جعفر عظیم زاده، آرش صادقی، سعید ماسوری، حسن صادقی، محمد بنازاده امیرخیزی، افشین بایمانی، آرشام رضایی، مطلب احمدیان، سهیل عربی، ابوالقاسم فولادوند، نصرالله لشنی، بهنام موسیوند، رضا محمدحسینی، علی موسی نژاد فرکوش، فرهاد میثمی، محمدعلی منصوری، مهدی مسکین نواز و آرش نصری، ۱۸ زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نوشتن نامهای سرگشاده نسبت به تبعید زندانیان سیاسی و پروندهسازی متعدد علیه آنان اعتراض کردهاند. امضاکنندگان این نامه ضمن بی اثر خواندن سرکوب و تبعید فعالین مدنی، این روند را بیانگر ترس و وحشت حاکمیت دانسته و گفتهاند “به طور قطع همانطور که تاکنون بکارگیری سیاستهای سرکوبگرانه توسط حکومت راه به جایی نبرده است این بار نیز این سیاستها راه به جایی نخواهد برد و پیشاپیش محکوم به شکست است.”
در بخشی از این نامه ضمن واکنش به انتقال زندانیان سیاسی به انفرادی، توهین و ضرب و شتم و پروندهسازی جدید علیه آنان آمده است: «بدیهی است چنین اقداماتی بیش از آن که حتی ذرهای موجب عقبنشینی ما زندانیان سیاسی در دفاع از حقوق انسانیمان بشود، بیانگر ترس و وحشت حکومت از فریاد عدالتخواهی ما و نتیجه بنبست لاعلاج سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است که خود در آن گرفتار آمدهاند. به طور قطع همانطور که تاکنون بکارگیری سیاستهای سرکوبگرانه توسط حکومت راه به جایی نبرده است این بار نیز این سیاستها راه به جایی نخواهد برد و پیشاپیش محکوم به شکست است.»
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه میآید:
«نامه زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج پیرامون تشدید آزار و اذیت زندانیان سیاسی
طی ماههای گذشته به رغم ادعاهای عالیترین مقامات قضایی جمهوری اسلامی پیرامون رعایت حقوق زندانیان سیاسی چیزی که عملا و هر روزه در حال رخ دادن است نه ذرهای بهبود شرایط زندانیان، بلکه تشدید سرکوب و ضد انسانیتر کردن بیش از پیش شرایط آنان بوده است تا با بالا بردن هزینه زندان، مردم به جان آمده ایران و کنشگران سیاسی در سطح جامعه را مرعوب و مقهور سیاستهای سرکوبگرانه سازند.
انتقال به سلول انفرادی، توهین و تحقیر، ضرب و شتم، تشکیل پروندههای جدید و صدور احکام تازه و تبعید به زندانهای دور از محل سکونت و… از جمله روشهای اعمال فشار بر زندانیان و آزار و اذیت خانوادههایشان است که در ماههای اخیر شدیدتر و گستردهتر شده است.
نهادهای امنیتی و قضات وابسته به این نهادها آشکارا دریافتهاند که زندان نه تنها مانع و بازدارنده مبارزات حق طلبانه زندانیان سیاسی نشده، که خود به محل و مجالی برای تداوم مبارزات و مقاومت آنان تبدیل شده و از پشت دیوارهای بلندش، هر بار صدای حقخواهی زندانیان و افتادن تشت رسوایی حاکمیت استبداد، بلندتر و رساتر به گوش ایرانیان و جهانیان میرسد.
آنان به خیال باطل گمان میبرند با تشدید آزار سیستماتیک زندانیان و خانوادههای آنان و تضییع هر چه خشنتر حقوقشان میتوانند آنها را به سکوت و انفعال وادارند. بر این اساس است که تبعید زندانیان سیاسی به زندانهای دور از محل سکونت و زندانهایی با جرایمی چون مواد مخدر و قتل و سرقت و… را توام با آزار و اذیت در حین انتقال در دستور قرار دادهاند.
بدیهی است چنین اقداماتی بیش از آن که حتی ذرهای موجب عقبنشینی ما زندانیان سیاسی در دفاع از حقوق انسانیمان بشود، بیانگر ترس و وحشت حکومت از فریاد عدالتخواهی ما و نتیجه بنبست لاعلاج سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است که خود در آن گرفتار آمدهاند.
به طور قطع همانطور که تاکنون بکارگیری سیاستهای سرکوبگرانه توسط حکومت راه به جایی نبرده است این بار نیز این سیاستها راه به جایی نخواهد برد و پیشاپیش محکوم به شکست است.
مطلب احمدیان، محمد بنازاده امیرخیزی، افشین بایمانی، آرشام رضایی، آرش صادقی، حسن صادقی، جعفر عظیم زاده، سهیل عربی، ابوالقاسم فولادوند، نصرالله لشنی، بهنام موسیوند، رضا محمدحسینی، سعید ماسوری، علی موسی نژاد فرکوش، فرهاد میثمی، محمد علی منصوری، مهدی مسکین نواز و آرش نصری
برگرفته ای از سایت هرانا (مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران)، ۲۲ مارس ۲۰۲۱