سراينده توانخواه توانمند

۲۳ مهر ۱۲۳۶: ۱۶۳ سال پيش در چنين روزی محمدتقی فصيح‌الملك شوريده در شيراز زاده شد. برای سنگ مزارش سرود: “چون بر اين در سر و كار است به رحمان رحيم/ نه اميدم به بهشت است و نه بيمم ز جهيم”.

پدر محمدتقی فصيح الملك به شوريده شيرازی مشهور بود و گاه شعر مي گفت: “در هفت سالگی هر دو جهان بينم را آبله پوشيد. آنچه كسانم در معالجه كوشيدند، بي فايده افتاد، از هشت سالگی مشغول تحصيل مراتب كماليه گشتم”.

۹ساله بود كه پدر را از دست داد و دايی اش پرورش او را به عهده گرفت.

او همزمان با آموختن ادبيات فارسی و عربی هر ديوانی به دستش می رسيد ازبر مي كرد و دلنشين می خواند. به اين خاطر با اينكه از طبقه فرادستان نبود، ميهمان هميشگی بلندپايگان سياسی شيراز بود.

از نوجوانی شعر می‌گفت اما همواره در پی آن بود كه با همشهری و مراد ادبی‌اش سعدی سنجيده شود و به اين دليل تا سی سالگی سروده‌هايش را به منشي‌انش ديكته نمی‌كرد. بيش از اين از زندگی شخصی او آگاهی درستی در دست نيست.

۳۷ ساله بود كه با نظام‌السلطنه مافی به تهران َرفت و به دربار ناصرالدين‌شاه راه يافت و از او لقب فصيح‌الملك گرفت و سه سال در دربار رفت و آمد داشت. ۴۵ ساله بود كه از توانگران شيراز به شمار آمد و توانست ازدواج كند.

می‌گفت: “درد نابينايی روزهايی است كه نامه‌ای از دوستانم می رسد و كسی پيشم نيست كه برايم بخواند و از راز دل دوستم آگاهی يابم. ديگر زمانی كه آفريدگار به من پسر يا دختری می‌بخشد و من نمي‌توانم سيمای آنان را ببينم”.

او بر خلاف بيشتر همزمانانش كه گرفتار واژه‌پردازی‌های “سبك بازگشت” بودند، رويدادهای تاريخی مانند جنگ جهانی اول و مسائل روزمره را در سروده‌هايش بازمی‌تاباند و در اين كار از خودش آغاز کرد:

“همخوابه من دوش برايم پسری زاد

نور بصری بهر چو من بي‌بصری زاد

از گريه او شب همه شب دوش نخفتم

پيداست ز شوريده كه شوريده‌تری زاد

آنان كه به من بر سر شوخی و مزاحند

گويند كه از نره خری كره خری زاد”

از قطعه های بحث انگيزش شرح “جشن سياهان” است كه توصيف بزم برده های شيراز در “باغ نو” يكی از توانگران شيراز بوده. او در اين قصيده از واژگان بومی شيرازی بهره گرفته است:

“كرده در باغ مشيرالملك مهمانی زوزوكی

هر طرف اندر خراميدن خزوكی با خزوكي”

“زوزوك” جوجه تيغی و “خزوك” به معنی سوسك است.

ماندگارترين سروده‌هايش غزل هايی هستند كه از ترفندهای ابتكاری ادبی برخوردارند:

“هرچه كنی بكن مكن ترك من ای نگار من

هرچه بری ببر مبر سنگدلی به كار من

هرچه دهی بده، مده زلف به باد ای صنم

هرچه نهی بنه، منه دام به رهگذار من”

شوريده شيرازی در ۶۹ سالگی در زادگاهش درگذشت.

برگرفته ای سایت صدای آلمان (دویچه وله) به زبان فارسی، ۱۵ اکتبر ۲۰۲۰