«خانههایی که دیوارهایش سه ذرع یا پنج ذرع ارتفاع دارد و تمام منفذ این خانهها منحصر به یک در است که آنهم توسط دربان محفوظ است. در زیر یک زنجیر اسارت و یک فشار غیرقابل محکومیت، [زنان ایرانی] اغلب سر و دستشکسته، بعضی با رنگ زرد پریده، برخی گرسنه و برهنه، قسمی در تمام شبانهروز، منتظر و گریه کننده.»
اینها جملات معروفی است از تاجالسلطنه، دختر ناصرالدین شاه قاجار که زنان و شرایط حاکم بر آنها را در ایران دوران خودش توصیف میکند.
تصور کنید در دوران قاجار و در زمانهای که چنین شرایط سختی بر زنان حاکم بود و طبق نوشته تاجالسلطنه اغلب زنان دست کم در پستوی خانه نهان و زیر بار زور مردان و جامعه بودند، دختری در خانوادهای مذهبی با پدر و مادری دینشناس و مجتهد، متولد شد. فاطمه برغانی، زرین تاج معروف به «طاهره قره العین» در شرایطی زندگی میکرد که گفتگوی پر تنشی بین پدر و عموهای بسیار مذهبی و متعصب او بر سر «شیخیه» که آن روزها تازه شکل گرفته بود، به وجود آمد.
او به گناه دختر بودن اجازه نداشت حتی در مدرسه خانوادگی شرکت کند و به گفته احمد کسروی: (در کتاب شیعیگری، شیخیگری، بهاییگری) «چون مدرسه کوچک خانوادگی به خانهشان پیوسته و در میانه راهی باز بود، به درسها گوش میداد و از همان کودکی در گردهمایی و گفتگوهای شدید و جنجالی عموها و پدرش شرکت میکرد و با دلبستگی قال و مقالها را دنبال میکرد.»
زرین تاج با کوشش فراوان ادبیات فارسی، زبان عربی، فقه و مذهب را آموخت و در بعضی موارد به برداشتها و فهم تازهای از علوم دینی رسید.
او که برای رسیدن و تبلیغ افکار و برداشتهای خود از انشعاب بین دین به «شیخیه» و سپس به «بابیگری» پیوست، علیه تفکرات دینی پدر و همسرش که آخوندی متعصب بود به سخنرانی میپرداخت. خلاف باورهای کهنه زمانه خود از همسرش که به اجبار پدرش با او ازدواج کرده بود، دست کشید و فرزندانش را به خانه پدری سپرد و در برابر تمام احکام رهبران مذهبی شیعه ایستاد. رسم، باور و نهادی در ایران قاجاری نبود که وی آن را به چالش نکشیده باشد.
او در آخرین سالهای زندگی کوتاهش (۳۶ یا به قولی ۳۹ سال) به نوعی به برابریخواهی جامعه اشتراکی رسیده بود.
مینا خانی فعال حقوق زنان در گفتگو با ایندیپندنت در این زمینه میگوید: «طاهره قره العین به عنوان زنی که در دوران خودش حرکت انقلابی کرده نامش در تاریخ ایران ماندگار است. چه بسیار ارجاعات فرهنگ و هنری درباره نقش او در عصیان زن ایرانی وجود دارد در زمانهای که کوچکترین حقی برای زنان از جانب جامعه و حکومت وجود نداشته است و البته همچنان ادامه دارد.»
۳۰ساله بود که اقدام عصیانگرانه دیگر خود را انجام داد. او حجاب را کنار گذاشت و علیرغم تکفیر فقیهان و مخالفت بستگانش با لباسهای رنگارنگ و زیبا در جمع حاضر میشد، سخنرانی میکرد و درس میداد. خانی با اشاره به این موضوع میگوید: «همین که بسیاری هنوز به نقش تاریخی طاهره قره العین درباره حجاب اجباری و برداشتن آن هنوز رجوع میکنند، یعنی که هنوز رابطهای تنگاتنگ با تاریخی که او در آن زندگی میکرد و چنین حرکتی را انجام داد، وجود دارد.»
به عبارتی حرکت او هنوز زنده و در جریان است. چرا که زنان ایرانی هنوز با حجاب اجباری مشکل دارند. درست است که در دورهای حجاب به شکلی برداشته میشود، اما مساله حجاب هرگز از بین نرفته است و تا همین امروز زنان همچنان با آن درگیرند.
در ابعاد اجتماعی، نگاه عرفی و سنتی و حالا نه تنها بعد قانونی که از نظر سیاسی هم در جمهوری اسلامی بسیار بر آن پافشاری میشود. به طوری که حکومت مساله حجاب را برای خود حیثیتی کرده است و مبارزه زنان ایرانی نزدیک به دو قرن هنوز در مرحلهای است که برای برداشتن اجبار از موضوع حجاب میجنگند و همچنان با احکام طولانی مدت ده سال زندان و بیشتر از آن مواجهاند. به این معنا که زنان ایرانی رستگار نشدهاند و هنوز اتفاقی که برای طاهره افتاده برای بقیه به نوعی تکرار میشود.»
تاثیرگذاری طاهره به عنوان زنی پیشرو و جلوتر از دوران خود، او را به چهرهای شناخته شده در بین برخی هنرمندان و فعالان حقوق زنان خارج از ایران نیز تبدیل کرده است. درباره او چندین نمایشنامه و فیلم در خارج از کشور ساخته شده است. از جمله سارا برنادت (۱۸۴۴-۱۹۲۳) بازیگر فرانسوی که در نمایشنامهای در نقش طاهره در سن پترزبورگ بازی کرده است. در دهه نود میلادی درامی تلویزیونی درباره او در لسآنجلس ساخته شد. همین طور نمایشنامههایی که عزت گوشهگیر و نیلوفر بیضایی در خارج از ایران به روی صحنه بردند و جدیدترین اثر هنری که شبنم طلوعی بازیگر و فیلمساز در قالب مستند «خاک، شکوفه، آتش» درباره طاهره قره العین ساخت و حدود دو سال پیش در بسیاری از کشورهای دنیا به نمایش درآمد.
اما در ایران گفتن و نوشتن از او ممنوع است و حتی در تجدید چاپ کتابهای تاریخی یا ادبی فصلها و یا صفحههای مربوط به او حذف شده است. چرا که مساله او همچنان مساله امروز زنان جامعه ایران است.
منبع: سایت بریتانیائی ایندیپندنت به زبان فارسی، ۲۶ اوت ۲۰۲۰