فصل زمستان معمولا فصل خاموشی نسبی جنگ در افغانستان است. سردی بیش از هوا و مسدود شدن بیشتر جادهها و راههای عبوری، برای نیروهای طالبان که سنگر ثابت ندارند، تا حد زیادی مشکلآفرین است. به همین دلیل طالبان در فصل زمستان نسبت به بهار و تابستان فعالیتهای خود را کاهش میدهد. گروه طالبان در این فرصت تلاش میکند تا آرایش نظامی خود را برای آغاز بهار تکمیل کند و نیرو و تسلیحات تازه برای جنگ به دست بیاورد. دولتهای گذشته – که بیشتر بر سیاست تضرع و التماس برای صلح متمرکز بودند، در طول این چند ماه بیشتر به فکر سازش و گفتگو میافتادند. طالبان هم برای کاهش فشارهای نظامی در فصل زمستان باب مذاکره را باز میکرد. اما با آغاز بهار جنگ شدت دوباره پیدا میکرد. از یکی دو سال پیش به این سو، این سیاست کنار گذاشته شده و همزمان با تداوم بحث مذاکره و صلح، نهادهای امنیتی همچنان به عملیات خود علیه طالبان ادامه میدهند و این روند حتی در فصل زمستان نیز ادامه دارد. به همین دلیل حالا تلفات طالبان در فصل زمستان نسبت به گذشته افزایش یافته است. بُعد دیگر مسئله تغییر جغرافیای جنگ است. برای یک دهه، شرق و جنوب افغانستان محل درگیریهای طولانی و شدید بود. حالا کم کم این جغرافیا به سوی شمال و غرب گسترش بیشتری پیدا میکند.
برای تغییر جغرافیای جنگ از جنوب و شرق به شمال و غرب چند دلیل وجود دارد.
اولین دلیل این است که رؤسای قبایل در جنوب و شرق متوجه شدند که این جنگ نه تنها هیچ سودی برای آنان نداشته، بلکه نسل جوان را هم قربانی خود ساخته است. در طول نزدیک به یک دهه – که فشار جنگ بر جنوب و شرق متمرکز بود، هزاران جوان کشته و هزاران تن دیگر زخمی شدند. در کنار آن جنگ به ساختار قبیلهای منطقه نیز صدمه زد و افرادی پیدا شدند که به زور اسلحه، عرف و ارزشهای قبیلهای را زیر پا گذاشته و حتی سران قبایل را از بین بردند. به همین دلیل مساله سایر قبایل در جنوب و شرق کم کم سطح همکاری خود را با طالبان پایین آوردند. حالا مناطقی در شرق افغانستان وجود دارد که یک طالب در آن منطقه حق تردد ندارد و سطح امنیت – به جز در مسیرهای جادهای، به شدت بالا رفته است.
دلیل دوم افزایش تسهیلات زندگی و امکانات بهتر رفاهی است. برای افغانها این مسئله کاملا واضح است که بخشی از جنگ، آسیبهای اقتصادی آن است. مردم به دلیل فقر و نداری و نبود امکانات مجبور به برداشتن اسلحه و گاه اتحاد با طالبان میشدند. زیرا طالبان پول خوبی به سربازان خود میداد. حالا که تا حدی زمینه کار و تسهیلات زندگی در جنوب و شرق بهتر شده، مردم دوباره به کار و زندگی معمول برگشتهاند و سنگرهای جنگ تا حدی خالی شده است.
اما دلیل سوم تغییر حامیان طالبان است. در گذشته پاکستان عمدهترین حامی طالبان بود. ولی حالا کشورهای روسیه و جمهوری اسلامی ایران نیز از حامیان طالبان به شمار میآیند که برای آنان هم تسلیحات و هم امکانات اقتصادی فراهم میکنند. جمهوری اسلامی ایران که پا را از این هم فراتر گذاشته و در کنار حمایت از طالبان، برای خانوادههای آنان در داخل این کشور زمینه اسکان هم فراهم کرده است. به همین دلیل طالبان حالا شمال و غرب افغانستان را بیشتر هدف قرار داده است. سود دیگر در این مسئله این است که دیگر برچسب تکقومی بودن طالبان ارزش خود را از دست داده است. زیرا طالبان توانسته است در شمال و غرب افغانستان، از اقوام دیگر نیز سرباز بگیرد و این برای گروه طالبان که قصد به دست آوردن دوباره قدرت را دارد، بسیار ارزشمند است.
رهبری شورای امنیت در شمال افغانستان
رهبری شورای امنیت افغانستان، از هفته پیش در شمال این کشور به سر میبرند. حمدالله محب، مشاور شورای امنیت، همراه با معاونهایش در حال سفرهای استانی در شمال کشور است. او همزمان با بررسی وضعیت نیروهای امنیتی، با سران و متنفذین محلی نیز دیدار میکند. محب روز گذشته به دیدار ژنرال دوستم، معاون اول ناراضی حکومت وحدت ملی، رفته بود. آقای دوستم – که پس از مخالفت با رئیس جمهوری غنی دچار مشکل شد، بیشتر در زادگاهش، استان جوزجان، به سر میبرد. آقای محب پس از دیدار با دوستم، با هم در یک نشست خبری حاضر شدند. به گفته آقای محب، طالبان قصد ایجاد ناامنی بیشتر در شمال و شمال شرق افغانستان را دارد. به همین دلیل حکومت میخواهد که در سال پیش رو عملیات گستردهای برای ضربه زدن به طالبان در این بخش افغانستان اجرا کند.
آقای محب همچنین به رسانهها گفته است که او برای مشورت با سران محلی و افراد با نفوذ در شمال و شمال شرق کشور به این مناطق سفر کرده است.
به نظر میرسد دولت هم متوجه تغییر جغرافیای جنگ شده است و قبل از این که طالبان بتوانند جای پای قویتری در شمال برای خود دست و پا کند، میخواهد آنان را زیر فشار بیشتری قرار دهد.
منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۲۹ ژانویه ۲۰۲۰