جناب خاتمی، چرا دست از سر جمهور بر نمی‌‍دارید؟

افشین افشار
خاتمی نیز مانند کروبی که بار دیگر به حکم حکومتی گردن نهاد از مردم خواست صحنه را به نفع جمهوریت به‌هم بزنند.‏‎جناب خاتمی حضرتعالی بعد از هشت سال با داشتن پشتوانه عظیم مردمی و مجلسی همراه و مطبوعاتی قوی‌تر و جامعه مدنی پویاتر ‏و امیدوارتر چقدر توانستید صحنه را بهم بزنید؟ چرا فکر می‌کنید این بار امکان بر هم زدن صحنه وجود دارد؟ مگر چنین امکانی ‏وجود دارد؟ چه کسی صحنه را علیه جمهوریت چیده است؟ چرا هیچ کدام شهامت بیان یک اسم را ندارید؟ شما که شهامت بیان اسم او ‏را ندارید چگونه می‌خواهید با او در بیفتید و صحنه را به هم بزنید؟ مگر اینکه راست نگویید. که نمی‌گویید.همواره رأی کافی برای ‏بر هم زدن صحنه داشتید ولی اولویت شما حفظ نظام بود نه حل مشکلات جمهور بیچاره. چرا وقتی از او حرف می‌زنید تنها با عنوان ‏مقام معظم از او یاد می‌کنید در صورتی که می‌دانید تمام فلاکت موجود از وجود اوست؟ چون می‌دانید او به احدی رحم نمی‌کند؟ چرا از ‏مرگ در راه حق و حقیقت می‌ترسید؟ به چه امیدی این مردم خردشده را به پای صندوقها می‌فرستید؟شما که می‌دانید مانند ۴۲ سال ‏گذشته حکومت سیاست‌های خود را پیش می‌برد و تبعات مصیبت‌بار آن را به گردن مردم می‌اندازد و در اصل هیچ ارزشی برای رأی ‏و نظر مردم قائل نیست. با انتخاب رییسی یا هر شخص دیگری چه می‌خواهند بکنند که اگر می‌خواستند و اراده‌ای برای انجامش بود ‏در دوره‌های شما، احمدی‌نژاد و روحانی نمی‌توانستند؟ چرا در مدت هشت سال دولت روحانی اجازه هیچ کاری ندادند و مگر بیش از ‏نتانیاهو و ترامپ علیه برجام کار نکردند و گروه مذاکره کننده را که جمله به جمله و بند به بند مذاکرات را بعد از تایید خامنه‌ای ‏امضاء کرده بود خائن نشمردند؟خامنه‌ای با ارتباط حتی اقتصادی با اروپا هم مشکل دارد چه رسد به آمریکا. چه رسد به ارتباطات ‏سیاسی. دستور نگاه به شرق است. با انتخاب همتی چه عاملی مانع سیاست‌هایی است که تاکنون باعث ویرانی کشور بوده است؟ همتی ‏چگونه می‌خواهد خامنه‌ای را به ارتباط با آمریکا راضی کند در صورتی که عمده مشکلات کشور به دلیل عدم رابطه با آمریکا و مابقی ‏ماهوی حکومت است.چرا از تغییر حکومت نگرانید؟ چرا مایلید همچنان کنترل رای مردم به‌دست شما نه بینش و شعور خودشان ‏باشد؟ چرا با رنج و بیچارگی مردم همراه نمی‌شوید و همواره نگران حفظ نظامید؟ چرا از خدا نمی‌ترسید؟ مگر به روز حساب معتقد ‏نیستید؟ مگر کورید که جانب ظالم ایستاده‌اید؟ مگر کورید که مردم مظلوم با رأی مشکلاتشان حل نشده و نمی‌شود؟ چرا به ترس و ‏پذیرش خفت و خواری و ظلم و همراهی با ستمگر نام سیاست‌ورزی داده‌اید؟ چرا به مجوز ریزه‌خواری از سفره خونین ظالم نام ‏مشارکت داده‌اید؟ با کدام ابزار امکان تاثیرگذاری اساسی در صحنه وجود دارد؟مگر شخص جنابعالی بر خلاف مسیر جمهور نرفتید ‏و در دوردست‌ها رأی ندادید؟ پس دیگر از جان جمهور بیچاره چه می‌خواهید؟ جمهور چه باید می‌کرد که نکرد تا به او جفا نکنید و ‏تنهایش نگذارید؟ مگر بعد از کشته شدن جمهور دادخواه معترض نگفتید جمهور برود از رهبر عذرخواهی کند؟ انگار جمهور فرزند ‏رهبر را کشته بود نه رهبر فرزندان جمهور را. جمهوریت و اسلامیت و دین و خدا و آخرت و هر چه را که نزد این مردم جایگاهی ‏داشت با خاک یکسان کردید.جمهور دیگر آن جمهور فلک‌زده‌ای نیست که گوش به امر شما داشت. جمهور اکنون در پی تجربه ‏تلخی چهل و دو ساله، خود می‌اندیشد، خود شعارش را انتخاب می‌کند و خود راه زندگی‌اش را فارغ از هیاهوی مسموم شما پیدا ‏می‌کند. نگران جمهور نباش. ‌جمهور راهش را از نکبت حکومت جدا کرده است و احتمال بسیار این موضوعی است که شما و سایر ‏شرکاء را نگران کرده است نه فلاکت آنان را. جمهور مصمم است با عدم شرکت در این نمایش نکبت بار قصد خود را برای بر هم ‏زدن صحنه به نفع خود اعلام بکند.‏‎

حکومت اسلامی از روز نخست تاکنون هیچ ارزشی برای جمهور و نظرش قائل نبوده است و تنها از رأی آنان سواستفاده کرده، آنان ‏را بازی داده و به ریش آنان خندیده است. جمهوریت تنها جوی آبی است که مرداب حکومت اسلامی را در تعادل نگه داشته است. ‏برای از بین‌بردن مرداب باید این تعادل را بر هم زد. یا باید میزان آب ورودی را که نقش جمهور است برای تبدیل مرداب به برکه اضافه ‏نمود که ثابت شده است غیرممکن است یا باید راه ورود آب را بست و مرداب را خشکاند. جمهور به شکل طبیعی دریافته است برای ‏ازبین بردن مرداب حکومت باید ابتدا از آن فاصله بگیرد، قطع ارتباط کند تا بعدتر بتواند تکلیفش را با اینهمه آلودگی و لجن و تباهی ‏معلوم کند.امکان تأثیرگذاری جمهور در سیاست حکومت کاملا غیرممکن است و این امر بارها طی سالیان ثابت شده است. همین چند ‏هفته پیش گفتند این قوه تنها قوه مجریه است و مسئول اجرای منویات مقام معظم نه بیشتر. هر کسی که برای شأن انسانی خود، برای ‏آینده فرزندان خود ارزشی قائل است در این انتخابات توهین آمیز شرکت نمی‌کند. رأی ندادن یک شکل رأی است. یک اعتراض ‏مدنی است. نشان بدهیم که در مقابلشان تعداد بسیاری انسان مصمم به تغییر شرایط ایستاده است. عدم شرکت در این انتخابات فرصت ‏مناسبی است که جمهور قدرت خود را مسالمت‌آمیز نشان دهد و از آن مهمتر تمرین با هم بودن، پیدا کردن هدف مشترک و ‏چگونگی رسیدن به آن. انتخابات کنشی متمدنانه بر مبنای قانون است. این حکومت نسبتی با تمدن و این انتخابات نسبتی با قانون ‏ندارد. خامنه‌ای با هر رییس جمهوری با هر تعداد رأی سیاست‌های خود را پیگیری می‌کند و ارزشی برای رأی مردم قائل نیست. ‏این امر ثابت نشده است؟برای جمهور جهت تأثیرگذاری تنها یک راه مانده است. بیش از این اجازه سواستفاده از خود را ندهد. هر کسی که در این انتخابات ‏شرکت کند به بقای مرداب حکومت اسلامی کمک کرده است. درد و رنج و بیچارگی کسانی که از نیش مارها و عقرب‌های این مرداب ‏در آینده خواهند مرد، کسانی که فضای عفن مرداب آنان را مسموم، آلوده یا وادار به فرار می‌کند. خسارت‌های بی‌شماری که با ادامه بقای ‏این حکومت بر ملک و جمهور وارد می‌شود را به‌خاطر داشته باشیم و در انتخابات شرکت نکنیم. به‌خاطر جمهور، به‌خاطر حکومت قانون ‏و ثمرش آزادی که مدتهاست گم‌شده ایران است.‏

برگرفته از سایت ایران امروز ، ۱۸ ژوئن ۲۰۲۱