زبان‌شناس و تاریخ‌نگار دادور

هشتم مهر ۱۲۶۹: ۱۳۰ سال پیش در چنین روزی احمد کسروی در حکم‌آباد تبریز زاده شد.

در پایان عمرش نوشت: “کدام سیاست شما را برانگیخته که به بازگشتن قمه‌زنی و سینه‌زنی و این‌گونه رسوایی‌ها میدان دهید و زنان را دوباره به چادر و چاقچور بازگردانید؟”.

پدر احمد کسروی بازرگان بود اما چون نیاکانش روحانی بودند او را از آموزش در آن رشته بازنداشت.

در “زندگانی من” می‌نویسد: “مادرم مرا از رفتن به کوچه و درآمیختن به بچگان دیگر بلکه از پرداختن به بازی هم بازمی‌داشت. … از زمان بچگی تا شش سالگی جز تراشیدن سرم و رنجی که از آن راه می‌بردم چیزی به یاد نمی‌دارم”.

شش ساله بود که به مکتب رفت و دیری نپایید که افزون بر ازبر کردن قرآن صرف و نحو و آنچه را در مکتب های سنتی محل می‌شد آموخت یاد گرفت.

۱۲ ساله بود که پدرش را از دست داد و اداره کارگاه قالیبافی تا سه سال بر گردن او افتاد.

۱۵ ساله بود که در چند مکتب درس می‌خواند و همزمان “ملایی” می‌کرد.

۲۱ ساله بود که تاب تحجر همکارانش را نیاورد و این حرفه را کنار گذاشت و پس از فروختن کتاب‌ها و خرج اندوخته‌هایش مدتی جوراب‌بافی راه انداخت.

۲۵ ساله بود که در مدرسه آمریکایی های تبریز آموزگار عربی شد و انگلیسی و اسپرانتو را هم به زودی آموخت.

او با هرچه بوی سنت می‌داد یا آن را برآمده از سنت‌ها می دانست می رزمید و در این کار چنان زیاده‌روی می‌کرد که گاه به سوزاندن کتاب‌های آنان رأی می داد.

در آموختن دانش‌های نوین بسیار سخت‌کوش بود و دانش ژرف او در رشته‌های زبان‌دانی، زبان‌شناسی تاریخ و ستاره شناسی خودآموخته پیش می رفت.

در “زندگانی من” به فروتنی می‌نویسد: “یکی از روزنامه های مصر مرا داننده ده زبان شناسانیده در حالی که من جز چند زبان ترکی و فارسی و عربی و انگلیسی و ارمنی را نمی دانم و دانش من زبان‌شناسی بوده نه زبان‌دانی”.

در واقع اما او بیش از ۱۰ زبان می‌دانست و در زبان های کهن و باستان مانند پهلوی هم سررشته داشت.

۲۷ ساله بود که نخستین اثرش یعنی زبان آموزی عربی را منتشر کرد و از آن پس تألیف های بسیاری در رشته های تاریخ، جغرافیا، حقوق و به ویژه زبان‌شناسی به چاپ رساند و در برابریابی واژه‌های فارسی به جای عربی و اروپایی به پیشرفت‌های بزرگی رسید:

“در زبان شناسی به یک زمینه نوی درآمدم. و کمابیش نامه‌ای هشت‌هزار شهرها و دیه‌ها را گردآورده درباره آنها به جستار و رسیدگی پرداختم و می خواستم معنی نام،های شهرها را از راه دانش بدست آورم”.

۳۰ ساله بود که به دادگستری راه یافت و بیش از ۱۰ سال به عنوان قاضی، دادستان، بازپرس و وکیل کار کرد.

۵۲ ساله بود که یکی از ماندگارترین آثارش “تاریخ مشروطه ایران” را به پایان رساند که بیش از هر کتاب دیگری مورد استفاده پژوهشگران این جنبش بوده است.

۵۸ ساله بود که پس از انتشار کتاب “بخوانید و داوری کنید” در انتقاد از اسلام به ویژه شیعه، بنیادگرایان اسلامی چند بار به جانش سوء قصد کردند.

احمد کسروی در ۵۸ سالگی در دادگستری تهران به دست چند نفر از فعالان گروه “فدائیان اسلام” ترور شد.


منبع: سایت صدای آلمان (دویچه وله) به زبان فارسی، ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۰