پناهجویان لسبوس را تنگ هم در چادر جا دادهاند. بدون فضایی برای حریم خصوصی، بدون حمام یا غذای کافی. مردها در دریا خود را میشویند. زنها از این کار ابا دارند. موریا جهنم بود ولی حالا آنها مانند زلزلهزدگان در شوک هستند.
برای بیش از ۱۳هزار پناهجویی که پس از سوختن اقامتگاه موریا در جزیره لسبوس آواره شدند، اکنون کمپی با چادر برپا شده و نه هزار نفر را در آن اسکان دادهاند. دو ایستگاه پلیس هم در داخل کمپ دایر کردهاند که حافظ امنیت باشند. این اطلاعات را بهروز اسدی، مدیر عامل دفتر خارجیان بنیاد غیرانتفاعی مالتزر در سه ایالت آلمان در اختیار دویچهوله فارسی قرار داد.
او که در این روزها برای اطلاعرسانی از وضع پناهجویان و یافتن راههای کمک به آنها به لسبوس رفته میگوید: «تصاویری که در آنجا میبینید نشان میدهد که این پناهجویان کاملا در شوک هستند. انگار دچار زلزله یا طوفان شدهاند. آنها مجبور شدهاند همه چیزشان را بگذارند و به محل جدید بیایند. در هر چادر دو تا سه خانوار را جا دادهاند.» وضعی که فقط برای مدتی کوتاه قابل تحمل است و به سرعت می تواند به بحران و تنش بیانجامد.
اقامتگاه جدید حتی امکانات ابتدایی موریا را هم ندارد
از وخامت وضع اقامتگاه موریا گزارشهای زیادی در رسانههای دنیا پخش شده بود. از آن به عنوان یک جهنم واقعی یاد میشد. اما حالا پناهجویان در میان چادرهای سفید سرگردان و بهت زده گاه حسرت همان وضع سابق را میخورند.
بهروز اسدی در مقایسه شرایط گذشته و آنچه امروز به عنوان اقامتگاه به وجود آمده میگوید: «در موریا به خاطر این که سالیان طولانی مکان زندگی پناهجویان بود، ساختاری به وجود آمده بود. مثلا پناهندهها نانوایی میکردند. داد و ستد میکردند. حمام و سه وعده غذا داشتند. میتوانستند خرید کنند. دکتر بروند. در کمپ جدید هیچ کدام اینها نیست و فشار روحی و جسمی شدیدی روی آنهاست که در آینده نه چندان دور میتواند به مشکلات اساسی منجر شود.»
او در این مدت با هرکدام از پناهجویان که گفتگو کرده، از نگرانی، ناامیدی و ناراحتی روحی شکایت شنیده است. از بیپناهانی که علیرغم همه اینها قادر به بازگشت به کشور خود نیستند. بیشترشان از افغانستان آمدهاند. گروهی از ایران، عراق و سوریه، از پاکستان، سومالی، اتیوپی و بنگلادش خود را به لسبوس رساندهاند. آنها از جنگ، از تعقیب و از زندان فرار کرده اند.
نه امنیت، نه نوار بهداشتی
یک پناهجوی زن ۲۸ ساله که از افغانستان آمده میگوید نزدیک دو سال است در لسبوس زندگی میکند. نمیخواهد نامش را بگوید. او تنهاست. به دویچهوله میگوید زندگی در ارودگاه قبلی خیلی بد بود ولی حالا و در کمپ جدید «بدتر شده، نه دستشویی هست، نه حمام و نه برق.»
این زن از آیندهاش هیچ تصوری ندارد و میگوید که دائما برای سرنوشت آنها تصمیمات جدیدی گرفته میشود. قبلا در چادر زندگی میکرده و مورد آزار قرار گرفته است. نمیخواهد دربارهاش حرف بزند. میگوید حالا به کمپی برای آسیب دیدگان منتقل شده و با زنی دیگر در یک اتاق زندگی میکند. اما قرار این کمپ هم بسته شود و نمیداند بعدا چه خواهد شد.
۱۰ روز از ایجاد این کمپ میگذرد و به گفته بهروز اسدی هنوز یک دوش در آنجا کار نگذاشتهاند. مردها برای شستشوی خود به دریا میروند، «ولی زنها با این کار واقعا مشکل دارند». توالتهای کمپ سیار است که باید دائما تمیز و ضدعفونی شوند. بخشی هم به عنوان قرنطینه درست کردهاند که برای دو هزار نفر در صورت ابتلا به کرونا جا دارد.
قبل از آتش گرفتن کمپ موریا گزارش شد که ۳۵ نفر مبتلا به کرونا در آنجا شناسایی شدهاند. با آواره شدن پناهجویان، این عده نیز در گوشه و کنار جزیره پراکنده شدند. بهروز اسدی میگوید: «آمار رسمی از شمار مبتلایان وجود ندارد. ولی بنابر آنچه من دیدم و فیلمبرداری کردم حدود ۱۰۰ نفر در بخش قرنطینهاند».
۲۰۰ چادر با همکاری صلیب سرخ آلمان و ایتالیا زده شده و بقیه را به کمک کمیساریای عالی امور پناهندگان سوار کردهاند. محوطه میان چادرها خاکی است. به محض آمدن باران همه چیز در گل ولای فرو میرود. بهروز اسدی از مشکلات ۹۰۰۰ نفری میگوید که در یک “شهرک” کوچک در کنار دریا اسکان داده شدهاند و ادامه میدهد: «اگر آب دریا بالا بیاید، بخشی از این چادرها را با خود میبرد.»
یک پاکت برای صبحانه، یکی برای بقیه روز
چند کمپ دیگر هم در لسبوس هست که بهروز اسدی به آنها اشاره می کند. یکی از آنها کاراکپه است که ۱۰۰۰ نفر را در آن جای دادهاند. آنها افراد «آسیبپذیر جسمی و روحی هستند». کمپ دیگری هست که در آن ۱۰۰ کودک زیر ۱۸ سال و بدون سرپرست یا خانوادههای آسیبپذیر را جا دادهاند. یک خانه زنان هم هست که در آن ۲۰۰ زن با بچههایشان زندگی میکنند.
با این حال هنوز بسیاری از پناهجویان آوارهاند. بهروز اسدی میگوید: «زیر درختان زیتون خانوادههایی زندگی میکنند که نمیخواهند یا نمیتوانند به اقامتگاهی که دولت دایر کرده بروند. در محوطه چادرها آب با تانکر وارد میشود. ارتش پاکت برای صبحانه به آنها می دهد و یک پاکت برای وعده میان نهار و شام. بعضیها حتی در همان خرابه سوخته شده موریا چادر زدهاند.»
سازمانهای امداد رسانی بسیاری چه یونانی، چه خارجی داوطلب کمک به پناهجویان در لسبوس هستند و در آنجا فعالیت میکنند. اما بهروز اسدی میگوید سازماندهی هزاران پناهجو کار ساده ای نیست چون آنها با مشکلات گوناگون و در سنین مختلف در یک جا جمع شدهاند و «هر روز مشکلات بیشتر خواهد شد. در عین حال که امکان دسترسی و امداد هم به این سازمانها به سادگی داده نمیشود.»
چشم اندازی برای وضع پناهجویان نیست
اتحادیه اروپا در سالهای اخیر هیچگاه نتوانست به سیاست مشترکی برای تقسیم پناهجویان در میان کشورهای عضو خود برسد. برخی کشورهای شرق اروپا به هیچ عنوان حاضر به پذیرش پناهجو نیستند. سایرین نیز تنها شماری ناچیز را در خاک خود میپذیرند. آلمان در مجموع حدود ۱۵۰۰ پناهجو را می گیرد. اما حتی همین عده کم نیز با انتقاد برخی کشورهای اتحادیه اروپا و گروهی از سیاستمداران این کشور روبرو شده است.
به گفته بهروز اسدی روز دوشنبه ۲۸ سپتامبر ۷۰۰ نفر که پناهندگیشان بر اساس کنوانسیون ژنو پذیرفته شده به آتن منتقل شدهاند و تا پایان این هفته نیز ۷۰۰ نفر دیگر به آتن فرستاده میشوند. اما هیچ صحبتی از پذیرش پناهجوی جدید و کسانی که روزانه از ترکیه به لسبوس میرسند نیست.
او میگوید ایجاد کمپ جدید پناهجویان در لسبوس تصمیم مشترک دولت یونان و اتحادیه اروپا بوده و «این وظیفه کشورهای اروپایی است که در این شرایط پاسخگوی بخشی از این مشکلات باشند و برای این وضع چارهای بیاندیشند.» از نظر او آلمان میتواند و باید نقش ویژهای ایفا کند و میگوید: «این کشور به راحتی میتواند پنج هزار نفری را که قبلا وعده داده بود در خود جای دهد.»
منبع: سایت صدای آلمان (دویچه وله) به زبان فارسی، ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۰