منوچهر يزديان
تصمیم گیرنده برای مذاکره یا جنگ با آمریکا و متحدین اش دستگاه استبدادی ولایت نکبت فقیه است، اما تصمیم گیر ادامه یا پایان تحریم ها با دولت آمریکاست. جنگ احتمالی و یا مذاکره، هر دو، نتیجهء مستقیم تحریم های ایالات متحده آمریکا علیه دستگاه استبداد ولایت فقیه خواهد بود.
در روند این تحریم ها نه تنها حکومت اسلامی چیره بر ایران، بلکه تجارت و صنعت جهانی است که زیان می بیند. ارزیابی تحریم کنندگان این است که بازار جهانی راه های جدیدی برای ادامهء توسعهء خود پیدا خواهد کرد. هم اکنون، با حدود یک سوم شدن صادرات نفت ایران، کمبود نفت در بازار توسط تولید کنندگان دیگر جبران گردیده و شرکت هائی که در اقتصاد حکومت اسلامی در حال عرضهء محصولات و خدمات شان بودند اینک پس از چند ماه مشتریان تازه ای پیدا کرده اند. در این میان به نظر می رسد که در دایرهء تنگ تحریم ها بزودی علی خامنه ای می ماند و حوض لجن گرفته اش.
کار بزرگ حکومت اسلامی، از زمان تأسیس اش، تبدیل ایران به سرزمینی فقیر از راه غارت ثروت های ملی کشور، سرکوب، زندان و کشتار شهروندان بوده است. پروندهء حکومت نکبت فقیه در بیرون از ایران هم بهتر از آنچه درون انجام داده است نیست. این حکومت نکبت کار را از ترور ایرانیان مخالف خود در خارج آغاز نمود و در ادامه، با گسیل تروریست های خود و یا استخدام مزدوران اسلامیست لبنانی و فلسطینی، به کشتار سربازان آمریکائی، فرانسوی و همچنین حملات تروریستی علیه شهروندان اسرائیل پرداخت. چند سال بعد، تهاجم جنگ افروزانهء ولایت فقیه به ملت های سوریه و افغانستان، و دخالت نظامی در عراق و یمن منطقه خاورمیانه را به جنگی گرم و مزمن دچار نمود.
ایالات متحده آمریکا و متحدین اش، علیرغم خواست اپوزیسیون ایرانی، در طول ۳۸ سال گذشته، با تمام امکانات شان تلاش کردند با حکومت اسلامی مدارا کرده و بدون جنگ در خوان یغمای ایران شریک شوند. روی کار آمدن چهره هائی مانند خاتمی یا روحانی حاصل این سیاست آمریکا و غرب بود. اما دستگاه نکبت ولایت فقیه ادامهء موجودیت اش را تا کنون نه در تعامل با مردم ایران و کشورهای غربی بلکه در ادامهء ایجاد فضای ترور وحشت و جنگ با ملت ایران و غرب می پندارد.
در این ۳۸ سال آمریکا، با وجود کشته شدن اتباعش توسط تروریست هائی که از سوی ماشین جنگی ولایت فقیه هدایت می شوند، کوشید تا، با اجرای پاره ای محدودیت های اقتصادی مانند برقراری تحریم در برخی زمینه ها، رفتار رژیم اسلامی را به نفع اقتصاد جهانی که خود نیز از آن سود می برد تغییر دهد. اما اسلامیست های حاکم بر ایران، بخاطر نداشتن پایگاه سیاسی و مردمی در ایران و نفرت عمومی ملت از حکومت، دادن هرگونه تخفیف را در برابر ملت ایران از یکسو و آمریکا و متحدین اش، از سوی دیگر، آغاز سریع فروپاشی خود ارزیابی کرده و می کنند. با این وجود حکومت اسلامی تا کنون نشان داده است که اگر تضمین کافی برای ادامهء حکومت اش از آمریکا بگیرد حاضر به تعطیل (موقت) روند علنی بمب اتم سازی و آزمایشات موشکی می باشد.
اگر سیاستمداران عملگرای آمریکائی و اروپائی به هر دلیل، از جمله پیروزی در انتخابات دوباره در کشور خود، راه مماشات با حکومت اسلامی را برگزینند، پس از مدتی آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود. حکومت اسلامی ماهیتاً نمی تواند با جهان امروز همخوانی داشته باشد. یعنی این حکومت در آن صورت هم، در ادامهء رفتار ناشی از ماهیت خود، ابتدا دوباره با تحریم های اقتصادی روبرو خواهد شد و، پس از واکنش مسلحانه حکومت علیه کشورهای دیگر، سایه شوم جنگ، دوباره بر سرزمین داغ نکبت خوردهء ایران افکنده خواهد شد.
حاصل سخن اینکه: «تحریم اقتصادی» و «سایهء جنگ» تا زمان نابودی رژیم در ایران عملاً به حضور تهديد آميز خود در آنچه سرگذشت ملت ما خواهد شد ادامه خواهند داد.
۷ خرداد ۱۳۹۸ – ۲۸ مه ۲۰۱۹