بورس حباب دار. کلاه‌برداری دولت از مردم برای جبران کسری بودجه

در بورس ایران چه خبر است و چرا دولت در صدد جذب نقدینگی مردم به بازار بورس است؟
اصل قضیه به کسری بودجه دولت در سال ۹۹ باز می‌گردد. ضمن اینکه مشکل تحریم و تبعات اقتصادی شیوع کرونا و رکود اقتصادی، بیکاری، کاهش بی سابقه قیمت نفت و عدم تحقق درآمد های مالیاتی نیز مشکلات کسری و فقدان بودجه را چند برابر کرده است.

در چنین شرایط دشواری، دولت برای جبران کسر بودجه خود باید اقداماتی به اجبار انجام می‌داد. فروش شرکت‌ها و اموال دولتی یکی از راه‌ها برای جبران بخشی از این کسری بودجه است که دولت رسما آن را اعلام کرده و در بودجه ۹۹ آورده است.
در این راستا، دولت سهام بنگاه‌های دولتی را در بازار بورس عرضه می‌کند تا از فروش سهام کارخانجات بتواند بخشی از کسری بودجه خود را جبران کند. در این رابطه می‌توان به فروش شرکت شستا اشاره کرد. دولت سهام شستا، یکی از بزرگترین هلدینگ های کشور، را در بورس عرضه کرد و توجه مردم را بیش از پیش به این بازار جلب کرد. در واقع، دولت، با ایجاد رونقی کاذب در بازار سهام بورس تلاش دارد تا شرکت‌های خود را با قیمتی بسیار بالاتر از قیمت واقعی آن به مردم بفروشد. ضمن اینکه افزایش کاذب سهام بورس باعث جذب نقدینگی مردم به شرکت‌های دولتی موجود در بورس و نیز شرکت‌های وابسته به دهادها و افراد وابسته به نظام نیز می‌شود.

در چنین شرایطی، هوشیاری مردم، برای ازدست ندادن سرمایه‌هایشان در بازار بورس بسیار مهم است. اما رفتارهای غیرعقلایی می‌تواند حباب بازار بورس را هرچه بیشتر باد کند. حبابی که ترکیدن آن قریب الوقوع است!

چرا می گوییم بورس ایران حباب دارد ؟
سیاست های ترغیبی دولت و هجوم مردم به بورس باعث شده در سهام خیلی از شرکت ها که در بورس عرضه شده اند حباب بزرگی ایجاد شود.

وقتی رونقی در کارخانجات نیست و اتفاق خاصی نیفتاده و حتی بخاطر کرونا بیش از پیش در رکود اقتصادی هستیم؛ چرا باید، بر خلاف منطق اقتصاد، سهام شرکت ها به یک‌باره این‌چنین افزایش پیدا کرده و حتی بازار سرمایه اعتنایی به تحولات جهانی نفت هم جهان نکند و روند صعودی خود را ادامه دهد؟
چه اتفاقی در اقتصاد افتاده که شاخص ها این گونه در حال رشد هستند؟ آیا رونق اقتصادی ایجاد شده است؟ این افزایش های افسارگسیخته چه منطقی دارد؟

تقريبا همه دارندگان سرمايه به دنبال بازاری با بازدهی مناسب و سودآوری هستند، تا از اين راه بتوانند ارزش دارايی‌های خود را حفظ کنند. تا امروز بازارهای مختلفي چون بازار طلا، مسکن، ارز، خودرو و…. موازی بازار بورس سرمايه ها را به خود جذب می‌کردند، اما موانعی که بر سر راه اين بازارها ايجاد شده تب وتاب ورود نقدينگی به اين بازارها را کاهش داده است. لذا بخشی از نقدينگی امروز جامعه، که رقم بسیار قابل توجهی است، به تدريج وارد بازار سرمايه شده است. هجوم نقدينگی به سمت بازار سرمايه در چند وقت اخير منجر به افزايش قيمت برخی از سهم‌ها شده که علی القاعده پشتوانه قوی قابل قبولی ندارند، بنابراين برخي از اين سهم‌ها بيش از ارزش ذاتي خود رشد کرده اند. در واقع نوسان يا رشدی که دارند بيش از حد انتظار کارشناسان است و اين رشد با معيارهای اقتصادی داخلی و شاخص های اقتصادی بازارهای جهانی همخوانی ندارد.

در این میان تاثیر کرونا بر اقتصاد بیمار ایران نیز مهلک خواهد بود. اقتصاد متوقف شده و نرخ رشد کاهش یافته و اقتصاد پساکرونا هم هرگز به مسیر پیشین برنمی گردد. بحران کرونا خسارت ساختاری دیرپایی را به تقاضا در اقتصاد ایران وارد می‌کند و به جریان‌های ورودی سرمایه، بهره‌وری و نیروی کار آسیب‌های جدی وارد می‌کند. در چنین شرایطی دولت نیز برای تامین درآمد و کسری بودجه خود می خواهد ۹۰ هزار میلیارد تومان سهام در بازار بفروشد.
حال و در این شرایط ، سرمایه‌گذارانی که دسته‌جمعی و به شکل توده‌وار وارد بازار شده‌اند، وقتی هراس کنند، به شکل دسته‌جمعی نیز بازار را ترک خواهند کرد و بازار فروخواهد ریخت.

هم پیش بینی آینده بازار سرمایه بسیار سخت شده است و هم با توجه به کرونا، قیمت های جهانی دچار نوسان شده است. از سوی دیگر هرچه به موعد انتخابات آمریکا نزدیک شویم، احتمالا تنش های سیاسی بیشتر می‌شود و همه این موضوعات می تواند روی بازار سرمایه تاثیرگذار باشد. زیرا همه پارامترهایی که از طریق آن ها می‌توان بازار سرمایه را پیش بینی کرد، در حالت عدم قطعیت شدید قرار دارند. شرايط سخت و غیرقابل پیش بینی‌ای در پيش رو است.
شرایط کنونی بازار بورس نگران کننده است و سياست گذاری‌های سازمان بورس و اينکه ابزارها و دستورالعمل هايی که گاه و بيگاه از سوی اين نهاد ارائه می‌شود نیز خود می‌تواند بازار را تحت الشعاع تاثيرات منفي قرار دهد.

یک روز همه‌چیز مثبت و خوشحال از سودهای خیالی؛ فردا همه چیز قرمز و به‌دنبال مقصر. این حال و روز سال‌های تکراری بورس تهران است!
با توجه به موارد ذکر شده، وجود حباب در بازار سرمایه و پیش بینی قریب الوقوع بودن ترکیدن این حباب امری قطعی است.
و سوال بسیار مهم اینجاست که در زمانی که چنین اتفاقی بیفتد چه کسانی پاسخگو خواهند بود؟ چه کسی پاسخ از بین رفتن سرمایه های خرد و خسارت مردم را خواهد داد؟

نوشته مسعود باباپور، ارسال شده به خبرگاه، ۳۰ آوریل ۲۰۲۰