«اصلاح بودجه»؛ واژهای که این روزها زیاد شنیده میشود. روزنامهها درباره آن مینویسند، سایتهای خبری درباره آن گزارش تهیه میکنند؛ نمایندههای مجلس با جدیت از آن حرف میزنند و بیش از اردوگاه ابراهیم رئیسی فریاد اصلاح بودجه به گوش میرسد.
اما مشکل بودجه چیست؟ و اصلاح آن به چه معنی است؟
توضیح مشکل بودجه خیلی راحت است. حساب دخل و خرج بودجه دولت با هم نمیخواند. یعنی در بودجه امسال هزینههایی تعریف شده که باید ما به ازای درآمدی داشته باشند، اما مشکل اینجا است که درآمدهایی در نظر گرفته شده، در عالم واقع محقق نمیشوند.
مثلا در بودجه سال ۱۴۰۰ درآمد نفتی روی حساب صادرات ۲ و نیم میلیون بشکه نفت در روز محاسبه شده است. اما گفته میشود در پنج ماه نخست سال تنها ۳ درصد درآمدهای نفتی محقق شده است.
محمد حسینی، مشاور کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به تازگی گفته است: «کل درآمدهای وصولی از فروش نفت ۳۹۵ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده بود که در پنج ماهه اول باید ۱۵۰ هزار میلیارد تومان وصول میشد اما تا امروز (۲۶ مرداد ۱۴۰۰) تنها ۲۳ هزار میلیارد تومان درآمد از این محل به دست آمده است. به عبارت دیگر، ۸ درصد درآمد پنج ماهه اول و ۳ درصد درآمد کل سال از این محل وصول شده است.»
به بقیه درآمدها هم امید چندانی نیست. با این حال و روز اقتصادی بعید است حتی شرکتها دولتی هم بتوانند از پس مالیات دادن برآیند، چه برسد به شرکتهای خصوصی و کسب و کارها که در شرایط رکود اقتصادی و همهگیری کرونا رمقی برایشان نمانده که بخواهند بار تامین درآمدهای مالیاتی دولت را به دوش بکشند. طبق آماری که مشاور کمیسیون برنامه و بودجه گفته در پنج ماه نخست امسال تنها ۲۸ درصد درآمدهای مالیاتی و گمرکی بودجه محقق شده است.
درآمد دولت از محل فروش اوراق هم تعریف چندانی نداشته و طی پنج ماه فقط ۲۰ درصد پیشبینی بودجه اوراق قرضه فروخته شده است.
خبری از فروش اموال دولت هم نیست و عملا از ۱۵۰ هزار میلیارد تومان رقم پیشبینیشده در بودجه هیچ چیزی به دست نیامده است.
در نتیجه اگر بخواهیم تصویری از کسری بودجه ۱۴۰۰ تا الان داشته باشیم باید بگوییم که تا الان بیش از نیمی (۵۴درصد) درآمدهای پیشبینی برای پنج ماه اول سال شده از دست رفتهاند و تنها ۱۸ درصد درآمدی که باید تا پایان سال محقق میشد، به حساب خزانه واریز شده است.
این حساب دخل بودجه است، اما خرج آن چطور؟
بر اساس آمارهای اعلام شده مخارج دولت در پنج ماه نخست سال بیش از ۲۸۰ هزار میلیارد تومان بوده که حدود ۵۴ هزار میلیارد تومان بیشتر از درآمدهای وصول شده است. به عبارتی این مبلغ از محل تنخواه گردان خزانه تامین شده که طبق قانون باید تا آخر سال تسویه شود. علاوه بر این بخشهایی از هزینههای ضروری، که مشاور کمیسیون برنامه و بودجه با عنوان «هزینههای پرسنلی و ضروری» از آنها یاد کرده کامل پرداخت نشدهاند. علاوه بر این دولت باید به صندوق بازنشستگی کشوری و تامین اجتماعی حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان پرداخت میکرد که تنها ۳۱ هزار میلیارد تومان پرداخت کرده است. با این اوصاف به نظر میرسد به زودی بحران کسری بودجه به شکل بحران پرداخت حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان نمایان شود.
اما راه حل چیست؟ حل مشکل کسری بودجه خیلی ساده است. یا باید درآمدها افزایش پیدا کند یا هزینهها کم شود، اما آیا چنین چیزی ممکن است؟
چیزی حدود دو سوم هزینههای جاری دولت در سال ۱۴۰۰ به دو فصل «جبران خدمت کارکنان» و «رفاه اجتماعی» اختصاص دارد. به عبارتی دو سوم هزینههای بودجه در واقع حقوق کارمندان و بازنشستگان است. از میان یک سوم باقی مانده هم بخش عمدهای صرف تامین بودجه نهادهای نظامی، مذهبی و تبلیغاتی و مخارج روزانه سازمانهای دولتی میشود. عدم پرداخت حقوق کارمندان و بازنشستگان یا کاهش آن با وضعیت موجود متصور نیست. بعید است دولتی -آن هم دولت ابراهیم رئیسی- دست به چنین کاری بزند. اگر هم بزند معلوم نیست چه تبعات اجتماعی و سیاسی به دنبال داشته باشد.
تجربه نشان داده نهادهای نظامی و مذهبی و تبلیغاتی در هر شرایطی تا ریال آخر بودجهشان را وصول میکنند. با این اوصاف میتوان با اطمینان گفت کاهش مخارج و هزینهها در حال حاضر غیرممکن است. نهتنها غیرممکن است، بلکه شائبههای درباره احتمال افزایش هزینههای دولت در نیمه دوم سال هم وجود دارد.
اما آیا میتوان راهی برای افزایش درآمدها یا جایگزین کردن درآمدهای جدید کرد؟ بعید است. حجم کسری بودجه آنقدر زیاد است که حتی اگر فرض کنیم همین الان تحریمها برداشته شوند باز هم مشکل کسری بودجه تا آخر سال رفع شود. البته نشانهای از احتمال لغو تحریمها دیده نمیشود. بعید است کاری را که دیپلماتهای روحانی نتوانستند به سرانجام برسانند، شبهدیپلماتهای ابراهیم رئیسی از پس آن بر بیایند. حتی اگر به فرض توافقی هم به دست بیاید باز چند ماه طول میکشد که تبدیل به پول نقد شود.
اما آیا راه میانبری برای جبران درآمد نفت وجود دارد؟ دولت روحانی در سال گذشته سعی زیادی کرد تا سر حد امکان کسری درآمد نفت را با فروش اموال دولت و اوراق قرضه و اسناد خزانه جبران کند. اگر قرار بود مشکل کسری بودجه از این طریق حل شود که همان سال قبل حل شده بود که نشد.
البته یک راه سومی هم وجود دارد که پیش از ابراهیم رئیسی افراد دیگری هم آن را امتحان کردهاند. البته اوضاع در گذشته هیچ وقت به اندازه امروز بد نبود، اما استفاده از پول بدون پشتوانه در تاریخ معاصر ایران آثار ویرانگری روی ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران به جا گذاشته است، اما حجم بحرانی که پیش روی دولت رئیسی و جامعه ایران است قابل مقایسه با هیچ دورهای نیست. کافی است بدهکاری ۵۴ هزار میلیارد تومانی تنخواه گردان تا پایان سال، دو، سه یا چهار برابر شود که بعید نیست، کافی است دولت به پول صوری متوسل شود، کافی است از طریق تحریک بازارها تامین منابع کند، کافی است فرآیند استقراض با واسطه از بانکها و در واقع بانک مرکزی را تشدید کند… در این صورت باید منتظر شکلگیری بزرگترین موج تورمی باشیم که اقتصاد معاصر ایران تاکنون تجربه نکرده است.
برگرفته ای از سایت ایران وایر، ۱۹ اگوست ۲۰۲۱