلن، سام ماندس، مارتین اسکورسز، مایکل مان، استانلی کوبریک، کلینت استیوود، فرانسوا تروفو، ژان لوک گودار، سیدنی لومه، اورسن ولز، رنه کلر، ژان فورد، ژان رونوار، لوک داردن، فرانسیس کوپولا، ویکتور فلمینگ، فرانک دارابون، استیون اسپیلبرگ، ژورژ لوکاس، داوید لین، میلوس فورمن، آلفردهیچکاک، کانتن تارانتینو، عباس کیارستمی، ژاک دمی، اصغر فرهادی، جعفر پناهی، داریوش مهرجوئی، بهرام بیضایی، آرتو پن، آکیرو کوروسوا، کن لوچ، و دیگران، نگاه نافذ و نیرومندی به جهان ماست.

فیلم های هنری زندگی را مانند فلسفه توضیح نمی دهد ولی قدرت پرداخت به زندگی توسط فیلم تصویر و ابستراکسیون و احساس و هیجان را به فکر پیوند می زند. فلسفه پرش در درون اندیشه نوشتاری است که پیش‌داوری ها را می شکند و درک ما را به سوی جهان نگری دیگر از جهان سوق می دهد. حال آنکه سینما نیز نگاه را بهم ریخته ، یقین را تکان می‌دهد و اندیشه را دگرگون می‌کند. به گفته فیلسوف فرانسوی ژیل دولوز، تصویر سینمایی قادر است بی‌درنگ بینش تازه ای بیافریند، احساس تازه ای بوجودآورده و مقوله های جدیدی خلق کند.

به دیدن فیلم «۱۹۱۷» رفتم. فیلم از سام ماندس کارگردان انگلیسی و در باره جنگ جهانی اول است. فیلم پرسشی در باره چرایی و منطق و هدف جنگ است. این جنگ بدنبال ترور ولیعهد امپراتوری «اتریش-مجارستان» توسط یک ملی گرای صرب آغاز شد و کل اروپا را وارد درگیری کرد و ۱۰ میلیون انسان را کشت. قهرمان فیلم حامل پیام برای جلوگیری از یورش جنگی است و شما تمام زشتی های جنگی و تمام آرزوهای برباد رفته و توهم های انسان را می بینید. معنای جنگ ها چیست؟ جنگ دوم با توطئه های نازیسم آغاز شد و هیتلر شش میلیون یهودی را خفه کرد و کشت و در مجموع در این جنگ ۶۰ میلیون انسان نابود شد. جنگ ایران و عراق با تحریکات صدور انقلاب اسلامی از طرف خمینی آماده شد، صدام جنگ را شروع کرد، خمینی خواستار ادامه آن شد و یک میلیون ایرانی و عراقی نابود شدند. جنگ آمریکا علیه عراق با ادعای دروغین آغاز شد و در پی خود داعش را بوجود آورد و تمام منطقه هنوز در بحران ناشی از آن قرار دارد. فردا اگر جنگی میان ایران و دیگران درگیر شود، چه کسی مسئول است و نتایج آن چه خواهد شد؟

تمام رویدادهای چهل سال اخیر نشان داده است که جمهوری اسلامی همیشه در پی تحریک بوده است. سیاست نظامی و سپاه قدس، سیاست موشکی، سیاست اتمی، بحران سازی علیه آمریکا و عربستان و اسرائیل، از جمله اقدام‌های استعماری و تحریک کننده جمهوری اسلامی بوده است. این رژیم دینی برای بقای خود خواهان تبلیغات جنگی و تحریکات نظامی است. تحریک جنگی همیشه قابل کنترل نیست. روزی اگر جنگی پیش آید جمهوری اسلامی مسئول اصلی است. نتایج یک چنین جنگی فاجعه ای بزرگ خواهد بود. مردم ما رفاه و آرامش و آزادی می‌خواهند و رژیم اسلامی بحران و جنگ می‌خواهد. پایان دادن به جمهوری اسلامی اولین گام برای اجتناب از جنگ و برای حمایت از صلح است.

جلال ایجادی ۲۸/۰۱/۲۰۲۰