فوتبال ایران ظرفیتهای حرفهای بزرگی را هنوز در نسل تازهاش نشان نداده و بازیکنان قدمهای بلندی را به سوی رویاهای بزرگ برنداشتهاند. آزمون و طارمی تازهترین و جذابترین چهرههای موفقاند اما در لیگ روسیه و پرتغال.
سردار آزمون و مهدی طارمی اولین آقای گلهای ایرانی در اروپا نیستند. پیش از آنها، دو سال قبل علیرضا جهانبخش با پیراهن آلکمار در اردیویسه هلند آقای گل شد و اولین آقای گل ایرانی در اروپا لقب گرفت. جهانبخش اما در برایتون نتوانست به اندازه روزهایش در هلند بدرخشد، اگرچه گل معروف علیرضا جهانبخش در ماه ژانویه با ضربه برگردان تماشایی به چلسی، یکی از گلهای برتر فصل در لیگ برتر بود.
سردار از زنیت با ۱۷ گل، به صورت مشترک با آرتور زیوبا آقای گل روسیه شد، اما به دلیل تعداد پنالتیها و دقایق بازی کمتر نسبت به رقیب، در جدول گلزنهای روسیه بالاتر از زیوبا ایستاد. مهدی طارمی از ریو آوه به طور مشترک با پیزی و وینیسیوس، دو بازیکن بنفیکا که هر یک ۱۸ گل به ثمر رساندند، بهعنوان آقای گلی لیگ برتر پرتغال دست یافتند. روزنامه آبولا پرتغال درباره این عنوان طارمی نوشت: «بازیهای ریوه آوه به صورت زنده در ایران پخش میشوند و در کشوری با ۸۵ میلیون جمعیت، طرفداران طارمی بیشمارند. حتی ممکن است به خاطر آقای گلی طارمی، جشن خیابانی در ایران برگزار شود.» بله این متن اغراقآمیز است اما بهترین خبر برای تیم ملی فوتبال ایران درخشش دو مهاجم ایرانی در اروپاست. تیم ملی که باید در دور برگشت مسیر صعود به جام جهانی قطر بازیهای سرنوشتسازی را برگزار کند، بیش از هر چیز به خط حمله آتشین نیاز دارد تا از خطر حذف فرار کند. سردار آزمون و مهدی طارمی این امید را بیشتر کردهاند. جشن خیابانی برای هر موفقیتی در فوتبال اما دیگر در حوصله شهروندان ایرانی در این روزگار سخت و پیچیده نیست.
سردار، مهدی و علیرضا. این سه نفر در کتاب تاریخ فوتبال ایران جایگاهی را به خود اختصاص دادهاند اما آیا آنها با این عنوان و متکی به اعداد و آمار، از بازیکنان نسلهای پیشین فوتبال ایران در اروپا به لحاظ کیفیت سبقت گرفتهاند؟ پاسخ شاید منفی باشد، وقتی سالهای حضور علی دایی، مهدی مهدویکیا، علی کریمی یا وحید هاشمیان را در بوندسلیگا به خاطر میآوریم. حکایت درخشش در بایرن مونیخ و هامبورگ با حکایت درخشش در لیگ روسیه و پرتغال و حتی هلند، به هم چندان شباهت ندارند.
فوتبال ایران حق دارد اینروزها برای آقای گلی سردار آزمون در لیگ روسیه و مهدی طارمی در لیگ پرتغال جشن بگیرد اما نباید درباره آن چه در این نسل میگذرد، دچار اغراق شود. سردار و مهدی به همراه علیرضا جهانبخش و سامان قدوس از مستعدترین بازیکنان این نسلاند اما هنوز راهی طولانی در پیش دارند تا به موقعیت نسل گذشته فوتبال ایران در اروپا برسند.
برای بازی در بوندسلیگا، سری آ و لیگ برتر انگلیس یا لالیگا فقط خبر و تیتر یک در رسانههای فارسی منجر به قرارداد نمیشود. واقعیت در زمین مسابقه رقم میخورد، با ارائه کیفیت و دور از هیجانسازی در اخبار و تیترها.
سردار آزمون در سالهایی که در لیگ روسیه بازی کرد یا همین فصل اخیر که آقای گل روسیه شد، همیشه در خبرها دهها تیم در اروپا را تا مرز قرارداد تجربه کرد. امروز در ایتالیا قرارداد بست و فردا در لیگ برتر انگلیس و روز دیگر در لالیگا. اما همه آنها خبرهایی بودند که چند روز تاریخ مصرف داشتند و دوباره سردار در لیگ روسیه ادامه میداد. درباره طارمی نیز نقل و انتقال در خبرها رایج است اما باید منتظر ماند و دید که در واقعیت بازار نقل و انتقالات، چه اتفاقی رخ میدهد. فوتبال در واقعیت بازی میشود، نه در اخبار. علیرضا جهانبخش آقای گل دو فصل پیش هلند، شاید از برایتون دوباره به هلند برگردد، آژاکس یا یک تیم دیگر. او شاید در برایتون ادامه دهد اما گراهام پاتر، سرمربی برایتون به جهانبخش هشدار داده است که در آینده نیز چندان فرصت بازی پیدا نمیکند.
بهترین گلزنهای ایرانی در اروپا به رویاهای خود رسیدهاند یا تازه مقدمه رویاهای بزرگ را نوشتهاند؟ پاسخ این سوال در آینده روشن میشود. شاید بلندپروازی سردار آزمون و مهدی طارمی آینده بهتری در مقایسه با بلندپروازی علیرضا جهانبخش داشته باشد و شاید درباره آنها نیز در آینده خبر بازگشت به لیگ روسیه و پرتغال را بخوانیم. فوتبال ایران نسل پیشروتری را در مقایسه با گذشته تربیت نکرده است، مگر آنکه بازیکنانی مثل سردار و طارمی ادعاهای تازه را در آینده معنا ببخشند.
منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۰