بلاروس‌ها کیستند و چه گذشتۀ تاریخی دارند؟

مورخان نیایِ جمهوری بلاروس را «دوک نشین پوُلوُتْسک» می‌دانند که برای نخستین بار در قرن دهم میلادی از آن نام برده شده است. با حملۀ مغول در قرن سیزدهم و شکل‌گیریِ «اردویِ زرّین» دوک نشینِ پوُلوُتْسک جزئی از «دوک نشینِ بزرگ لیتوانی» شد. از ۱۵۶۹ با شکل‌گیری «جمهوری دو ملت» یا «اتحادیۀ مشترک المنافع لهستان- لیتوانی» بلاروس‌ها در دل این واحد بزرگِ سیاسی زیستند. از اواخر قرن ۱۸ بلاروس جزئی از قلمرو روسیه شد. در جنگ ناپلئون با روس‌ها در نزدیکی «رود بِرِزینا» در بلاروس هزاران تن از ارتش ناپلئون جان باختند و بسیاری نیز به اسارت درآمدند. امروز در زبان فرانسوی بِرِزینا «شکست فاجعه بار» معنی می‌دهد. در جنگ جهانی دوم نزدیک به ۲۵ درصد بلاروس‌ها کشته شدند و در حدود ۹۸ درصد میراث تاریخیِ آن سرزمین از میان رفت. بلاروس‌ها در ۲۷ ژوئیۀ ۱۹۹۰ اعلام «خودفرمانی» و در ۲۵ اوت ۱۹۹۱ اعلام استقلال کردند. این جمهوری تنها کشور اروپایی است که در شورای اروپا حضور ندارد. از ۲۰ ژوئیۀ ۱۹۹۴ الکساندر لوکاشِنکوُ با «حسرتِ کمونیسم» بر آن کشور حکم می‌راند.

از سه هفته پیش مردم بلاروس در اعتراض به نتایجِ رسمیِ انتخاباتِ ریاست جمهوری که در ۹ اوت برگزار شد، تظاهرات دامنه داری را در مینْسْک و چند شهر دیگرِ آن کشور به راه انداخته‌اند. تظاهر کنندگان خواهانِ برکناریِ الکساندر لوکاشِنکوُ از ریاست جمهوری اند، زیرا معتقدند برندۀ واقعیِ انتخاباتِ ۹ اوت رقیبِ لوکاشِنکوُ، خانم «سْوِتْلانا تیخانوفسکایا» ست. برپایۀ نتایجِ رسمی انتخابات، لوکاشِنکوُ با بیش از ۸۰ درصد آرا برای ششمین بار به ریاست جمهوریِ بلاروس انتخاب شده است. او از ۲۰ ژوئیۀ ۱۹۹۴ یعنی بیش از ۲۶ سال است که بر مسند ریاست جمهوریِ آن کشور تکیه زده است.

ناظران بین‌المللی روندِ برگزاریِ انتخاباتِ آن کشور را نه تنها این بار بلکه در چند دورۀ پیشین نیز ناعادلانه و تقلبی خوانده‌اند. اتحادیۀ اروپا نتیجۀ انتخاباتِ اخیر را به رسمیت نشناخته و تصممیم گرفته است تحریم‌هایی برضد عوامل سرکوبِ معترضان به نتایج انتخابات وضع کند. رئیس جمهور بلاروس تظاهرات را به قدرت‌های خارجی نسبت داده و معترضان را به تلاش در راه براندازی متهم کرده است. در این میان روسیه به لوکاشِنکوُ پیشنهاد کمک امنیتی کرده است تا بتواند بر بحران غلبه کند. خبرگزاری دولتی «بِلتا» به نقل از لوکاشِنکوُ نوشته است: ۸۰ درصد آرا نمی‌تواند تقلبی باشد. انتخابات برگزار شد، انتخابات دیگری در کار نخواهد بود.

کشور بلاروس راه به دریا ندارد. از ساکنان آن زیر عنوانِ «اسلاوهای شرق» نام می‌برند. بلاروس از شمال با لِتونی، از شمال شرقی و شرق با روسیه، از جنوب با اوکراین، از غرب با لهستان و از شمال غربی با لیتوانی همسایه است. مورخان نیایِ جمهوری بلاروس را «دوک نشین پوُلوُتْسک» می‌دانند که برای نخستین بار در قرن دهم میلادی از آن نام برده شده است. هنگامی که در ۱۰۵۴ میلادی کلیسای امپراتوری روم به دو شاخۀ شرقی و غربی تقسیم شد و سپس شاخۀ شرقیِ آن «کلیسای اُرتُدوُکس شرقی» و شاخۀ غربی‌اش «کلیسای کاتولیک روم» نام گرفت، فرمانروایان و ساکنانِ دوک نشینِ پوُلوُتْسک به کلیسای ارتُدوُکس شرقی گرویدند. آن سرزمین در ۱۱۲۹ میلادی جزئی از «دوک نشین کیِف» شد. با حملۀ مغول در قرن سیزدهم و شکل‌گیریِ «اردویِ زرّین» که قلمروِ پهناورِ مغول‌ها از آسیای میانه تا دریای سیاه و کوه‌های قفقاز بود، دوک نشینِ کیِف از هم پاشید و دوک نشینِ پوُلوُتْسک جزئی از «دوک نشینِ بزرگ لیتوانی» شد.

در اواخر قرن چهاردهم میلادی دوک نشینِ بزرگ لیتوانی با پادشاهی لهستان متحد شد و دو کشور در ۱۵۶۹ «جمهوری دو ملت» یا «اتحادیۀ مشترک المنافع لهستان- لیتوانی» را تشکیل دادند. از آن پس بلاروس‌ها در دل این واحد بزرگِ سیاسی می‌زیستند. در ۱۵۱۷ برای نخستین بار کتاب مقدس به زبان بلاروس منتشر شد و آن گویا نخستین اثر مکتوب به آن زبان است. زبانِ بلاروس وابسته به خانوادۀ زبان‌های اسلاویِ شرقی است. یعنی با روسی و اوکراینی هم‌خانواده است. این زبان در جمهوری بلاروس مانند زبان روسی زبان رسمی است. اما مردم در زندگی اجتماعی‌شان در شهرها ترجیح می‌دهند به روسی سخن بگویند. می‌گویند حتی از نظر رهبران کنونیِ آن کشور زبان بلاروس زبانی روستایی است و بیشتر ارزش فولکلوریک دارد.

در جنگ بزرگ شمالی که در ۱۷۰۰ میلادی در اروپای مرکزی و اروپای شرقی میان روسیۀ تزاری و امپراتوری سوئد درگرفت و تا ۱۷۲۱ به طول انجامید، سرزمین بلاروسِ کنونی تبدیل به یکی از صحنه‌های نبرد میان آن دو قدرت بزرگ شد. در اواخر قرن ۱۸ میلادی روسیه و پروس و اتریش از شکنندگیِ سیاسی «جمهوریِ دو ملت» یا «اتحادیۀ مشترک المنافع لهستان- لیتوانی» سود جستند و آن واحد سیاسی را در سال‌هایِ ۱۷۷۲، ۱۷۹۳ و ۱۷۹۵ میان خود تقسیم کردند. بخش عمدۀ خاک بلاروس نصیب روسیه شد و آنچه از آن سرزمین باقی ماند سرانجام در ۱۸۰۸ ضمیمۀ قلمرو امپراتوریِ روسیه شد.

در ۱۸۱۲ نیروهایِ ناپلئون بُناپارت وارد آن سرزمین شدند. از۲۶ تا ۲۹ نوامبر جنگی میان فرانسوی‌ها و روس‌ها در حوالی شهر «باریساو» در نزدیکی «رود بِرِزینا» درگرفت که به «نبرد بِرِزینا» معروف است. در آن جنگ هزاران تن از ارتش ناپلئون جان باختند و بسیاری نیز به اسارت درآمدند . با این حال، فرانسوی‌ها توانستند با ساختن دو پل از رودخانه بگذرند و به سوی مسکو پیش‌روی کنند. درواقع، پیروزی ارتش ناپُلئون در آن نبرد «پیروزیِ پیروسی» یعنی پیروزی با دادن تلفات بسیار سنگین بود. امروز واژۀ «بِرِزینا» در زبان فرانسوی «هزیمت» یا «شکست فاجعه بار» معنی می‌دهد. پیداست که آن نبردِ تاریخی در خاطرۀ جمعیِ فرانسوی‌ها نقش بسته است. در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ گروهی از باستان‌شناسان فرانسوی مأموریت یافتند برای پیدا کردنِ آثار به جا مانده از نبرد بِرِزینا به بلاروس بروند و در محلی که نبرد در آن روی داده بود به کاوِش و پژوهش بپردازند.

بلاروس در سراسر قرن نوزدهم از فرهنگ روسی اثر پذیرفت. هرآنچه در روسیه می‌گذاشت سرراست در بلاروس بازتاب می‌یافت. با این حال، مینْسْک، پایتخت کنونی بلاروس، از همان آغاز به یکی از کانون‌های مقاومتِ فرهنگیِ بلاروس‌ها تبدیل شد. نخستین کنگرۀ «حزب کارگریِ سوسیال دموکرات روسیه» در سال ۱۸۹۸ در مینْسْک برگزار شد. در جنگ جهانی اول بلاروس یکی از عرصه‌هایِ خونین جنگ میان روس‌ها و آلمان‌ها بود.

پس از امضای قرارداد برِست- لیتوُفْسک میان امپراتوری آلمان و لنین، بلاروس در ۲۵ مارس ۱۹۱۸ با نام «جمهوری خلق بلاروس» استقلال خود را اعلام کرد. اما روسیۀ شوروی آن را نپذیرفت و نیروهایش را در ۱۹۱۹ وارد خاک آن کشور کرد. از آن پس دولت قانونیِ آن کشور زیر عنوانِ «شورایِ جمهوریِ دموکراتیک بلاروس» در تبعید به سر می‌برد و در سال ۲۰۱۷ قدیمی‌ترین دولتِ در تبعید شناخته شد.

پس از جنگ میان لهستان و شوروی و امضای «قرارداد ریگا» در۸ مارس ۱۹۲۱ بلاروس میان لهستان و شوروی تقسیم شد. بخش غربی آن به «جمهوری دوم لهستان» واگذار شد و بخش شرقیِ آن هنگام تشکیل جمهوری‌های شوروی در سال ۱۹۲۲ زیر عنوانِ «جمهوری شوروی سوسیالیستی بلاروس» به صورت یکی از جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی درآمد.

در سپتامبر ۱۹۳۹ نیروهای آلمان از جانبِ برِست و نیروهای شوروی از شرق وارد بلاروسِ لهستان شدند. نازی‌ها آن بخش از خاک بلاروسِ لهستان را که به اشغال خود درآورده بودند، به روس‌ها واگذار کردند و بدین‌سان، بلاروس زیر حاکمیتِ روس‌ها یکپارچه شد. اما در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۲ نیروهای آلمانِ نازی آن سرزمین را به اشغال خود درآوردند. نزدیک به ۸۰۰ هزار یهودیِ ساکن بلاروس یعنی ۹۰ درصد یهودیان آن کشور به دست نازی‌ها در گِتوها نابود شدند. نازی ها صدها روستا و ده‌ها شهر آن کشور را ویران کردند. آنان در برابر هر سرباز آلمانیِ کشته شده به دست پارتیزان‌های شوروی ده غیرنظامی بلاروس را از مرد و زن و بچه می‌کشتند. نزدیک به ۲۵ درصد بلاروس‌ها کشته شدند و در حدود ۹۸ درصد میراث تاریخیِ آن سرزمین از میان رفت.

در ژوئیۀ ۱۹۴۴ نیروهای شوروی در چارچوبِ عملیات «باگرِیشِن» مینْسک و سپس سراسر خاک بلاروس را آزاد کردند. در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ جمهوری بلاروس به عضویتِ سازمان ملل متحد درآمد و بازسازی کشور آغاز شد. در آوریل ۱۹۸۶ دو میلیون بلاروس در مناطقی می‌زیستند که بر اثر فاجعۀ هسته‌ای چرنوبیل با ذرات رادیواکتیو آلوده شدند. در زمان شوروی بلاروس‌ها به حاکمیتِ مسکو بر کشورشان اعتراضی نمی‌کردند. اما در پی تغییراتی که سیاست‌های گلاسنوست و پِرِستروییکای گورباچف در شوروی ایجاد کرد، بلاروس‌ها در ۲۷ ژوئیۀ ۱۹۹۰ اعلام «خودفرمانی» و در۲۵ اوت ۱۹۹۱ اعلام استقلال کردند.

در ۱۲ مارس ۱۹۹۳ جمهوری بلاروس خواهانِ پیوستن به «شورای اروپا» شد. اما چون میان‌پردۀ دموکراسی در آن کشور بسیار کوتاه بود، پذیرفته نشد. آن کشور هنوز حکم اعدام را لغو نکرده است و تنها کشور اروپایی است که در شورای اروپا حضور ندارد. از ۲۰ ژوئیۀ ۱۹۹۴ الکساندر لوکاشِنکوُ با «حسرتِ کمونیسم» بر آن کشور حکم می‌راند.

منبع: رادیو بین المللی فرانسه به زبان فارسی، ۲۷ اوت ۲۰۲۰
تصویر: نبرد بِرِزینا در بلاروس میان ارتش ناپلئون و روسیه که در آن نیمی از سپاهیان ناپلئون به هلاکت رسیدند